نگاهی به نمایشگاه گروهی سالانه “من” | ذرات بنیادی

نگاهی به نمایشگاه گروهی سالانه “من” با عنوان  ذرات بنیادی
در گالری لاله 
سایت تندیس به قلم سحر افتخارزاده “رخنه”
پنجمین سالانه گروهی “من” با گردآوری جاوید رمضانی، با آثاری در قالب‌ عکس، ویدئو، نقاشی، تصویرسازی، فتوآرت، حجم و چیدمان از سیزده هنرمند در گالری لاله برپا است.


اغلب این هنرمندان جوان در چهار دوره گذشته نیز آثار خود را به نمایش گذاشته‌اند و می‌توان روند پیوسته کاری آن‌ها را در پوسترهای سال‌های گذشته در این نمایشگاه دنبال کرد.

ذرات بنیادی
آنچه در وهله نخست مواجهه با نمایشگاه، به مثابه یک اثرِ واحد جلب نظر می‌کند، تکثر است. تنوع قالب‌ها و بهره گیری از رویکردهای معاصر هنری، تاکید بر فردیت در جمعیت را دوچندان می‌کند. “من پنج” چهل تکه‌ای است که هر تکه از آن هم، برآیندی ترکیبی پیش روی مخاطب می‌نهد. و از این منظر، جهان متکثر معاصر را به شکلی زنده و واقعی بازتاب می‌دهد. در این تکثر دیداری، صدای ویدئوی مهسا کریمی که با وجود همهمه مخاطبین، صدای غالب محیط است، همچون شبکه‌ای معلق و نادیدنی همه اجزا را به هم متصل می‌کند. اما در همان حال، سستی این اتصال هر از گاهی به دست مخاطبی با ترکاندن بادکنک‌های زینب ثقفی برای لحظه‌ای یادآوری می‌شود. این جریان و تبادل ارتباطی مخاطبین در فضای گالری لاله، خود تکمیل کننده تفکر شکل دهنده این مجموعه نمایش‌ها در طول سال‌ها است.

mahsa-karimi
در پس این صورت پراکنده‌گوی و الکن که داده‌های پاره پاره خود را می‌پراکند، همه آثار در طیفی از شدت و ضعف به مسئله واحدی پرداخته‎اند. آنچه می‌توان به مثابه نقطه اشتراک همه آثار – البته با کمی مسامحه- در نظر گرفت، تاکید بر مخدوش بودن ادراک و عدم قطعیت، یکه بودن و انسجام واقعیت همچون کلی نفوذناپذیر و صلب است. آثار این نمایش هریک با احضار فضاهای منفی، نقاط مقابله، تقطیع‌ها و برش‌ها امکانی برای تجسد خلاء و بازیابی آن فراهم می‌کنند.

ذرات بنیادی
این چندپارگی و برخورد با واقعیتِ “من” به مثابه بافتاری متشکل از ذرات پراکنده، یا داستانی که بر اساس چگونگی قرارگیری جمله‌ها و کلماتش می‌تواند به انحاء مختلف بازخوانی شود، در فتوکولاژهای نگین فیروزی به وضوح دیده می‌شود.ذرات بنیادی

همین نگاه برگرفته از قرارداد تدوین مورد استفاده نیلوفر تقی پور نیز قرار گرفته و به صورت برش‌هایی از روایتی کلان در قالب فتومونتاژ به روی دیوار رفته است.

ذرات بنیادی

در عکس-چیدمان محدثه شادمهر نیز می‌توان ردی از این نوع برخورد با روایت تکه تکه را دید که با پرسه‌زنی در میان پرده‌های آویخته از سقف تداعی می‌شود و در نهایت در نقطه‌ای، پرسه زن را به سرانجامی-هرچند مکتوم و حامل بالقوگی- می‌رساند.

ذرات بنیادی

علی یحیایی در جستجوی عنصر بنیادین وجود در روندی سریالی در عکس‌های خود از پُری اشیاء می‌کاهد و با نگاهی انتقادی مخاطب را با تصویری معوج از تهی روبرو می‌سازد.

ذرات بنیادی

وی همچنان در آثار خود همچون مجموعه “پرلود” در حال مطالعه بر شیوه‌‌های به چالش کشیدن ثبت واقعیت به توسط عکاسی است. در عکس‌های محمدحسین عبقری بیش از آثار دیگر می‌توان پذیرش تکثر به مثابه واقعیت موجود را مشاهده کرد.

ذرات بنیادی

گویی هنرمند این فردیت در جمعیت را به سادگی بدیهی می‌شمارد. اما بنظر می‌رسد افزودن چیدمانی غلوآمیز از کابل‌ها و صندلی قرمز، سادگی و سرراستی بیان این هنرمند را دچار اختلال کرده است. در عکس‌های امیرکوشامنش نیز این خدشه با متن پرطمطراق استیتمنت به اثر وارد شده، در حالی که می‌توان گفت این آثار نیازی به چنین کلی‌گویی‌های ثقیلی ندارند. عکس‌های نقاشانه کوشامنش با رنگ‌های فریبنده‌شان تصویری نامطمئن و گریزان از جهان، پیش چشم قرار می‌دهند که با افزودن توهمی از حرکت، لحظه واقعی موجودیت شیء را معلق می‌سازد.

ذرات بنیادی

ذرات بنیادی

تعلیق و ماندن در یک وضعیت ادراکی بینابین در ویدئو و عکس‌های مهسا کریمی نیز نقش تعیین کننده‌ای دارد. وی در این آثار تقابل بین قراردادهای چهره –چهره به مثابه روزنه گشودگی به جهان و دیگری و در عین حال حائل میان “من ” و دیگری- و خودانگیختگی زبان بدن را به مثابه وضعیتی معلق در روند ادراک دیگری از “من” به نمایش می‌گذارد. سارا بافتی زاده که یکپارچگی نفوذناپذیر فضای مثبت را به چالش کشیده، در آثار کوچک خود توانسته قالب را در راستای محتوا هدایت کند اما وقتی ابعاد اثر بزرگ شده، توجه به جزئیات را از دست داده وهمینجا است که از تفکر غالب مجموعه آثار نمایشگاه دور شده است؛

ذرات بنیادی

هرچند نه به اندازه علی نورپور. تصویرسازی‌های نورپور، بر تفکری بنا شده‌اند که قائل به وحدتی انکار ناپذیر و نوعی این‌همانی میان اجزاء است. کلی که همه چیز را در برمی‌گیرد و در آن نه طیفی از تبادلات، که دو قطبِ هست و نیست، قابل تبدیل به یکدیگرند و از این منظر آثار نورپور با ساخت و ساز نقاشانه دقیق و فاخرشان اگرچه به عنوان آثاری مجزا درخور توجه‌اند اما حضور آن‌ها در کنار دیگر آثار نمایشگاه توجیه پذیر نیست.

ذرات بنیادی

همینگونه است حجم‌ها و کتاب مصور مریم روشنفکر؛ مخلوقات روشنفکر با بدن‌های پوشیده از دهان‌ و چشم‌های متعدد و با دهان‌های باز و مملو از تهی در سپهر مفهومی متفاوتی قرار می‌گیرند. این آثار در واقع تصویرسازی حجمی برای متن ادبی مشخصی هستند و همین وابستگی متنی باعث شده نتوان به راحتی تفکر غالب نمایشگاه را به این آثار الصاق کرد.

ذرات بنیادی
سارا حسینی در آثار چیدمان خود ترکیب‌های تازه‌ای از اشیاء مختلف پدید آورده که در ارتباط با یکدیگر، مخاطب را درگیر غباری از دلالت‌ها می‌کنند. بازیابی این اشیاء و کنارهم نشاندن زیبایی شناسانه آن‌ها –که نمونه‌های مشابه آن در تاریخ هنر کم نیست- می‌تواند هم بسیار برای هنرمند شخصی باشد و هم بسیار بیرون از فردیت او شکل گرفته باشد. به هر روی این‌ها چیزهایی هستند تعریف ناپذیر، متشکل از اجزائی متزلزل که امکان برداشت شخصی هر مخاطب را فراهم می‌آورند.

ذرات بنیادی
مسعود جزنی هنرمند دیگر این نمایش، ذرات بنیادین “من” را در بافتاری پیچیده جستجو کرده و در راستای نگاه انتقادی خود، اسکناس رادر مقام المانی برگزیده، که در بسترسخن‌های متعددی قابل بازخوانی است و اینگونه این امکان را یافته تا اجزاء متعدد بافتار خود را در یک جا گرد آورد و سپس به تجزیه اجزاء خودِ آن به مثابه یک بافتار مجزا پرداخته است. اثر چندلتی این هنرمند که در قالب چاپ بر روی پارچه خلق شده به بازنگری ارزش‌هایی می‌پردازد که چه بسا دیگر از خود تهی شده‌اند. هنرمند در اثر خود با جدا کردن اجزاءِ کلی واحد و بیرون کشیدن آن‌ها از متنِ معهودشان، موجودیت تک تک آن‌ها را به پرسش کشیده است.

ذرات بنیادی
زینب ثقفی نیز با چیدمان مشارکتی خود به نوعی تعریف هنر، فرهنگ، اثر هنری و فروش آن به مثابه یک شیء را به پرسش گرفته است. آنچه مخاطب خریداری می‌کند براستی چیست؟ مخاطب می‌تواند بادکنک را نترکاند و حبابی از تعلیق با خود به خانه ببرد چراکه با ترکاندن بادکنک و دست یافتن به کاغذی که بر آن تعریفی زبانی از هنر یا فرهنگ و متنی ضمیمه بر این دو نوشته شده، به ذات چیزی دست نمی‌یابد، بلکه وارد هزارتویی از دال‌ها خواهد شد که پایانی ندارد. شاید ذات این دو عبارت همان هوای فشرده داخل بادکنک باشد که هم شکل پوسته خود را می‌پذیرد و هم به آن پوسته شکل می‌دهد.

ذرات بنیادی

ذرات بنیادی

[/one_half_last]