هنر کنار هم بودن به روایت نیکلا بوریو

هنر کنار هم بودن به روایت نیکلا بوریو
مجله هنرهای تجسمی آوام: به قلم نویسنده مخاطب رقیه سادات وزیری بزرگ


اصطلاح زیبایی‌شناسی رابطه‌ای اولین بار توسط نیکلا بوریو(Nicholas Bourriaud)، برای نمایشگاه «ترافیک» به کار برده شد. بعدها این هنرگردان فرانسوی، کتابی با عنوان زیبایی‌شناسی رابطه‌ای در سال 1998 منتشر کرد.

بوریو در توضیح زیبایی‌شناسی رابطه‌ای می‌گوید:

«مجموعه‌ای از فعالیت‌های هنری که از نظر تئوری و عملی بر روابط انسانی و زمینه اجتماعی برای خلق اثر هنری بیشتر از فضاهای مستقل و خصوصی تاکید دارد.»

ریشه‌های زیبایی‌شناسی رابطه‌ای را به جریان دادا، هنر مفهومی، آثار جان کیج، فلوکسوس(جریان سیال) و رویدادهای(هنر اتفاقی) آلن کاپرو نسبت می‌دهند، اما ظهور شبکه جهانی وب، شبکه‌های مجازی و فضای سایبری نیز در انتخاب این اصطلاح بی‌تاثیر نبوده است.

بازگردیم به نمایشگاه ترافیک(1996)، عنوان نمایشگاهی که در موزه هنرهای معاصر CAPC بوردو فرانسه برگزار شد، چیدمان و رویدادی تعاملی که برای تسهیل اجتماع میان شرکت‌کنندگان (هنرمندان و تماشاگران) برپا شده بود. در مجموع 27 هنرمند در این نمایشگاه شرکت داشتند و طیف وسیعی از رسانه‌های مختلف را شامل می‌شد، نمایشگاهی که به اعتقاد امیلی چینگوا(Emily Tsingou) تنها در حد بصری تعاملی بوده است.

هنر کنار هم بودن

تصویر1: ترافیک(1996). منبع https://www.perrotin.com/artists/Xavier_Veilhan2/8/the-fire/21008)

اگر چه بوریو اصطلاح زیبایی‌شناسی رابطه‌ای را اولین بار برای نمایشگاه ترافیک به کار برد، اما زایش تفکر چیدمانی در فضا و کنشی در زمان، در پیش از آن نیز وجود داشت. آلن کاپرو در «18 رخداد در 6 بخش» و «حیاط» رابطه مخاطب و اجراگر را نادیده گرفته بود. در سال 1991 نمایشگاه «اجرایش کن(Do it) »، اجراگر مخاطب بود. اولین اجرای نمایشگاه در کونستهاله ریتر(Kunsthalle Ritter) در کلاگنفورت اتریش برگزار شد که طراحی آن بر عهده هنرمند آلمانی، فرانتس ارهارد والتر(Franz Erhard Walther) بود. ساخت آثار، به بیان دیگر اجرای دستورالعمل‌ها، بر عهده مردم یا کارکنان موزه، بود. هنرمندانِ ارائه دهنده دستورالعمل‌ها، حق دخالت در این مرحله را نداشتند. رویکرد کلیDIY(do it yourself) بود. با همین رویکرد(DIY) ساختمان موقتی از ضایعات چوبی و مقوایی به نام بنای یادبود(Monument) توسط توماس هرشورن(Thomas Hirschhorn) در محله کم درآمد و مهاجرنشین کسل آلمان در سال 2002 برپا شد. ساختمانی که فضای برای بحث پیرامون نظرات جورج باتای(Georges Bataille) فیلسوف فرانسوی فراهم می‌کرد. شبیه این بنای یادبود که پیوندی بین هنر و فلسفه به شمار می‌رفت در بسیاری از مناطق دنیا برپا شد.

هنر کنار هم بودن

هنر کنار هم بودن

هنر کنار هم بودن

هنر کنار هم بودن

تصویر2: بنای یادبود منبع:( https://www.studiointernational.com/index.php/thomas-hirschhorn-interview)

هنر رابطه‌ای با فضای سنتی گالری هنری و کارگاه‌های شخصی هنرمند همخوانی ندارد. اشیاء در همان زندگی و فضای پویای اجتماعی معنا می‌یابند. هدف زیبایی‌شناسی رابطه‌ای ایجاد موقعیتی اجتماعی است که تجربه مخاطب از آن محیط اجتماعی، تبدیل به اثری هنری شود. نقش هنرمند، فراهم کننده این تجربه اجتماعی است. هنرمند می‌تواند فضای فیزیکی را مهیا کند که در آن رویدادی اجتماعی در بازه زمانی محدود صورت گیرد. در این حالت مخاطب به عنوان یک اجتماع قلمداد می‌شود که در آن رابطه مخاطب و شی هنری لحاظ نیست بلکه موقعیتی ایجاد شده است که در آن مخاطب‌ها با هم برخورد داشته باشند. نمونه‌ای از این موقعیت‌های اجتماعی مربوط به نمایشگاه جالب و البته خوشمزه «بدون عنوان  Untitled(free/still) » در گالری303 نیویورک در 1992 است. در این نمایشگاه ریکریت تیراوانیکا(Rirkrit Tiravanija) در آشپزخانه‌ای که در گالری برپا شده بود، غذای تایلندی(Thai food) برای مخاطب‌ها طبخ می‌کرد. خوراک، خود هنر قلمداد می‌شد، اما نه به عنوان حس خوب آشپزی. چیزی که در نمایشگاه دیده می‌شد، مورد توجه نبود بلکه آنچه میان مردم حاضر در نمایشگاه در جریان بود، اهمیت داشت. زیر نظر هنرمند، تجربه همگانی پختن و خوردن، ابژه نمایش بود.

هنر کنار هم بودن

تصویر3 منبع: (https://schichtwechsel.li/?p=617&lang=de)

وقتی هنر نقش اطلاعات و ارتباطات را داشته باشد در این صورت هنرمند نقش میانجی را در انتقال شبکه‌های قدرت ایفا می‌کند. بوریو بیان می‌کند که محیط‌های که فضای برای خوردن و حرف زدن و ارتباط تماشاگران ایجاد می‌کند به دنبال اجتماعی کردن بیشتر مردم است. هنر رابطه‌ای را پارادایمی می‌داند که اجتماعی شدن در آن فارغ از استانداردها و رهایی‌بخش است، اتفاقی که کمتر در جامعه سرمایه‌داری شاهد آن هستیم و این می‌تواند مردم را به سوی جامعه دموکراتیک تشویق ‌کند. مساله مهمتر اینکه آیا هنر رابطه‌ای، کمکی به بهتر زندگی کردن در دنیا می‌کند؟ بوریو زیبایی‌شناسی رابطه‌ای را نظریه زیبایی‌شناسی می‌داند که به داوری آثار هنری براساس توفیق آن‌ها در ایجاد روابط انسانی می‌پردازد. تاکید او بر این است که زیبایی‌شناسی رابطه‌ای تئوری فرم است نه تئوری هنر، که هدف و مقصودی را دنبال کند. هنرمند رابطه‌ای، به فرآیند توجه دارد و فرم در شکل محدودی نمی‌گنجد. هنر از طریق اشیاء درگیر، درک نمی‌شود بلکه از راه تجربه روند و حضور مخاطبان درک می‌شود. با این رویکرد به اثر هنری، برنامه‌های فرهنگی و آیینی که به صورت مردمی فارغ از هژمونی سیاسی در فرهنگ‌های مختلف برگزار می‌شود به هدف زیبایی‌شناسی رابطه‌ای نزدیک است. تجربه اجتماعی خوردن غذای مشترک، عزاداری، مقابله در برابر یک اپیدمی و موارد مشابه در صورتی که تعامل مخاطب‌ها را در بر داشته باشد، از نظر زیبایی‌شناسی رابطه‌ای قابل داوری است. نقش هنرمند نه خلق کننده، بلکه واسطه و تسهیل‌گر است. در این برداشت از هنر، هنرمند به مخاطبش، قدرت و ابزار تغییر دنیا را می‌دهد.

منابع:

http://www.zingmagazine.com/zing3/reviews/027_traffic.html

https://www.tate.org.uk/art/art-terms/r/relational-aesthetics

https://www.moma.org/explore/inside_out/2012/12/12/what-can-i-do-with-it-activating-

www.scribd.com › document › SVETLICHNAJA-Relational-Paradise

نویسنده