امیر سقراطی با معجونی از جهان طنز و نگرانی‌های ناشناس 

 نمایشگاه انفرادی امیر سقراطی در گالری هما
عنوان: «تاسیان یا نگرانی ناشناس»
گشایش: جمعه 14 تیر 1398

ساعت 16 تا 20

بازدید برای عموم: 15 تا 25 تیر

ساعت: 11 تا 19

جمعه و ایام تعطیل: 16 تا 20

 تاسیان یا نگرانی ناشناس امیر سقراطی گالری هما

در بیانیه نمایشگاه به قلم شهروز نظری آمده است:

“معنای هنر” اگر  یک چنین پدیده‌ای اساسا وجود داشته باشد مجموعه‌ای‌ست از استنباطات، تعلقات خاطر و سابقه‌ی ذهنی؛ بخشی از این تعریف به هنرهایی مرتبط‌‌ست که هویت حکمی آن‌ها از سنت می‌آید. امیر سقراطی به واسطه‌ی وجه پژوهشی حرفه‌ای که با آن شناخته شده -نویسندگی هنر- مجبور بوده نسبت به اشکالی از سنت‌ دلبسته بماند و هر چند تلاش کرده نتوانسته این دلبستگی را لابلای کنش نقاشانه پنهان کند؛ این تعلق را می‌شود در ارجاع به جغرافیای چاپ‌های سنگی و اقسام متنوعی از تصویرسازی هزلی مشاهده کرد؛ همانطور که علی نصیر نیز نوشته است: طراحی‌های سقراطی معجونی از درهم‌آمیختگی جهان طنز و نگرانی‌های ناشناس و دیرین‌ست. نگرانی ناشناس- یا تاسیان1– که نصیر به آن اشاره دارد نسل‌های متعددی از اردشیر تا مسلمیان و تا حتی خود نصیر یا نجومی را در چنبره‌ی نوعی بازاندیشی تاریخی نگه داشته، می‌نویسم در چنبره، چون معتقدم این گرفتار آمدن در گذشته، هنرمند را از خودارجاعی به دام تاریخ‌ارجاعی خواهد انداخت و از این جاست که آثار امروز ایران عموما با فاصله‌ای از تجربه‌ی اکنونی خلق شده‌اند. گویی ما نمی‌توانیم خود امروزین را خلق کنیم چون گذشته‌ی تحسر برانگیز خود شده‌ایم.

معذالک رفتار اخیر سقراطی در سری تاسیان، خودانتقادی هنرمند‌ی‌ست که می‌داند برای خلق واقعی باید شکلی از گسستگی را میان خود و گذشته پدید‌آورد و این فاصله‌گذاری را از طریق کنش‌های نمایشی در کارش و حتی بزرگنمایی اغراق‌آمیز طراحی‌ها جستجو می‌کند، حتی بی اعتنایی به ارزش‌های عاطفی خطوط یا انکار ماهیت ترکیب‌بندی -در چیدمان اخیرش- را باید در چارچوب این گذشته‌گریزی و معاصرنمایی مشاهده کرد؛ شخصا در اینکه فرهنگ ایرانی تا چه اندازه در مسیر پیش‌روی خود امکان نادیده انگاشتن گذشته‌اش را خواهد داشت خیلی خوشبین نیستم، به نظر می‌آید ایران بیش از آن که باید پیر شده است. در آخر تنها به این جمله‌ی مارکز اکتفا می‌کنم که جوان به آینده و پیر جز به گذشته نمی‌تواند نگاه کند2.

پی نوشت: 

1- تاسیان اصطلاحی گیلک‌ست در معنای حرمان و دلتنگی و نگرانی بی سبب، مردمان گیلان مشوشی خود را در احوال تاسیانی وصف می‌کنند.

2- زنده‌ام که روایت کنم، گابریل گارسیا مارکز، ترجمه‌ی کاوه میرعباسی، نشر نی.

نقد نمایشگاه قبل این هنرمند را در لینک زیر بخوانید:

نمایشگاه‌های دیگر را اینجا ببینید.

نویسنده