در جستجوی شادی گمشده

در جستجوی شادی گمشده
نقدی بر نمایشگاه گروهی عکس «تصویر کوچک آینه بزرگ» در گالری AG
آوام مگ: به قلم مریم روشن‌فکر

تصویر کوچک آینه بزرگ
متین عابدی

آینه بازتاب است و عکاسی نیز بازتاب جهان پس از عبور از دریچه‌‌های گوناگون. «تصویر کوچک، آینه‌ی بزرگ» نمایشی است که برای چهارمین سال پیاپی در آستانه‌ی نوروز در گالری Ag برپا می‌شود. پیامِ این مجموعه جست‌وجوی امید و دیدنِ تازه‌شدن است، پیامی که از نوروز می‌آید. در این نمایشگاه، از نسل‌های مختلفی از عکاسان دعوت شده تا هریک روایتِ خود را از این «نو شدن» در قابی کوچک ارائه دهند. این قاب‌های کوچک، مانند قطعاتی گوناگون از پازلِ انسانِ ایرانی، نظرات و گفت‌وگو‌های متعددی را از خود به بیرون می‌تابانند. این آینه روزنه‌ای است از حقیقتی که از کلّ آن چیزی برای ما به جا نمانده ‌است.

آثار نمایشگاهِ حاضر را نیز می‌توان بر همین اساس به دو دسته‌ی عمده‌ی عکاسیِ مستقیم و عکاسیِ مفهومی تقسیم‌ کرد. این دسته‌بندی به‌معنای تعریفِ ژانریِ آن نیست، بلکه نگاهی است از درون به تصویرِ نمایش‌داده‌شده به‌مثابهِ عکس.

آثار عکاسان قدیمی‌تری چون مریم زندی و پیمان هوشمندزاده موضوعِ یافتنِ لحظاتی است که ناب، بکر و سرشار از زیستن‌اند و آن‌چه هست در خودِ رویداد است و عکاس آن ‌را ثبت کرده و به تماشا گذاشته است.

تصویر کوچک آینه بزرگ
پیمان هوشمندزاده

اما در آثار عکاسانِ دیگری مانند کامران شیردل و مریم تخت‌کشیان، نگاهِ عکاس چیزی را کشف کرده‌ است که آن لحظه را ایجاد یا تداعی کند یا، مانند عکسِ «‌این‌جا آباد نیست» اثر مریم تخت‌کشیان، آن شادی و آن نو شدن را به چالش بکشد. این چالش در ایجاد تضاد بین واقعیت‌های بیرونی است که گرچه نامتجانس‌اند اما چنان کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند که جدایی‌شان از هم غیرقابل‌تصور است. در اثرِ تخت‌کشیان، بر کرکره‌ی مغازه‌ای بسته، تصویرِ درختی پرشکوفه نقش شده و در پسِ کرکره ویرانه‌ای هست. این تصویری است از آبادان؛ صرف‌ِ‌نظر از این‌که این عکس در آبادان گرفته شده یا نشده باشد، این معنای آبادان است که ویران است.

تصویر کوچک آینه بزرگ
مریم تخت کشیان

گروه دیگری از عکاسانِ این نمایشگاه را هنرمندانی تشکیل می‌دهند که بدون قضاوتِ مثبت یا منفی در سمتِ پرسش‌گری می‌نشینند. آنان چیستیِ شادی را ــ مانند مضامینی چون کهنگی، نو شدن، قدیم یا جدید بودن ــ مورد سؤال قرار می‌دهند. متین عابدی، با گذاشتن یک گوجه‌فرنگی در میان آویزه‌های تزئینی که از یک گوجه‌ی تازه سرخ‌تر و براق‌ترند، به اشیاء درون قابش نگاهی مجدد می‌‌اندازد، به طبیعی‌بودن و مصنوعی‌بودن و به درخشان یا مات بودن، مانند تضادهای جاریِ زندگی، مانند تضادهای بین نو و کهنه، نوروز و روزهای دیگر، سالِ پیش‌ِ رو و سال گذشته. در این نوع از پرسش‌گری، اثر هنگامه گلستان با عنوان «آقا داوود» را نیز می‌توان مورد بررسی قرار داد: نوزادی که بر یک تلویزیون نشانده شده، تلویزیونی که با پارچه‌ی گل‌دوزی پوشیده شده، اهمیت والای «آقا داود» را یادآوری می‌کند و گلستان این عکس قدیمیِ سیاه‌و‌سفید را ــ که شاید روزی به دلیلی دیگر آن را گرفته و قصه‌ی پشت آن حتی می‌تواند خوانشی فمینیستی داشته باشد، اما زمانی بعدتر آن را رنگ‌آمیزی کرده ‌است ــ تبدیل به نگاهی می‌کند برای جست‌وجوی چیستیِ آن روز و آن لحظه که در نگاه امروزینِ او رنگی دیگر دارد.

تصویر کوچک آینه بزرگ
هنگامه گلستان

هم‌چنین تعلیق و رهاشدگی و در میانه‌ ماندن، که در آثار عکاسانی چون شهرزاد درفشه و هامد جابرها دیده می‌شوند، نوعی انتظارِ هرگز فرجام‌نیافته را نشان می‌دهند و ما را با تصویری مواجه می‌کنند که در پیِ یافتن هم نیست بلکه در سکوت مانده، هرچند در اثرِ جابرها هم‌چون آثار پیشینش وضوحِ مطلب شاعرانگی را از آن سلب کرده و به آن لحنی روایی و بی‌ظرافت داده ‌است.

تصویر کوچک آینه بزرگ
هامد جابرها
تصویر کوچک آینه بزرگ
شهرزاد درفشه

اثر قابل‌توجهِ دیگر در این نمایشگاه عکسی از امیرحسین کردونی است از مجموعه‌ی اسناد. کردونی در بیانیه‌ی خود اشاره کرده به این‌که آثارِ به‌جامانده از میهمانی‌ها، اشیاء به‌جامانده از «شادی»‌ها، را به‌شیوه‌ی عکاسی از صحنه‌ی جرم ثبت می‌کند؛ میهمانی به‌مثابهِ نمادی از شادی یا مراسمی در جهت پاس‌داشتِ شادی که از آن چیزهای عجیبی بر جا می‌ماند، نوعی جست‌وجوی کارآگاهی پیرامون مفهوم واقعیِ شادی.

تصویر کوچک آینه بزرگ
امیر حسین کردونی

در بیش‌ترِ هنرمندانِ این نمایشگاه، عبور و جست‌وجو برای چیزی که در دسترس نیست دیده می‌شود، چیزی شبیه خاطره که مفاهیمی چون خانواده، گذشته، آداب و رسوم و امید در آن گنگ و مبهم‌اند و تنها ردّی از آن‌ها باقی مانده است. ازدست‌رفتن و گم‌شدن موضوعی است که در این آستانه‌ی سال نو در آثار بیش‌ترِ هنرمندان، به‌خصوص جوان‌ترها، دیده می‌شود.

تصویر کوچک آینه بزرگ
کامران شیردل

پرسش از دوگانگی، چیستی و جست‌وجو به دنبال یافتن قطعاتِ آن پازلِ بزرگ کلیت این نمایشگاه را تشکیل می‌دهد که در قاب‌های کوچکِ آن نیز بیش‌تر بروز می‌یابد؛ و این روزنه‌های کوچک، که تصاویری با یا بدونِ عمق بصری را در برگرفته‌اند، از درونِ خود بازتاب‌هایی گوناگون از اذهانی متفاوت می‌تابانند که، در قرارگیری در کنارِ هم، کلیتی تکان‌دهنده ایجاد می‌کنند. نو شدن و شادی از ما دور شده ‌است و نیازمند بازیابی است ـــ در امیدِ تازه‌ای که رسم کهنه‌ی نوروز به ما می‌دهد.

سایر نقدها به این قلم را اینجا ببینید:

نویسنده