گزارش نمایشگاه کودکان لهستانی در ایران-بازتاب

نیلوفر شیرانی و کریستف اسلازینسکی از سال ۲۰۱۴  ریشه‌های مشترک فرهنگی ای را بین دو کشور ایران و لهستان بازیافتند، نقطه‌ی شروع گفتمان این‌دو، در حقایق تاریخی نسبتا جدید، اما اغلب فراموش شده است. آنچه که در متن آثار نمایشگاه  کودکان لهستانی در ایران – بازتاب  به نمایش درآمده است؛ حاصل گفتمان، سفر و مطالعه پیرامون رویدادهای تاریخی‌ای است که به آینه‌ای بدل شدند تا دوهنرمند جوان را یاری ‌رسانند که درک بهتری ازآن‌چه اکنون و اینجا در حال رخ دادن است داشته باشند.

طی سال‌های ۱۹۴۲-۱۹۴۵ درجریان جنگ جهانی دوم بیش از صدهزار پناهنده لهستانی(که حدود بیست هزارنفرآن‌ها کودکان لهستانی بودند) به ایران کوچانیده شدند؛ هزاران نفر از کودکان بی خانمان و جوانان جنگ‌زده در اردوگاه‌های پناهندگان در شهرهای مختلف ایران مانند  تهران و اصفهان ساکن شدند و تحت حمایت و مراقبت ساکنان محلی ایرانی قرارگرفتند، این رویداد تاریخی امروزه تقریبا فراموش شده است. نمایشگاه کودکان لهستانی

با گذشت حدود هفتادسال، جهانِ امروز در وضعیت آینه‌واری تاریخش را مرور می‌کند و میلیون‌ها انسان جنگ‌زده تحت مهاجرت‌های اجباری، جابه‌جا می‌شوند. تصویر امروز مانند بازتابی از گذشته است. هرچند که اعوجاج هایی وجود دارد که حسی متفاوت از بازتابی کامل را نشان می‌دهد.

نمایشگاه کودکان لهستانینمایشگاه بازتاب(کودکان لهستانی در ایران)، مخلوطی از دو هویت، دو لحظه‌ی تاریخی و دو فرهنگ است. این دو هنرمند در این راستا، رسانه های مختلفی را از قبیل نقاشی، چیدمان مجسمه، هنرهای دیجیتال و ویدیوآرت به کار گرفته اند. کارهای اسلازینسکی و شیرانی فاصله‌ی تجسمی زیادی از هم دارند. چیدمان مجسمه و نقاشی‌های نیلوفرشیرانی با ته‌رنگ زنگارگرفته و لکه‌های دودآلود که یادآور فرسایش‌های طبیعی ،اشیإ عتیقه و چشم اندازهای انتزاعی از اصفهان هستند، محزون و ملانکولیک به‌نظر می‌آیند؛

نمایشگاه کودکان لهستانی

از سوی دیگر آثار اسلازینسکی که عکاسی و هنردیجیتال را به کارگرفته، خنثی تر و پالوده از اغراق عاطفی ، بازتاب تجربه‌ی سفر او به ایران را نمایش می‌دهد. در نهایت دوگانگی فضای فکری این دوهنرمند حضوری همه جانبه‌ دارد ، مجموعه‌‌‌‌‌‌‌ی آثار هردو درکنارهم داستان کاملی را شکل می‌دهد، درست مانند دستگاه استریوسکوپ(برجسته بین) که تصویری سه بعدی و همه‌جانبه را نمایان می‌سازد.نمایشگاه کودکان لهستانی

با کنارهم قرارگیری کارهای شیرانی و اسلازینسکی، در خواهیم یافت چگونه عبارت‌های سنتی از تعاریف پیشین خود تهی می‌گردند و چگونه شرایط جغرافیای سیاسی معاصر ما را وامی‌دارد تا برای خوانش لایه‌های  گوناگون این کارها از عینک‌های مختلف بهره بگیریم.

نمایشگاه کودکان لهستانی

تنها یک واژه است که همه چیز را زیر پوشش خود قرار می‌دهد ؛ «دوبرابرکردن » . در فرهنگ دیداری، معمولا عبارت «دوبرابرکردن» با واژه‌ی «بازتاب»، « چاپ » ، «رونوشت و چسباندن » تعریف می شود . با به‌کارگیری مفهوم بازتاب و انعکاس ، لایه‌های بیشتری به واقعیت اضافه می‌شود، لایه‌هایی که  می‌توانند حتی موهوم یا فریب دهنده باشند، اطلاعاتی را در اختیار ما قرارمی‌دهند که ممکن است منابع آن‌ها در دسترس نباشد اما افق دید ما را گسترش ‌دهد، مانند آینه‌ی اتومبیل که اشیاء را دورتر از واقعیت نشان می‌دهند .نمایشگاه کودکان لهستانی

اسلازینسکی وشیرانی ، هر دو بیننده را با دستکاری عنصر ادراک تحت تاثیرقرار می‌دهند، تصاویر و بازتاب هایشان در نمایشگاه والبژه با یکدیگر برای ربودن گوی سبقت اصل بودن رقابت می کنند ، تشخیص بازیابی تصویر اصلی از انعکاس آن دشوار است و ما به عنوان بیننده فضای رقابتی را تجربه‌می‌کنیم.

الکساندرا  فرانکوسکا-پلوکا

نمایشگاه کودکان لهستانی

 

 

 

 

نویسنده