ریشه‌های سنت در آثار مدرن آنه محمد تاتاری

شقایق هست | یادداشتی بر آثار آنه محمد تاتاری
گالری دانژه – سمنان

آوام مگ: به قلم نویسنده مخاطب طیبه رحمانی


نقاشی­‌های تاتاری با ریزه‌­کاری‌ها و رنگ‌های شگفت­‌انگیز، بیننده را به جهان نگارگری­‌های سلطان محمد می­‌برد. او گام به­‌گام در این سال‌ها کوشیده، دنیای ترکمنی خویش را با ایران و جهان پیوند بزند. همچنان که نگارگری ایرانی در طی قرون از خاور و باختر تاثیر پذیرفته­‌ است. آثار تاتاری مملو از نور و ملاحت، خلوص چشم‌نواز و رقص بدیع رنگ‌ها است. وی از کارهای نخستین، تاکید بر زنان ترکمن و رسوم آنان داشت و در ادامه نیز هم­چنان سعی در کشف و نمایش زبان بومی خویش داشته‌­ است. با رشد و تنوع تکنیکی (ترکیب مواد، افزودن مستقیم پارچه و استفاده از چاپ باتیک) این عناصر همچنان پابرجا ماند: زنان، قومیت و ملیت، با این همه زبان او پالوده‌­تر گشت و از وضعیت رئال به بیان انتزاعی رسید.

چپ: سلطان محمد نگارگر – پادشاهی کیومرث – شاهنامه طهماسبی | راست: بخشی از تابلوهای نقاشی تاتاری با کلاژ پارچه

شخصیت­‌های تاریخی، دینی و ستاره‌­های محبوب غربی شانه­‌به­‌شانه‌­ی نگاره­‌ها و زنان ترکمن زدند، همه­ و همه بازیگر بافت و نقش یکپارچه­‌ای شدند که اگر تار و پود یکی را می­‌کشیدی بقیه هم بهم می‌­ریخت. ردپای نگارگری­ ایرانی هم به طرز تکرار شونده‌­ای در نقاشی­‌ها دیده می شود. داستان‌های ادبیات­‌فارسی به شکل تکه­‌تکه از نگارگری­ سده­‌های قبل، در آثار او کلاژ تصویری شده­‌اند. از بهرام و هفت­‌گنبد تا رستم و سهراب ، چهره دیوان و اسبان ناز بنیاد و طوطیان شکرشکن و غیره. زنان در یک قالب مشابه، به وفور نقش شده­‌اند، با نشانه­‌های مخصوص به آنان؛ انواع پارچه‌­های رنگین با گل­ها و طرح­‌های ریز و درشت، با این همه نمی­‌توان گفت که این نمایش دنیایی زنانه است زیرا بیشتر به ظواهر امر پرداخته­‌شده یعنی گیسوان­ کمند­ و اندام رعنا و تن­پوش خوشرنگ و سازهایی در دست، آن­گونه که زنان باید در جوامع سنتی باشند؛ نجیب و زیبا، حامی و مهربان، خموش و دارنده هنرهای مفرح

با آن­که به شدت فضای نگارگری تلقین می­‌شود اما تفاوت عمده‌­ای نیز وجود دارد؛ نگارگران در ابعاد بسیار کوچک­تر کار می­‌کردند و به همین سبب، تجسم وجود آن همه جزئیات، شگفت می­‌نماید اما ابعاد بزرگ آثار تاتاری، بیننده را بی هیچ درنگی مجذوب خود می­‌کند و این تصور را پدید می­‌آورد که روی زمین هم می­‌توان بهشتی داشت حتی با وجود خشابهای درون برخی تابلوها که باید نشانه اعتراضی به جنگ باشد.

 

نقاش در امروزی کردن نگاره‌­های قدیمی، موفق عمل­ کرده است، هنر او با وجود ریشه‌­های عمیق سنتی، بسیار مدرن به نظر می‌­آید، علت آن را می­‌توان در حذف جزئیات چهره و لباس نگاره‌­ها دانست، عناصر بافت و تکرار و خلوص رنگ نیز، مزید­ بر علت است. ترکیب عناصر گوناگون از اعصار مختلف، بی آن که اختلافی بینشان افتد از هنر نقاش و نیز از تفکر پست مدرن سرچشمه گرفته است. مونالیزایی با پوشش گلدار میان زنانی که دورش را گرفته‌­اند، شهر فرنگی که ظاهرا مورد استفاده زنان نگارگری­های قدیم است، در جایی دیگر بودای خفته، در جایی دیگر مردان و زنان معاصر که چتر دارند یا سوار قایق هستند.

 

 

به نظر می­‌رسد هرچه در نقاشی­‌های تاتاری راه پیدا کند بی درنگ، زیبا و دلفریب می­‌شود؛ اما پرسش این است آیا مایکل جکسون و مرلین مونرو و چارلی چاپلین نقش و بافت هستند یا ستاره‌­های مردمی غیر از مردم ما بودند؟ آثاری که با قومیت و ملیت چند صد ساله خویش به­ عرصه نشسته­‌اند چرا باید آغشته به نشانه­‌های قرن اخیر سرزمینی دیگر شوند؟ آیا این نشانه‌­ها، مثال جهان‌شمولی آثار نقاش است و دوستی نگاره­‌های ظریف به نمایندگی مردم حاضر سرزمینمان، با خدایگان شهرت، ثروت و محبوبیت سرزمین­‌های بیگانه است؟ زمانی نگارگران ما عناصر و فراورده‌­های خاور دور را که به سرزمینمان می­‌رسید در آثار خود گره می­‌زدند و این قضیه متقابل بود اما آیا می­‌توان این فرمول را در آثار تاتاری پیدا کرد؟

مسلماً هیچ عنصری در نقاشی­‌های تاتاری خارج از زیبایی نیست و هیچ چیز به چشم، کوک ناساز نمی‌­آید اما به طور مثال آیا حضور مرلین مونرو ادامه روند زبان قومی و ملی آثار تاتاری است؟ شاید بهتر بود نقاش، از ستاره‌­های فرهنگ و ادب و هنر چند دهه اخیر این سرزمین استفاده می‌­کرد، همان­طور که در یکی از تابلوهایش از چهره فروغ فرخزاد بهره برده است.

 

با توجه به بیانیه نمایشگاه که توسط هنرمند نوشته شده، وحدت و بدون مرز بودن، رمز بهشت گمشده است با این تاسف که گاه تنها در یک نمایشگاه نقاشی ممکن­است، اتفاق بیافتد. درهر صورت وجود این نمایشگاه را که چون قالی سلیمان در دل شهر کویری سمنان راه یافته، می توان پردیس کوچک رنگینی دانست که چشم­ها از دیدنش سیر نخواهد شد.

نقد نمایشگاه های دیگر را اینجا بخوانید:

لینک های مرتبط:

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

0 comments
یک سالگی گالری دانژه نمایشگاه اسدالله شریعت‌پناهی

گالری دانژه با افتتاح نمایشگاه اسدالله شریعت‌پناهی یکساله شد

گالری دانژه با افتتاح نمایشگاه اسدالله شریعت‌پناهی یکساله شد. گزارش تصویری نمایشگاه به گزارش سایت تندیس: جمعه ۲۵ آبان گالری دانژه طی مراسمی با حضور هنرمندان، رسانه‌ها و اهالی فرهنگ و هنر در سمنان یک‌سالگی خود رو جشن گرفت. در این مراسم مدیر گالری به ارائه گزارش فعالیت های متعدد گالری در سال گذشته پرداخت. برگزاری نمایشگاه برای هنرمندان مطرح ،هنرمند بومی و جوان، نمایشگاه ‌های گروهی، کارگاه ها و نشست‌های تخصصی، رزیدنسی برای هنرمندان و فعالیت در فضای هنری […]

0 comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

0 comments
سيد اسدالله شريعت پناهي

سید اسدالله شریعت پناهی در یادداشتی از شهرام کریمی | خود بودن و هنرمند ماندن

یادداشتی به بهانه‌ی نمایشگاه نقاشی سید اسدالله شریعت پناهی “همه پاکیم و رها” گالری دانژه مجله آوام: به قلم شهرام کریمی   بررسی کار یک هنرمند بدون پرداخت به زمان و شکل و جایگاه و رابطه‌ی هنرمند با اثر ممکن نیست. برای تعریف هنر و جایگاه دادن به هنرمند طبعاً ما با یک قاعده و فرم از قبل تعریف شده‌ای روبرو نیستیم. از زوایای مختلفی میتوان کار هنرمند را بررسی کرد. برای مثال، نقد کار و ارزیابی صرف نقاشی و جایگاه دادن […]

0 comments

 

نویسنده