خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | مستندپردازیِ اجتماعی

خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی | مستندپردازی اجتماعی
قسمت یازدهم
دیوید بِیت، ترجمه‌ی محمدرضا رئیسی و مارال زیاری
حرفه‌نویسنده، تهران، 1395
مجله هنرهای تجسمی آوام تلخیص: نیلوفر تقی‌پور


خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی قسمت 11

در دهه‌ی 1930 جنبش‌های عکاسی‌ کارگری در سراسر اروپا با الهام از نمونه‌ی روسی دهه‌ی 1920 بر این موضوع اصرار داشت که توده‌ی مردم (کارگران) باید خود را در عکس‌ها به نمایش بگذارند تا وضعیت مشترک خود را نشان دهند. مستندپردازی اجتماعی بر تجربه‌ی اجتماعی تأکید می‌ورزید؛ چنین هدفی از این اندیشه‌ی عام، بسیار دور بود که عکس  مانند «سند» و نوعی برهان به شمار آید. مستندپردازی اجتماعی تفاوت بسیاری با کاربرد عکس‌ـ‌اسناد دولت‌ها دارد.

خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی قسمت 11

نویسنده‌ی کتاب در این مبحث با آوردن مثال از عکاسان مستند و موضوعات مورد توجه‌شان، نشان می‌دهد که مستندپردازی در آن دوران راهی برای دانستن است؛ و این‌که این دانش به بهبود وضعیت بشر می‌انجامد. هدف این تأکید بر نگریستن، نشان‌دادن واقعیت بود و این‌که با لحنی آموزگارانه یا حتی قضاوت‌گرایانه، تجربه‌ای از واقعیت را به خواننده منتقل سازد؛ به‌ این صورت، ایده‌ی عکس در مقام گواه مستند رواج یافت.

دیوید بیت در ادامه، نوع کار و جنس تصاویر «آگوست ساندر» را شرح می‌دهد که الگویی برای رده‌بندی عکاسی پرتره پدید آورد، که درآن هویت مدل، به یاری نقش اجتماعی‌اش در شرایط استاندارد و تکنیک عکاسی تعیین می‌شد (شیوه‌ی بصری یکسانی به‌کار می‌رفت).

خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی قسمت 11

خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی قسمت 11

او معتقد است جنبش پویا در این عکس‌ها نه‌تنها استعاره‌ای سیاسی یا زیبایی‌شناسانه برای تغییر اجتماعی بود، بلکه دیدی کاملاً متفاوت از جهان ارائه می‌داد. پیدایش «‌قرن توده‌ی مردم» ایجاب می‌کرد که بازنمایی حالات شخصی مردم، همراه با نمودِ جسمانی آن‌ها در حین کار، بازنمایانده شود.

تا دهه‌ی 1930 می‌توان دو روش یا گرایش کلی را در ایده‌ی عکاسی مستند مشاهده کرد؛ یعنی هرکس به‌راحتی می‌توانست عنوان عکاس عینیت‌گرا یا ذهنیت‌گرا را به خود اختصاص دهد؛ تقابلی دوسویه که «اتو اشتاینارت»[1] پس از جنگ جهانی دوم در آلمان در پایان‌نامه‌اش، پیرامون عکاسی ذهنی مطرح کرد.[2] این دو گرایش یا برای دید بی‌طرف دوربین، یعنی به اصطلاح رویکرد «عینیت‌گرا» برتری قائل است یا بر ایده‌ی «ذهنیت‌گرا»ی لحظه‌ای و آنی‌بودن و به‌دام‌انداختن لحظه‌ی گذرا به‌مثابه‌ی بیان زندگی هرروزه.

خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی قسمت 11

رپرتاژ

«اریک هابسباوم» می‌گوید: «رپرتاژ، اصطلاحی است که نخستین‌بار در فرهنگ واژگان فرانسوی در سال 1929 و در فرهنگ واژگان انگلیسی در سال 1939 مشاهده شده است؛ ژانر محبوب آثار انتقادی‌ـ‌اجتماعی و سخت تحت‌تأثیر پیشتازان انقلاب روسیه؛ پیشتازانی که در برابر سرگرمی مردمی که چپ‌گرایان اروپایی، همواره آن را با عنوان افیون توده‌ها محکوم می‌کردند، به ستایش واقعیت می‌پرداخت.» تصاویر رپرتاژ، دارای کیفیت بیانی گویاتری بودند؛ زیرا روش تولید و دلالت‌های ضمنی‌شان «ذهنیت‌گرا» بود.

خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی قسمت 11

این تمایز میان عینیت‌ و ذهنیت‌، تمایزی معنادار در ارتباط با ظاهر حقیقی یک تصویر است؛ این اندیشه که عکسی از عکس دیگری عینیت‌گراتر است، تنها به این معنی است که یکی از آن دو، ایدئولوژی خود را در قالب بلاغت بی‌طرفی و توصیف پنهان کرده است؛ در حالی‌که دیگری دست‌مایه‌های ذهنیت‌گرای خود را به نمایش می‌گذارد.

«پیتر وولن»[3]، نظریه‌پرداز انگلیسی و نویسنده‌ی سینمایی، که به سبب نظریاتش یا رویکرد ساختارگرایی و نشانه‌شناسی شهرت دارد، در مقاله‌ای با عنوان «آتش و یخ» به بحث درباره‌ی عکاسی و زمان[4] می‌پردازد و در ضمن آن، میان سه‌گونه‌ی عکاسی و توانایی هریک از آن‌ها برای دلالت‌کردن، تمایزی آشکار پدید می‌آورد: عکس‌های خبری را می‌توان هم‌چون پدیده‌ای دانست که بر رخدادها دلالت دارند؛ عکس‌های هنری و اکثر عکس‌های مستند بر حالات و وضعیت‌ها دلالت می‌ورزند. برخی از عکس‌های مستند و به‌ویژه «مایبریج»[5] را می‌توان پدیده‌ای در راستای دلالت بر روند‌ها و فرآیند‌ها به شمار آورد. از آن‌چه درباره‌ی روایت‌های مینیمالیسیتی می‌دانیم، می‌توان نتیجه گرفت که یک شکل ایده‌آل برای داستان مینیمالیستی، می‌تواند شامل یک عکس مستند، آن‌گاه یک عکس خبری و سپس یک عکس هنری باشد (فرآیند رخداد و حالت).

خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی قسمت 11

وولن نشان می‌دهد که چگونه قراردادهای سینمای روایی، در آغاز برای ساخت داستان‌های کوتاه در قالب تصاویر متوالی از این الگوی فرآیند رخداد حالت پیروی کرده‌اند؛ رپرتاژ از رخداد و فرآیند برای نشان‌دادن حالت و شرایط چیزی به‌مثابه‌ی تجربه‌های داستان‌های زندگی استفاده می‌کند. این می‌تواند توضیح دهد چرا عکاسی مستند، چنین مقوله‌ی لغزنده‌ای است؛ زیرا با به‌کارگیری تکنیک‌های هنری، خبری و روزنامه‌نگاری، می‌تواند دربرگیرنده‌ی عملکردهای متفاوت باشد؛ عکاسی مستند میان هنر و ژورنالیسم، یعنی میان برخورد خلاقانه و واقعیت در نوسان است؛ همان اصطلاحی که «جان گریرسون»[6]، کارگردان اسکاتلندی، نظریه‌پرداز و بنیان‌گذار جنبش مستند در بریتانیا، برای تعریف مستند‌پردازی اجتماعی درهم آمیخته است؛ یعنی «پرداخت خلاقانه‌ی واقعیت».

خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی قسمت 11

قراردادهای بلاغی عکاسی عینیت‌گرا، تنها رمزگان‌های بی‌طرف و توصیفی را ترجیح می‌دهند؛ در حالی‌که قراردادهای عکاسی ذهنیت‌گرا برای عمل و حرکت به‌عنوان «رئالیسم بیان‌گرانه» اولویت قائل است.

خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی قسمت 11

پی‌نوشت:

  1. Otto Steinart
  2. Subjektive fotografie
  3. Peter Wollen
  4. Fire and ice
  5. Edward Muybridge
  6. John Grierson

قسمت‌های قبل از خلاصه کتاب مفاهیم عکاسی را اینجا دنبال کنید:

نویسنده