الناز بندگی با مجموعه در جستجو | گالری طراحان آزاد

الناز بندگی با مجموعه در جستجو | گالری طراحان آزاد
نقد نمایشگاه 

الناز بندگی

در جستجو……

نیاز به کشف «هستی» و «هست بودن» و تأمل در گستردگیِ راز‌ و ‌رمز آن از اهداف اولیه‌ی مجموعه‌یِ «در جستجو» به‌شمار می‌روند: هستنده‌ها (جانداران و اشیاء) در مقابل چشمان ما رژه‌ای نامتناهی از نشانه‌ها و نمادها را به‌نمایش می‌گذارند تا از کلاف داستان‌ گره‌گشایی ‌کنند. ارتباطات زنجیروار و پیچیده‌یِ اشکال انتخابی در این آثار ما را به نوعی از هستی معرفی می‌کنند که پویا و گشاینده و همواره زایاست. ارتباط ریزومیِ [۱] این آثار مرتب در حال رشد‌و‌نمو و پرتاب شدن از یک نشانه به نشانه دیگر است: تک شاخه گلی که اساساً نماد جوانی و زیبایی‌ست در یکی از کارها به نمادی از تسخیر و فسونگری تبدیل می‌شود. سوژه‌های آشنا (گیاهان و جانداران) در قالب مسؤولینِ بر‌حق هستی از حضور خود عبور کرده و به دَوَران این چرخه، با دلالت بر حضوری دیگر، اعمال نفوذ می‌کنند؛ عناصری که خود به امر واقع[۲] تبدیل می‌شوند: تبدیل به تروما شده، دال‌ها[۳] را بی‌معنی می‌کنند و فرومی‌پاشند. آن‌ها پدیدارها را دست‌کاری می‌کنند و در عین بی‌نظمی سلسله‌ای از ارزش‌ها را می‌آفرینند که معانی متفاوتی را در خود گنجانده‌اند، آن‌ها که در ناخودآگاهمان مأوا گزیده‌اند.الناز بندگیاین حرکت ریزومی هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود و در ابعاد گوناگون به تولید و حذف می‌پردازد. «چیزها» خود را نه در گواه آنچه می‌نمایند بلکه با تأویلی دیگر می‌شناسانند و این همان حقیقت ناآشکار هایدگر است. عکس‌های چاپی خانوادگی گشایشگر روایات‌ ناگفته‌ای هستند که غیاب و جهانی عاری از صلح را یادآورند. چهره‌هایی که همچون شمع‌‌های عاجزِ تحلیل رفته در هم ماسیده‌اند و حتی قادر به خاطره‌پروری نیستند. عکس‌ها به زبان مرگ آراسته‌اند و مرگ‌اندیشی ارمغان آن‌هاست. در رویارویی با کارهای این مجموعه، با انهدام یک‌دست و سبعانه تصاویر مواجهیم. کابوسِ امر واقع تجلی یافته و خیال، آن تن‌پوش اهریمنی‌اش را بر عکس‌ها گسترده است.الناز بندگی ابژه‌ها لایه‌به‌لایه از دالی به دال دیگر سُر می‌خورند، مغلوب می‌شوند و می‌بازند، به‌بند درمی‌آیند و آزاد می‌شوند، می‌کشند و می‌میرند. حلقه مویی که در یکی از عکس‌ها، رخسار زن جوانی را مانند عنکبوتی در دام خود گرفته روزی مطیعانه به نشانه زیبایی و شادابی به طنازی مشغول بوده است. دیگر ابژه به تعریف اولیه خودش وابسته و وفادار نیست. او به دلخواه تباه می‌کند و از نو می‌سازد.الناز بندگیکدها غیرمنصفانه بزمی از تأویل‌های گوناگون به خوردمان می‌دهند. پروانه‌ها هم سایه‌ی مرگند هم قربانی، گل‌ها گاهی به خردمندی و کمال اشاره دارند و گاه با خودکامگی تصویر را از آنِ خویشتن می‌کنند. هنرمند زیرکانه از هجوی مدد می‌جوید که تمام دستاوردهای ما و معانی را از هم می‌پاشد. هویت‌ها را با دست‌کاریِ کارت‌های شناسایی و کلاژ زیر سوال می‌برد، از یک عکس تابوت می‌سازد، دورش را سیاه و با گل تزیینش می‌کند: مرگ دغدغه این هنرمند است. در تک‌تک کارها آگاهانه با این پدیده‌یِ همواره حاضر دست‌و‌پنجه نرم می‌کند و در‌صدد است مخاطب را نیز به این آشفتگی و سردرگمی فرا خواند. او نقاشی نمی‌کند، نمی‌سازد، با صراحت از چیزی بازگشایی نمی‌کند. او با اشیاء مرده و هستنده‌هایش بازی حیات را به تصویر می‌کشد: به‌دنیا می‌آورد، از آن‌ها مراقبت می‌کند، می‌آراید و ناگهان واسازی می‌کند، به اسارت می‌گیرد، خط‌خطی و منهدم می‌کند.الناز بندگیاو که هم به عنوان یک هنرمند مسؤولیت آنچه را احساس می‌کند بازگفتنی‌ست به دوش می‌کشد (نخستین وظیفه یک هنرمند) و ناامیدانه برای خودش و همگان احساس عجز و هم‌دردی می‌کند. اما دگرباره برای کشف‌و‌شهود دست‌و‌پا می‌زند و تلاش می‌کند اتوپیا را در زایش و «هست ‌شدن» مجدد بیابد (قرارگیری پروانه‌‌ها و گل‌ها روی آخرین لایه‌ها). خیال این پدیده‌یِ دست‌نیافتنی‌ و انتزاعی قادر به جابه‌جایی، فرافکنی و تباهی‌ست. الناز بندگیاو که دال‌ها و دلالت‌گرها برایش بازیچه‌ای بیش نیستند، سرگردان در پی «دیگری» از یک مکان و زمان به عرصه‌ی دیگری فرود می‌آید. این میل گشایش و اکتشاف، این تشنگی ناب، این حضورِ خودآزار برای رهایی از مرگ و جاودانه‌ شدن، مرهم حیرانی‌اش را در چیزی جز هنر نمی‌بیند. ادارک هنرمند به واقعی بودن قدرت خیال‌اش بستگی دارد تا با سرافرازی به آن متوسل شود و هر آن‌چه را مشاهده می‌کند در قالب نشانه‌ها و دلالت‌ها تعریف ‌کند. الناز بندگیاین ساختارشکنی‌ با موفقیت اجرا می‌شود. مقصود از هم‌پاشیدگی نیست. افق‌های جدیدی از معنا سر‌بر‌می‌آورند و موجودات زنده از گوشه‌و‌کنار کارها سرک می‌کشند تا سروده‌های شاداب و باطراوت‌شان را با ما سهیم ‌شوند. مرگ شاید آن حقیقت پنهان نباشد، آن ناآشکاره‌ای که در کنارمان می‌زیید و سایه‌ی شرارت‌بارش بر هستی ما سنگینی می‌کند. شاید او هم یک واداده است که روح‌اش با روح زمانه گره خورده و دست‌به‌دست همین هستنده‌ها به یک سمت پیش می‌روند: نامیرایی و میل به بقا.

زهرا درویشیان

شهریور۱۳۹۶

نمایشگاه تا ۱۱ مهر ادامه دارد.

ساعات بازدید روزانه: ۱۶ تا ۲۰

آدرس: میدان فاطمی، میدان گلها، میدان سلماس، جنب پاسارگاد. شماره ۵

تلفن: ۸۸۰۰۸۶۷۶


[۱]واژه ریزوم به تفکری خلاق و مولد اشاره دارد که به نظم معمول اهمیتی نمی‌دهد. نه پایان دارد و نه آغاز و از یک خیال به خیال دیگر حرکت می‌کند. این واژه‌ برای نخستین بار توسط ژیل دلوز (Gilles Deleuze) فیلسوف فرانسوی ابداع شد.

[۲] امر واقع لکانی که در دسترس ما نیست و در متافیزیک معنی پیدا می‌کند. به نمادین شدن تن نمی‌دهد و قابل شناسایی نیست.

[۳] فردینان دو سوسور (Ferdinand de Saussure) زبان‌شناس و نشانه‌شناس سوئیسی، رابطه ساختاری نشانه‌های زبانی را به دال (تصویر آوایی واژه) و مدلول (مفهوم واژه) تخصیص می‌دهد.

گزارش های دیگر را در لینک‌های زیر مشاهده کنید:

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

0 comments
زاده زمان

زاده زمان نمایشگاه هنرمندان پیشکسوت در گالری فرمانفرما

زاده زمان نمایشگاه هنرمندان پیشکسوت در گالری فرمانفرما گزارش تصویری نمایشگاه  پیوند هنر نگارگری با زمانه  ساعات بازدید: همه روزه ۱۱ تا ۲۰ جمعه ها ۱۶ تا ۲۰ دوشنبه ها گالری تعلیل است. نمایشگاه تا ۲۸ مهر ادامه دارد. آدرس: هفت تیر، کریم خان زند، خردمند شمالی، کوچه اعرابی ۲ تلفن: ۸۸۳۱۶۹۷۷ نمایشگاه گروهی «زاده زمان» در گالری فرمانفرما با حضور هنرمندان پیشکسوتی همچون آیدین آغداشلو، مهدی احمدی، عبدی اسبقی، فرح اصولی، مصطفی چوبتراش، گیزیلا سینایی، جهانگیر شهدادی، حمزه فرهادی، […]

0 comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

0 comments
آی وی وی در همین نزدیکی

آی وی وی در همین نزدیکی

آی وی وی در همین نزدیکی نگاهی به نمایشگاه آی وی وی در موزه ساکیپ سابانجی استانبول سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر آی وی وی Ai Wei Wei برای اهالی هنرهای تجسمی نامی آشنا و بعضا تحسین برانگیز است. یکی از مهم‌ترین علل اهمیت این هنرمند چینی فعالیت پردامنه و گسترده‌ اوست که به تازگی به منطقه خاور میانه نیز کشیده شده‌است. چندی پیش حضور او در نمایشگاهی از هنرمندان پیشرو چین در گرجستان به نمایش درآمد و […]

0 comments

نویسنده