مفهوم تولید مکان و فضا و نسبت آن با رسانه‌ی عکاسی

بررسی مفهوم تولید مکان و فضا و نسبت آن با رسانه‌ی عکاسی | قسمت دوم
نسبت فضا و مکان با رسانه‌ی عکاسی
فهم ماهیت عکس
آوام مگ: نویسنده مخاطب بامداد امین‌زاده


مکان، فضا و نسبت آن با رسانه‌ی عکاسی
اوژن آتژه

در قسمت نخستِ این متن در باب رابطه‌ی میان فضا، مکان و رسانه‌ی عکاسی، مباحثی مطرح و بیان شد در‌این‌مورد که چه‌گونه در هر فرآیند عکاسی، هنرمند با دو طراز از مفهوم تولید و نسبت آن با مکان روبه‌روست. طراز اول اشاره به معنادارکردن محیط و طراز دوم ساختن چیز در مکان. به بیانِ کلی‌تر، می‌توان این دو طراز را به خلق عکس بر مبنای بازنماییِ عینی، که در این شیوه عکاس نوعی از تجربه‌ی بین‌الاذهانی را برای مخاطب خود به ارمغان می‌آورد، و تولید چیز در مکان بر مبنای وجوه ماهیتیِ رسانه‌ی عکاسی تقسیم کرد.

در باب طراز اول، که همانا معنادارکردنِ محیط است، تاکنون بحث‌های بی‌شماری مطرح شده است. از ابتدای ابداع فرآیند عکاسی، بسیاری از عکاسان در سودای به‌تصویر‌کشیدنِ فضاهایی بوده‌اند که کم‌تر مورد تقدیق عموم مردم قرار داشته است. به‌عنوانِ مثال، عکس‌های تیموتی سالیوان[1] در قرن نوزدهم از مناظر آمریکا یا تصاویر ماکسیم دوکان[2] از اهرام مصر در همان زمان بی‌شک از اولین نمونه‌های آشنایی با اهرام مصر برای ساکنان مغرب‌زمین بود. عکس‌های اتژه[3] از پاریس نیز روی دیگر این سکه است. این عکاس فرانسوی، که نگران سیاست‌های اوسمان شهردار پاریس در تخریب خیابان‌ها و مناظر شهری پاریس بود، کار خود را معطوف به ثبت این مناظر کرد. اما انقلاب دیجیتال، و به‌واسطه‌ی آن تولید و تکثیر میلیونیِ تصاویر، نقشِ رسانه‌ی عکاسی در معنادارکردنِ محیط را دستخوش تغییراتی کرد. به‌عنوان مثال، امروزه با خلق هزاران یا میلیون‌ها تصویر از برج ایفل، این سازه برای تمامی جهانیان به ساختاری ملموس تبدیل شده است.

مکان، فضا و نسبت آن با رسانه‌ی عکاسی
«آشپزخانه» توماس دیمند

در باب طراز دوم و اهمیت نقشِ تولیدِ چیز در مکان، بحث خود را با شرح عکسی از توماس دیمند عکاس و مجسمه‌ساز آلمانی پی می‌گیریم. این عکس با عنوان «آشپزخانه» در نگاه نخست یادآور بخشی از آشپزخانه‌ای عادی است. اما با نگاهی دقیق‌تر به تصویر، متوجه می‌شویم که تصویر مطابق ادراک معمولِ انسان از یک آشپزخانه نیست. دیمند در این اثر در گام نخست با ساختن ماکتی از یک آشپزخانه کار خود را آغاز کرده و سپس با دوربینِ قطع بزرگش از آن عکس گرفته است. این موضوع به‌نوعی باور کلاسیک از عکاسی را، که عکاسی قادر به بازنمایی مکان حقیقی است، دگرگون می‌کند. به بیانِ دیگر، ادراک سنتیِ ما از نسبت میان مکان و فضا و رسانه‌ی عکاسی دچار استحاله می‌شود و با این عمل، عکس تصویری غیرطبیعی از مکان ارائه می‌دهد.

دیمند، گرچه به‌واسطه‌ی استفاده از دوربین قطع بزرگش و تبحرش در ساخت مجسمه، می‌توانست عکسی مطابق یک مکان واقعی خلق نماید، اما ترجیحش بر پررنگ‌کردنِ وجه مکان‌مندانه‌ی تصویر بوده است. او این عمل را با تمهیداتی از جمله تغییر نامحسوسِ زاویه‌ی دید برای مخاطب خود شکل می‌دهد. این تأکیدِ دیمند برای پررنگ کردن وجه مکان‌مندانه‌ی اثر با تأکید بر تمهیدات رسانه‌ی عکاسی نزد بسیاری از پژوهشگران حوزه‌ی عکاسی از جمله هیلده ون گیلدر[4] یادآور تعبیر والتر بنیامین از عکس‌های اتژه است[5]. دیمند در این تصویر برای نیل به مراد خود، تمامی دلالت‌ها از وجود هر کنشی را در عکس خود به حداقل رسانده است (همچون عکس‌های اتژه از خیابان‌های پاریس). او این عمل را با الهام‌گرفتن از تصاویر سرد و بی‌روحی که به‌عنوان تبلیغ یا خبر در مجلات چاپ شده‌اند به انجام می‌رساند. این عملِ عکاس تصاویر را تبدیل به مکان‌هایی می‌کند که از وجه دلالتی‌شان  کاسته شده است.

حال اگر از دریچه‌ای دیگر به این موضوع بنگریم، منبع الهامِ دیمند در این عکس تصویری از آشپزخانه‌ی صدام‌حسین بوده است. اکنون با فهم این موضوع، نحوه‌ی ادراک ما از عکس تغییر می‌کند؛ اما این تغییر اهمیت چندانی در نقش اِسنادیِ تصویر ندارد زیرا بی‌شک تصویری کامل‌تر و دقیق‌تر از آشپزخانه‌ی اصلی در بسیاری از مجلات یافت می‌شود. گرچه تصویرِ مذکور ارجاع مهمی به دنیای سیاست دارد، اما دیمند صرفاً با انتخاب عنوان «آشپزخانه» برای عکس و تمهیدات فرمیِ مختلف، وجه ارجاع‌گریِ تصویر را کم‌رنگ می‌کند. او با این عمل به‌نوعی طرازِ اولِ مورد بحث در باب نقش عکاس در معنادار‌کردنِ محیط پیرامونش را نیز به چالش می‌کشد، زیرا در این عکس اهمیت تولید مکان و بازاندیشی در مورد مناسباتِ غالب در رسانه‌ی عکاسی نقش اصلی را ایفا می‌کند. دیمند در این تصویر مجالی برای مشارکت‌جُستن در این رابطه را فراهم می‌آورد و نسبتِ حقیقت با امر تحقق‌یافتنی را به مطالعه می‌نشیند.

مطالعه در باب رابطه‌ی میان فضا و مکان در عکاسی از مسیرهای متنوعی تحقق‌پذیر است. اما این متن، با عبور از قرائت‌های مرسوم در این باب، کوشید دو طراز مختلف از این نسبت را مورد تعمق قرار دهد. بدین‌سبب، با بررسی اثر دیمند که خود هنرمندی تأثیرگذار در جهان عکاسی است، تلاش کرد افق معناییِ گسترده‌تری را برای بازاندیشی در آثار او فراهم آورد. کوتاه‌سخن آن‌که اهمیت این موضوع درک نمی‌شود مگر آن‌که این دست آثار را در پرتوِ پارادایم‌ها و تئوری‌های مرتبط با هنر معاصر و ماهیت رسانه‌ی عکاسی در عصر حاضر مورد مداقه قرار دهیم.

[1] Timothy H. O’sullivan

[2] Maxime Du Camp

[3] Eugene Atget

[4] Hilde Van Gelder

[5] بنیامین، والتر. «اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی»، ترجمه‌ی شیر‌ین‌دخت دقیقیان، مجله‌ی «زیباشناخت»، شماره‌ی 5

قسمت قبل از این مقاله را اینجا بخوانید:

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

0 comments
مفهوم تولید مکان و فضا و نسبت آن با رسانه‌ی عکاسی

مفهوم تولید مکان و فضا و نسبت آن با رسانه‌ی عکاسی

بررسی مفهوم تولید مکان و فضا و نسبت آن با رسانه‌ی عکاسی | قسمت اول نسبت فضا و مکان با رسانه‌ی عکاسی فهم موقعیت عکاس آوام مگ: نویسنده مخاطب بامداد امین‌زاده نسبت فضا و مکان با رسانه‌ی عکاسی رابطه‌ی درهم‌تنیده‌ای است که در سالیان اخیر موضوع قلم‌فرسایی بسیاری از پژوهشگران حوزه‌ی هنر بوده است. به نوعی، رسانه‌ی عکاسی بیشتر از هر رسانه‌ی هنریِ دیگری با مفهوم مکان و فضا گره خورده است، زیرا فهم موقعیتی که عکاس در آن دست به خلق […]

0 comments

نوشته های دیگر به همین قلم را اینجا دنبال کنید:

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

0 comments
سمپوزیوم کیوریتوریال تهران

ناکنونی بودن | هنربان (کیوریتور) به مثابه مترجم

ناکنونی بودن | هنربان (کیوریتور) به مثابه مترجم به بهانه‌ی دومین سمپوزیوم کیوریتوریال تهران قسمت اول آوام مگ: نویسنده مخاطب بامداد امین زاده فضای تازه تاسیس موسسه چارسو از دی ماه امسال میزبان دومین سمپوزیوم کیوریتوریال تهران بود. این دوره با اهمیت دادن به مفهوم ترجمه در امر هنرگردانی کار خود را آغاز کرد. مفهوم ترجمه بحث دامنه دار و پر اهمیتی در فضای ذهنی کشور است و دلالت های بنیادینی در شرایط کنونی دارد. به عنوان مثال اهمیت این […]

0 comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

0 comments
سمپوزیوم کیوریتوریال تهران

ناکنونی بودن | ولی ما اهرامی بر جای نمی‌گذاریم

نقدی بر نمایشگاه «ولی ما اهرامی بر جای نمی‌گذاریم» در فضای موسسه فرهنگی هنری چارسو ناکنونی بودن قسمت دوم آوام مگ: نویسنده مخاطب بامداد امین‌زاده از دی ماه امسال نمایشگاه «ولی ما اهرامی بر جای نمی‌گذاریم» همزمان و همسو با دومین سمپوزیوم کیوریتوریال تهران با اهمیت بخشی به مفهوم ترجمه در امر هنر گردانی، کار خود را در فضای چارسو آغاز کرد.  اهمیت نقش ترجمه در فضای عملی هنر ایران کمتر مورد بررسی قرار گرفته است و این نمایشگاه این […]

0 comments

نویسنده