پیکر احمدرضا دالوند از خانه هنرمندان تا قطعه هنرمندان

پیکر احمدرضا دالوند از خانه هنرمندان تا قطعه هنرمندان
مراسم تشییع از خانه هنرمندان ایران

تشییع پیکر احمدرضا دالوند

به گزارش مجله آوام: مراسم تشییع پیکر احمدرضا دالوند طراح گرافیک پیشکسوت صبح روز سه‌شنبه ۲۰ آذر ساعت ۱۰ صبح در باغ هنر خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

در این مراسم که با حضور سید محمد مجتبی حسینی، هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی ، محمد علی زارع مدیر موزه معاصر محمدعلی بنی‌اسدی، ایرج اسکندری، جمع کثیری از هنرمندان شاخص و فعالان حوزه فرهنگ و رسانه برگزار شد. همچنین با سخنرانی سیروس علی‌نژاد، از همکاران دالوند، در مجله آدینه، فریدون صدیقی روزنامه‌نگار، فرزاد ادیبی هنرمند گرافیست، محمد آقازاده روزنامه‌نگار، حبیب‌الله صادقی نقاش، مسعود ابراهیمی که در روزهای آخر در کنار دالوند بود، کریم نصر نقاش و دختر احمدرضا دالوند آبی دالوند همراه شد.

در پایان این مراسم، پیکر مرحوم احمدرضا دالوند به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) بدرقه شد. لازم به ذکر است مراسم ترحیم احمدرضا دالوند پنجشنبه ۲۲ آذر در مسجد باشگاه پیام پایین‌تر از پل سید خندان از ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۵ برگزار می‌شود.

احمدرضا دالوند بامداد دوشنبه ـ ۱۹ آذر ماه ـ بعد از تحمل دوره‌ای بیماری درگذشت.

زنده‌یاد دالوند که در سن ۶۰ سالگی دار فانی را وداع گفت، منتقد هنری، نویسنده و پژوهشگر، تصویرگر و طراح گرافیک، مدیر هنری بسیاری از روزنامه‏‌ها و ماهنامه‏‌ها بوده است.تشییع پیکر احمدرضا دالوند

در یادداشت مدیر گالری آنلاین به یاد هنرمند فقید، استاد احمدرضا دالوند آمده است:

شور بود و شعور

صبح روز دوشنبه نوزدهم آذر ماه ۹۷ را با بغض شروع کردیم و هیچ باورمان نبود انتشار اولین خبر روز، چنین برایمان دشوار باشد و دستانمان برای نوشتنش بلرزد.

احمدرضا دالوند عزیز، پدرانه در کنارمان بودی و چه ساده و دلسوزانه تجربه های سالیانت را برای‌مان گفتی.

امروز تمام لحظه هایمان مرور بودن های با توست. خوب یادم هست اولین دیدارمان که چطور بی دریغ آنچه باید، برایمان گفتی و با چراغ تجربه ات روشنا بخشمان بودی.

چقدر این جمله ات دلگرمم کرد وقتی گفتی؛ من را عموی مهربان خودت بدان که میخواهم بعد از سالها کار و تجربه، کمکت کنم…

تمام سخت گیری ها و گاهی گلایه هایت هم برایم شیرین بود که دلسوز بودی و جز مهربانی هیچ نبود…

دلسوزی که با تمام مسائل زندگی ات بی هیچ خواسته و چشم داشتی نگران دوام بقای کارمان بودی و برای رساندن هر حمایت مادی و معنوی دریغ نمی کردی.

نگران از آینده‌ی آنچه در سر راه هنر و فرهنگ و رسانه خواهد بود، تلاش کردی مسیری که سالها در آن جوانی و عمر خود را گذاشتی به جوانان امروز بسپاری و چراغی بر سر راهمان باشی.

لطافتت چنان بود که با هر ناملایمتی زود دل آزرده می‌شدی و صد افسوس که آخرین روزها را با دستان خالی گذراندی و گفتنش چه سود … همانی بر تو گذشت که بر بسیاری از مردان و زنان واقعی اهل هنر و ادب…

چقدر دلتنگت خواهیم شد، دلتنگ وقت هایی که پرشور زنگ میزدی و خبر از مقاله جدیدت میدادی، سریع مطلب را ایمیل میکردی و با اشتیاق برایم لزوم و نحوه درج مطلب و ترتیب عکس را توضیح میدادی … دقت و سرعت‌عمل برایت اولویت داشت.

وقتی خبر از رفتن استاد وزیری آمد به سرعت مطلبی در یاد ایشان نوشتی و شبانه به دستمان رساندی.

اما امروز دست من ناتوان از نوشتن برای توست

و تنها میتوانم بگویم

عموی مهربانم زود تنهایمان گذاشتی… و با رفتنت حسرتی بر دلمان خواهد ماند.

به تو قول میدهیم شاگردان خلفت باشیم، تمام نکته هایت را همیشه پیش رو داشته باشیم و حافظ راهی باشیم که تو پیمودی و به دستان ما سپردی.

فاطمه عبداله زاده

 

نویسنده