پرونده‌ی درس‌هایی برای هنربانان | گشتار

پرونده‌ی درس‌هایی برای هنربانان | قسمت پنجم
گشتار آموزشی چیست؟
نویسنده: ایریت روگوف Irit Rogoff
با مقدمه‌ی جاوید رمضانی
آوام مگ ترجمه: حمید هاشمی


هنربان و درس هایی برای هنربانان

گشتار (Turning)

ایریت روگوف[1]

مدتی است از گشتارهای آموزشی که بر عملکرد فرهنگی دنیای ما تأثیر دارد سخن گفته می‌شود. از جمله‌ی این گشتارها، گشتار آموزشی در هنربانی است[2]. من در برخی پروژه‌هایی از این دست شرکت کرده‌ام و در این زمینه سؤالاتی دارم؛ از جمله این‌که مفهوم کلی گشتار آموزشی تا چه‌ میزان با انگیزه‌هایی که از این تغییرات داشته‌ایم مطابق است و تا چه میزان به آن‌ها اشاره دارد و آن‌ها را تعریف می‌کند[3].

نخست باید از خود پرسید: گشتار اساساً به چه معناست؟ در دهه‌ی هفتاد گشتاری در زبان‌شناسی پدید آمد که ساختارهای بنیادین آن بر اساس گفتمان‌ها و عملکردهای فرهنگی مختلف بود. آیا منظور ما از گشتار نیز بر همین اساس، به معنای راهبردی برای خوانش یا الگویی برای تفسیر است؟ یا امکان خواندن یک نظام ‌آموزشی از ورای یک نظام ‌نمایش با هدف آشکارسازی نظامی دیگر، که یکدیگر را دست‌خوش تغییر کرده و پیش برده، تا روش‌های وجودی جدیدی در آن‌ها مشخص شود؟ یا شاید منظور ما حرکتی فعالانه است که موقعیتی برای تولید ایجاد کند و افق‌های جدیدی در جریان آن ایجاد شود تا بتوانیم آن‌چه را که در ابتدا مدنظر داشتیم پشت سر گذاشته، به سراغ مسائل تازه‌ای برویم؟

سؤال دوم این است که یک گشتار تا چه‌مقدار می‌تواند پیش برود و گفتمان روش‌مندِ نوع خود را تولید کرده و مسائلی را که از ابتدا دلیل وجودی آن بوده، حل کند و مرتفع سازد؟ آیا موضوع گشتار آموزشی در هنربانی، مسائلی در روش آموزشی آن است که ما معتقدیم باید تغییر کند و متفاوت شود؟

سؤال آخر این‌که چه فرقی بین گشتار به‌عنوان فرآیندی فعال، حرکتی واقعی و انتقادی، که شاکله‌های روش قبلی را از بین می‌برد و گشتار به‌عنوان فرایندی با هدف برندسازی و ایجاد یک سبک قابل شناسایی (که بلافاصله رشته‌های حوزه‌ی هنر، از هنربانی تا تدوین برنامه‌های جذب سرمایه و تولید نتایج تحقیقاتی آن را از آن خود می‌کند) وجود دارد؟ اخیراً در نهادگرایی جدید[4] بحث‌هایی شکل‌گرفته که می‌تواند برندسازی را که از آن سخن گفتیم، مفهوم‌تر سازد.

هنربان و درس هایی برای هنربانان

منظور از نهادگرایی جدید، تقلید از ساختارهای نهادی است با دو هدف: الف) ایجاد یک وضعیت آینه‌ای که بتواند شفافیت ‌انتقادی تولید کند؛ و ب) استفاده از همین فرم‌ها برای ایجاد وضعیتی کاملاً مخالفِ وضعیت نهادهایی که از آن‌ها تقلید شده است. «تام هالرت» (Tom Holert) می‌گوید: «در مراحل مختلف، هنر مدرنیسم و پست‌مدرنیسم، زیباشناسیِ اداری، اطلاعاتی و خدماتی، به‌عنوان الگوی خود از زیباشناسی و سبک ‌بیان جوامع‌ علمی تقلید کرده و کاریکاتوری از آن‌ها خلق کرده که آن‌ها را تأیید و تقویت می‌کند. با این روش، زیباشناسی، نحوه‌ی‌ بازنمایی و کار فکریِ پیدا و پنهان ویژه‌ای به‌ وجود آمده و سابقه‌ی منعطف و سیالی ایجاد شده است که فضای آموزشی گالری‌ها و موزه‌ها را بر اساس دستور‌کار فمینیستی متحول کرده است[5]. یکی از موضوعات این مقاله، بررسی این است که عملکرد نهادگرا[6] (به قول «جرالد رونیگ» (Gerald Raunig)چطور می‌تواند در برابر برندسازی روش‌مند مقاومت ‌کند؟ عملکرد نهادگرا یعنی سعی شود به‌ جای بازشناسی خود در مجموعه‌ای از پروتکل‌های موجود خودمان را پیدا و تثبیت کنیم یا آن پروتکل‌ها را بر اساس خواسته‌های‌مان نابود ساخته یا تغییر دهیم.

بحث عمدتاً بر «آموزش» تکیه دارد و آموزش را نیروی محرکه‌ی اصلی این گشتار می‌داند، به همین دلیل باید در قدم اول، آموزش را به مثابه‌ی عرصه‌ای فراتر از جلوه‌های معمول آن بررسی کنیم. امروز بین مفهوم «تولید دانش»، «تحقیق»، «آموزش»، «تولید پایان‌باز» و «‌روش‌های آموزشی خودسازمانده» ابهام و اختلاتی وجود دارد که باعث شده هرکدام در باب عناصر و روش‌های جدید آموزشی نظر متفاوتی بدهند[7]. در این وضعیت، بررسی سؤال‌های این تحقیق با رویکرد آموزشی دشوار است. پروتکل‌های این مفاهیم از نظرگاه تکوین و روش کار با هم تفاوت دارند ولی اغلب محققین معتقدند قرابت این مفاهیم به فرآیند تدبیر علم و دانش، باعث می‌شود همه با هم در ایجاد تغییر در عملکرد هنری در جهان معاصر هم‌سو باشند.

بیم دارم اقداماتی که از آن صحبت می‌کنیم به‌مرور از انگیزه‌های اولیه‌ای که باعث شکل‌گیری آن‌ها شده فاصله بگیرند و کم‌کم به سبکی مشخص و جامد تبدیل شوند. به همین دلیل در پایان این بحث از مفهوم «پارِسیا»[8] استفاده می‌کنم که «فوکو» آن را معرفی کرده و به شکل «گفت‌وگوی آزاد، شجاعانه و عمومی» تعریف می‌کند. امیدوارم این مفهوم الگوی مناسبی باشد برای بررسی برخی از ابعاد گشتار آموزشی.

پی نوشت:

  1. Irit Rogoff
  2. http ://www.ica.org.uk/Salon20Discussion3A2027You20Talkin2720to20me3F20Why20art20is20turning20to20education
  3. از جمله:

A.C.A.D.E.M.Y, Hamburg, Antwerp, Eindhoven, 2006 – 7; ‘Summit — Non Aligned Initiatives in Education Culture’, 2007; ‘Faculties of Architecture’, Dutch Pavilion, Venice Architecture Biennale, 2008; and the doctoral programmer ‘Curatorial / Knowledge’ at Goldsmiths College, London University, co-directed with Jean-Paul Martinon

  1. New institutionalism
  2. Tom Holert, ‘Art in the Knowledge Based Polis’. See [http ://www.e-flux.com / journal / view/40#_edn1]
  3. Institutive practices
  4. Marten Spanberg, ‘Researching Research — Some reflections on the current status of research in performing arts’. [ http ://www.international-festival.org / node/28529]
  5. Parrhesia

قسمت‌ بعدی:

درس‌هایی برای هنربانان | آیا دانشگاه جایی برای تجربه و اکتشاف است؟

قسمت‌های قبل این پرونده را اینجا دنبال کنید:

در ارتباط با کیوریتور و کیوریتوری اینجا بیشتر بخوانید:

نویسنده