نامه اسفند ماه | سیری در آفاق زمان رفته

سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی
روندگان مقیم از بلا نپرهیزند                      گرفتگان ارادت به جور نگریزند

آنچه می‌توان در باب رویدادها و تمایزات سال گذشته بیان کرد چنان وسیع است که برآوردن آنچه در ذهن است سخت می‌نماید.
اما امر صاحب قلم واجب است و بنده در کار امر واجب.

سال‌هاست که روند تحولات و ابداعات در مرزهای اقلیمی دیگر شکل گرفته است و ما ایرانیان در پس به‌دست آوردن این جایگاه در تلاش بوده‌ایم. از منظر این قلم، روند تحولات سیاسی رخ داده در غرب فرهنگی نشان از دست رفتن قبله‌ی هنرهای تجسمی و ایجاد تکثر در حوزه‌ی اقتصاد هنر و زیبایی‌شناسی در وادی هنر است.
جریان حاکم بر فضای معاصر حاکی از مرکزگریزی و امکان حضور تمام الحان و سبک‌های هنری در زمان واحد است. این مسئله که در حوزه‌ی اقتصاد هنر ایران بنگاهی با سازوکار تازه‌ و در حال رشدی به‌وجود آمده که دارای وحدت رویه‌، نظر و تحکم است هم با حضور حراج دوم نیمه‌ی سال کمی دچار تسامح گردیده است. شاید این مسئله مهم‌ترین دلیل و عامل اتفاقات در حوزه‌ی تجسمی باشد.
حضور گالری‌ها و گسترش طبع ارکان اجرایی به مفاهیم نظری و سامان دادن نظمی مشخص در پاسخ دادن به آموزش هنر که جایگاهی ناتوان در پاسخگویی به نیازهای قشر جوان هنرجویان دارد، همگی نشان از اراده‌ای برای گسترش فضای خودبنیان است. حضور جوایز متعدد در رشته‌های مختلف و یا ارج نهادن به ایده و نظر (مانند جایزه گالری ویستا) و قوام یافتن جریان نقد هنر، تلاش‌هایی است که به شکوفایی آینده امید دارد.
تمایز این دوران از دوران‌های تحول هنری در یکصد سال گذشته، در عبور از اراده‌ی ارکان دولتی و جایگیری نهادهای خصوصی در میان این جریان است؛ آنچنان که در سال‌های پنجاه و یا دهه‌ی هفتاد شاهد آن بودیم.
فعال شدن انجمن‌ها، تشکیل بنیادها و حضور تعداد قابل توجه گالری‌ها و همچنین ارتباطات وسیع بین‌المللی خود حاکی از این اراده‌ی معطوف به شکوفایی است.سیری در آفاق زمان رفته
امسال به لحاظ تعدد هجرت ‌و عروج انسان‌های هنرمند و بزرگ‌اندیش، سال سختی بوده است و از این رو می‌توان‌حقیقت این مسیر سخت و طاقت‌فرسا را محک زد و امکان دست‌یابی به دورنمایی از حرکت رو به بالای جامعه را تبیین کرد. گسترش هنرهای تجسمی و ادبیات نظری را باوجود رکود اقتصادی و کاهش مخاطبان رسانه‌هایی چون سینما می‌توان بر سَبیل مثبت قضاوت کرد و آن را منتج شده از توجه به فردیت و حضور بیشتر در دیده شدن از سوی دیگران و جست‌وجویی درون گرایانه برای یافت هویت و چیستی وجودی دانست.
در سال گذشته ارکان دولتی، کوشش برای تداوم و حرکت خلاقانه را همپایه با جریان‌های خصوصی داشته‌اند، مانند رویداد نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر و یا فستیوال تجسمی فجر که همگی با مسائل و حاشیه‌هایی رو در رو شد. ترس‌ها و بی‌اعتمادی‌ها با توجه به گسترش مشکلات و سوء استفاده‌های اقتصادی، سد مهمی در این امور ایجاد کردند.
ایجاد و تداوم امکان تدوین برنامه‌ای برای حوزه‌ی نقد و ارائه‌ی نمایشگاه‌های تجسمی در رسانه‌ی ملی خود برای اینجانب که دورادور درگیر آن بوده‌ام بسیار مشکل به‌نظر می‌رسید. اتفاق شگفت‌انگیز دیگر، حضور و تداوم نشریاتی در حوزه‌ی فرهنگ و هنر بودند که به خودی خود بدون هیچ اما و اگری حکایت خوش یمن و مبارکی است. امید است که این روند تداوم یابد و امکان گفت‌وگوی هرچه بیشتری را در فضای مثبت‌اندیش سامان دهند. در سال گذشته رویدادهای مبارکی شکل گرفت ، ولی نیاز به ایجاد زیر ساختها ی اساسی همچون آرشیوهای اطلاعاتی از هنرمندان و رویدادهای هنری گسترش قوانین حقوق مولف مانند حق تعقیب برای هنرمندان ، (دریافت درصد کوچکی از خریدوفروش اثر هنری) توجه به نیازهای صنفی هنرمندان در انجمن‌های ‌هنری ‌مانند بیمه‌ بهداشتی‌و‌اجتماعی، ‌حمایت حقوقی، تسهیلات‌ مالی‌برای کار، ثبت و حمایت دلالان هنری، ثبت مجموعه‌داران،‌ توجه به آموزش در دانشگاه‌ها و…‌ همچنان‌پا برجاست…‌که همگی نیازمند‌ توجه به عمل‌گرایی پیوسته و دور اندیش، فارغ از کوته اندیشی حاصل از فشارهای اجتماعی و اقتصادی است.‌ سالی نیکو برای تمامی هنرمداران کشور عزیزمان آرزو مندم.

نویسنده