نقش مخاطب در بررسی کیفیت هنرهای اجرایی

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب
کیفیت‌سنجی در هنرهای اجرایی | قسمت ششم
نقش مخاطب در بررسی کیفیت هنرهای اجرایی
نویسندگان: جنیفر ردبور[1] ، کاتیا یوهانسن[2]، هیلاری گلو[3]، تابیتا وایت [4]
منتشرشده در نشریه‌ی بین‌المللی مدیریت هنر، بهار ۲۰۰۹ [5]
مجله هنرهای تجسمی آوام: ترجمه سحر افتخارزاده


معیارهای سنتی کیفیت در هنرهای اجرایی شامل نقدهای نگاشته شده، جوایز، اطلاعات مربوط به حضار شرکت‌کننده، شهرت کارگردان، کمپانی یا اجراگران اصلی، موفقیت‌های کسب شده همچون شرکت در فستیوال یا کسب حمایت‌های مالی و کمک‌هزینه‌ها می‌شد. اما ادبیات اخیر حاکم بر ارزش‌های مخاطب، خواست اصالت و تجربه شخصی، نیاز به تحقیق عملی در قابلیت نهفته در تجربه مخاطب به‌عنوان یک دارایی و معیاری مهم برای سنجش کیفیت در هنرهای اجرایی را پیش می‌کشد. مؤلفان این مقاله از تحقیقی دست اول از مخاطبین هنرهای اجرایی استفاده کرده‌اند تا مفاهیم کیفیت، مخاطره‌ی مخاطب و تجربه‌ی مخاطب را در جهت بازتعریف انگاره‌ی کیفیت-سنجی،‌ واکاوی کنند.

تحقیق بر مخاطبین؛ روش‌شناسی و یافته‌ها

پس ما چنین طرح مسأله کردیم که «کیفیتِ» یک اجرای هنری می‌تواند به‌واسطه‌ی تعاریف شخصی مخاطب براساس تجربه‌ی فردی او از اجرا تبیین شود. بُرنر و رنزBoerner & Renz 2008 با توجه به کار چندین محقق مختلف درباره‌ی اجرای اپرا مواضع مشابهی اتخاذ می‌کنند؛ با طرح این ادعا که “مسأله بیشتر رو به سوژه‎ی مدرِک دارد و معیارهای آبجکتیو برای ارزیابی کیفیت مناسب نیستند” (p.22) آن‌ها به یافته‌های اورزمان Eversmann2004 پیرامون رویدادهای تئاتری ارجاع می‌دهند که تجربه‌ی سابجکتیو از یک اجرای تئاتری را به مثابه‌ی امری دربردارنده‌ی «درگیری شخصی، دریافت‌ها، افکار و عواطف شخص مخاطب در خلال رویداد» تعریف می‌کند.(Boerner & Renz, 2008. P.22) بر اساس نتایج تحقیق ما (که در ادامه می‌آید) دانش(یادگیری)، ریسک، اعتبار و مشارکت جمعی عناصر کلیدی این تجربه‌ی سابجکتیو هستند و درنتیجه اگر یک کمپانی هنرهای اجرایی بتواند در تولیدات خود موقعیتی خلق‌کند که تجربیات مثبت را برای مخاطبین با تمام این چهار مؤلفه به حداکثر برساند، ‌آنگاه احتمال این که مخاطب، تولیدات هنری آن کمپانی را هم از منظر حسی و هم از منظر عقلانی دارای کیفیتی بالا ارزیابی کند بیشتر خواهد بود.

این مطالعه با همکاری سه سازمان هنرهای اجرایی فعال در ملبورن استرالیا انجام شده (Musica Viva,Melborne Theatre Company and Malthouse Theatre) این نهادها آن اجراهایی را برای مطالعه انتخاب کردند‌(در مجموع پنج اثر) که در بازه‌ی زمانی انجام پروژه اجرا می‌شدند. به این ترتیب هدایت گروه‌های تحت مطالعه برای تجربه‌ی کنسرت‌های زنده و آثار تئاتری این سه کمپانی در سه سالن ترتیب‌ داده‌ شد. تأکید این مطالعه بر تفاوت‌های میان موسیقی زنده و تئاتر از جهت بازخوردهای مخاطب نیست، بلکه به جای آن متوجه کیفیت «زنده-بودن»ی است که توسط مخاطبین هر دونوع این شکل‌های هنری تجربه می‎شود.

پرونده تجربه مخاطب قسمت 6
کمپانی تئاتر ملبورن

دو نوع گروه هدف در این تحقیق درنظرگرفته‌شده؛ گروه اول مخاطبین همیشگی کمپانی هستند، که می‌توان گفت مشترکین آن محسوب می‌شوند (از این پس مشترکین). آن‌ها به‌صورت داوطلبانه در پاسخ به فراخوان این سازمان‌ها قدم پیش گذاشته‌اند. گروه دوم مخاطبین عام و نیز مخاطبینی هستند که تاکنون در هیچ اجرایی از آن کمپانی شرکت‌نکرده‌اند (از این پس تازه-مخاطب)‌. شرایط لازم برای حضور این شرکت‌کنندگان آن است که بالای ۱۸ سال داشته باشند، تاکنون در هیچ اجرایی از آن کمپانی حضور نیافته‌ باشند و موافقت خود را با حضور در اجرا و شرکت در مصاحبه‌‌های بعد از اجرا اعلام‌کرده‌باشند. سؤالات طراحی‌شده در متن مصاحبه‌ها در اختیار پنج گروه هدف (متشکل از ۲۷ نفر) قرارگرفته و نتایج آن بررسی شده است.

پرونده تجربه مخاطب قسمت 6
تئاتر مالت هَوس

هدف این روش، بازتاب تجربیات عده‌ای است که معمولاً دیدن چنین اجراهایی را در برنامه‌ی خود دارند و نیز کسانی که این تجربه برایشان تازه است. آنچه مخاطب در یک اجرای زنده ارزشمند می‌شمرد در اغلب موارد نزد این دو گروه یکسان بوده است. درنتیجه در مباحث پیشِ رو تفاوت اندکی را میان آن‌ها شاهد خواهید بود. اگرچه ما در هرمورد اشاره خواهیم کرد که پاسخ‌دهنده یکی از مشترکین است یا یک تازه‌ـ‌مخاطب، چرا که درعین حال که هر دو گروه در اجراها به‌دنبال مؤلفه‌های تجربی یکسانی بوده‌اند، احتمال گزارش مشترکین مبنی بر آن که به مؤلفه‌های مورد نظر دست‌یافته‌اند بیشتر بود، درحالی‌که تازه-مخاطبین اغلب گزارش می‌دادند که چنین مؤلفه‌هایی در اجرا وجود نداشته یا به آن اندازه نبوده که بتوانند تجربه‌ی خود از اجرا را ارزشمند تلقی‌کنند.

سؤالات، گروه هدف پاسخ‌دهنده را وادار می‌کند تا به ماهیت تجربه‌ی خود به‌عنوان مخاطب بپردازد، فکر کند و گستره‌ای از عناصر را مورد توجه قراردهد که از پسِ این تجربه تقویت‌شده یا بی‌پاسخ مانده است. پاسخ مشترکین و تازه- مخاطبین چهار بخش تجربی را پیش می‌نهد و این چهار بخش بین هردو گروه مشترک است؛

دانش/یادگیری: پاسخ‌دهندگان به اهمیت اطلاعات به‌عنوان بخشی از تجربه‌ی مخاطب و نقش آن در فراهم‌کردن فرصت یادگیری اشاره کردند.

معیارهای کیفیت: پاسخ‌دهندگان بر اهمیت «کیفیت» در برآورده‌ شدن انتظاراتشان در جهت رسیدن به خودشکوفایی و تجربه‌ی اصالت تأکید کردند.

ریسک: پاسخ‌دهندگان به احساس مخاطره به‌عنوان یک نشانگر کلیدیِ تجربه به مثابه مخاطبِ هنرهای اجرایی اشاره کردند.

«زنده-بودن»: پاسخ‌دهندگان با اشاره به طبیعتِ اشتراکیِ “زنده‌بودن” اجرا، تأکید کردند که تجربه‌شان از نظر کیفی با تجربه‌ی مواجهه با آثار هنریِ غیرزنده(ضبط‌شده) متفاوت بوده است.

پرونده تجربه مخاطب قسمت 6
تریوی بناد

محدوده‌ی تحقیق ما شامل این پنج اجرا می‌شود: دو کنسرت موسیقی؛ کنسرتی توسط یک تریوی پیانو مستقر در ملبورن با نام تریوی بناد Benaud Trio  و کنسرتی از تور کنسرت‌های گروه کُر Wesminster Abbey. تریوی بناد در یک جازبارِ (jazz bar) غیررسمی و کوچک اجرا شد و اجرای گروه کُر در تالار هامر (Hamer Hall)،‌ بزرگترین تالار کنسرت ملبورن. سه اجرای دیگر تولیدات تئاتری بودند؛ تئاتر مالت‌هَوس “پیش‌تولید” (The Pitch) کمدیِ تک پرسوناژ پیتر هوتن Peter Houghton را اجرا کرد که درباره‌ی پیش‌تولید فیلم یک فیلمنامه‌نویس برای مدیران هالیوود است. اجرای دیگر نمایش” قلبِ قصه‌گو“(رازگو یا افشاگر هم ترجمه شده) برداشتی از داستان کوتاه ادگار آلن‌پو Edgar Allen Poe با همین نام (The Tell-Tale Heart) توسط بری کُسکی Barry Kosky است. و در آخر کمپانی تئاتر ملبورن زن شورید‌ه‌ی چِیلوت (The Madwoman of Chaillot) یک کمدی فرانسوی را با شرکت ستاره‌ی محبوب تلویزیونی مایدا زوبانسکی Magda Szubanski در تئاتر پلی هَوس Plyhouse Theatre اجرا کرد.

پرونده تجربه مخاطب قسمت 6
کُر وستمینستر ابِی در تور استرالیا

در قسمت‌های بعدی تجربیات مخاطبین این اجراها که در پاسخ‌های گروه‌های هدف بازتاب‌یافته در اختیار خوانندگان قرار خواهد گرفت.

قسمت‌های قبلی این پرونده را اینجا بخوانید:

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت پنجم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت چهارم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت سوم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت دوم

پرونده‌ی تجربه‌ی مخاطب | قسمت اول

پرونده‌های قبلی سحر افتخارزاده را اینجا بخوانید:

نویسنده