پز هشیدن | به بهانه روز پژوهش

پز هشیدن | به بهانه روز پژوهش
نامه ماه
سایت تندیس: به قلم جاوید رمضانی 


روز پژوهش

گویند عارفان هنر و علم کیمیاست
آن کس که گشت همسر این کیمیا طلاست.
سال‌هاست که نظام آموزشی ما در پی طبقه‌بندی اطلاعات بدون رویکرد و نگرش و سمت و سوی نیازهای جامعه می‌باشد. این مهم بخصوص در مقوله هنر مشهود است.
گرایشهای پنهان پژوهش‌های موجود در جهت احیای نام و به کرسی نشاندن تفکر خودی و انهدام دیگری است. این در جایی است که مقابله و فقدان گفت‌وگو در بین رسانه‌ها و مراکز هنری متفاوت مشهود است.
اتهام نادانی و نافهمی در دایره‌ی رفتار و برخوردهای گروه‌های متفاوت سکه رایج شده و فقدان کل نگری نسبت به شرایط جامعه در حال رشد و توسعه، و نداشتن سعه‌ی صدر در عقاید دیگران نشان از ابتلای جامعه‌ی فرهیخته به بحران دیده شدن و مطرح گردیدن دارد . بر این درد، مقوله اقتصاد محوری هم افزوده شده و به اینان باید گفت :
این باور که در هنر و معرفت ثروت مادی و شهرت این جهانی می‌توان یافت سخت کوته نظری است. اینکه عمده اهالی تازه روشنفکر و هنر دوست در حیطه روزنامه‌نگاری و وجیزه نویسی فعالیت دارند خود دلیل بر این مقوله است. به تجربه دیده ایم این روزنامه‌نگاران بعدها دلالان و هنرمندان مطرحی می‌گردند که هیچ دست به رنگ نبرده‌اند و سمت و سوی پژوهش‌های آنان افق‌های کوتاه‌مدتی را نشانه رفته است. بسیارند کسانی اهل شعر و کلام و منطق که از راه خود منحرف شده و به سمت هنر تجسمی و سینما روی می‌آورند که فضای هنر را پر زرق و برق و هوس‌انگیز دانسته‌اند.
فلاسفه جوان هنرشناس و شعرای متخصص امور نقاشانه کم نیستند. مگر نه این است که جامعه ایران در سال ۵۷ دارای ۷۰ درصد بی‌سواد مطلق بوده است.
حال چگونه می‌شود که این نحله‌های فیلسوف مشرب و حلقه‌های اندیشه از گسترش معرفت ادبی به سمت حوزه‌ی هنر تصویری و موسیقی فیوژن کشانده می‌شوند و در حال ارایه راهکار برای فضایی هستند که کسانی عمری را با سختی و رنج قوت لایموت در آن طی کرده‌ و اجازه سخن گفتن به آنان نمی‌دهند و متهم به سبک اندیشی‌اند. این آرزوی تجددخواهی آن هم در قامت اسنوبیسم و سلبریت شدن چنان می‌تازند که آفت امروز هنر گردیده‌ و در قالب منورالفکران انتقادی مقصد پوزخند پختگان این عرصه‌اند، باید که رحمت به اهالی مخالف با هنر محسوس فرستاد که دارای سنت و نگرش و استدلالی هستند.
اما آنچه امروز قابل ستایش است، حضور نحله‌های جوانی است که تاریخ نزدیک را در قالب مجموعه‌های مستند گردآوری می‌کنند، و از این گردآوری نتایج و مسیر راهکار بن بست های امروز را می‌جویند. حوزه‌ی پژوهش‌هایی که با عمل هنری و هنرمند عجین گردیده، فضای نو و قابل تقدیری است؛ که امید به آینده را دو چندان می‌کند. باید از مراکز هنری که این جوانان را پی می‌گیرند و کمک می‌کنند تشکر نمود و همچنین می‌بایست به روزنامه‌نگاران شریف و سخت‌کوشی که شغل خود را بر اثر حضور در آکادمی و یا با کار چندین ساله کسب نموده‌اند ارج نهاد، که بی‌توقع از فضای هنر سعی در ارایه تخصص خود دارند. از منظر این قلم، پژوهش، نگارش و تولید محتوا همگی باید در جهت بالابردن فعالیت ادبی و نگارشی هنرمندان غریبه با ادب و مردم ناآشنا با هنر امروز گام بردارد، و از اضافه‌گویی‌های بدون مخاطب با تیراژهای اندک پرهیز کنند که خود به خواب زده را نمی‌توان بیدار کرد.

نامه ماه قبل را در لینک زیر مشاهده کنید:

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

0 comments
فرهنگ عمومی

فرهنگ عمومی و خودآگاهی عقلانی | نامه آبان ماه

فرهنگ عمومی و خودآگاهی عقلانی | نامه آبان ماه به مناسبت ۱۴ آبان روز فرهنگ عمومی سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی آنچه تحت امر فرهنگی تعریف می‌شود مشخصاً حوزه وسیع و متفاوت به لحاظ معنا می‌باشد. فرهنگ در بستر علوم اجتماعی، فلسفه و علم تعاریف متعددی را داراست؛ به لحاظ بومی ارجاع مفاهیم به روح زبان هر ملت و قومی می‌تواند انکشاف دریافت و تمایز این باور در جایگاه امری غیر مادی و گاهاً مرتبط با مادیت درک گردد. […]

0 comments

نویسنده