بیل وکارو bill vaccaro
ترجمه و گردآوری زینب ثقفی
قسمت های قبلی را آینجا بخوانید:
- رویکردهای آلترناتیو در عکاسی معاصر|مارک تیوس
- رویکردهای آلترناتیو در عکاسی معاصر| آنتونی کرنز
- رویکردهای آلترناتیو در عکاسی معاصر| نادزدا نیکولووا کراتزر
آنچه باقی میماند:
بیل وکارو هنرمند آمریکایی متولد ۱۹۵۰ در بافالو نیویورک است که به صورت خودآموخته عکاسی فاین آرت را در شیکاگو آغاز کرد. او به بررسی آمریکا در تمام اشکال متنوع آن میپرداخت اما اخیراً درگیر موضوعی شدهاست که به طور مستقیم به تجربه زیستش برمیگردد. که در این شماره بیشتر به این سری از آثار او میپردازم که بازخوانی مجددی از زندگی شخصیاش و بازنگری آنچه که از همسرش به جا مانده میپردازد و عنوان مجموعهاش را هم به همین نام “چیزهایی که از خود به جای گذاشت” میگذارد.
در تابستان ۱۹۹۵ زمانی که به طور ناگهانی اولین همسر خود را از دست میدهد در حالی است که فرزند اداپت شدهی آنها تنها دو سال و نیم از عمر خودش را سپری کرده و مجددا دچار فقدان بزرگی میشود، و برای این پسر بچه کوچک درگیر شدن با این فقدان به هیچ وجه راحت نبوده. آن هم زمانی که تازه توانسته بودند به ایجاد تعادل احساسی که در پس غم و اندوه از دست دادن در زندگیاش تجربه کرده بود تا حدی دست پیدا کنند، و با این اتفاق حسی از کنده شدن را دوباره تجربه میکند. و هم اکنون که او تبدیل به پسر جوانی شده است از او به عنوان “مامان قدیمی” نام میبرد.
چند ماه پس از مرگ همسرش، بسیاری از چیزهای مورد علاقه او را جمع کرد و در جعبهای که توسط دوستان نزدیکشان به آنها اهدا شدهبود، گذاشت. این اشیاء شامل دفترچه خاطرات، کتابهای طراحی، جواهرات مورد علاقهاش، عکسها و چیزهایی که خود او دوخته بود و یا بافته بود و حتی چیزها و متعلقاتی که او در روز مرگ همراهش بود. بنابراین او میتوانست چیزهایی را که واقعا متعلق به او بودند را داشته باشد، حتی وقتی که تلاش میکرد در شخص مرموزی که وی را بسیار دوست داشت، بیاد بیاورد.
اما چگونه کسی که بسیار کوچک است و والدین خود را ازدست میدهد قطعات به جای مانده از او و تمام اموال ارزشمندی که داشته را به یاد میآورد و چگونه در خاطره خود به تصویر میکشد؟ این سوال و تصور ذهنیتی که میتواند وجود داشته باشد سبب شد که هنرمند تکنیک کلودیون تر را انتخاب کند و آن را با دیگر تکنیکهای آلترناتیو مانند گام بیکرومات و اندود ژلاتین نقره ترکیب کند تا بتواند حسی را که از زاویه نگاه این کودک در آن زمان به نظر میرسد را به تصویر بکشد. و همچنان سعی در به یادآوردن و بازیابی بخش قابل توجهی از گذشته خود را دارد که توسط عنصر بی امان زمان برای همیشه تیره و ابرآلود شدهاست.
به طور کلی او عکاس فاین آرت خوبی است که توانسته با استفاده از امکاناتی که در عکاسی آلترناتیو وجود دارد استفاده کند و آثارش را به غنای فرمی و بصری مطلوبتری برساند و با چفت کردن این رویکرد با سوژههایی که در رابطه با دغدغههای خودش هستند به خوبی به بیان ویژهی خود دست یافته و همچنین نکته جذابی که در آثارش دیده میشود تلفیق شیوههای مختلف آلترناتیو است که به خوبی از آن سود جسته. ترکیبی از تکنیک کلودیون تر که در شمارههای پیشتر این پرونده به آن پرداخته بودم و دیگر شیوههای چاپ آلترناتیو که از امکانات بصری هر دو شیوه استفاده میکند. او از اشیایی بسیار ساده و روزمره و گاها فرمهایی ساده عکاسی میکند و با استفاده از کلودیون تر فضای عکاسانهتر و عمق و غنای بهتری را برایش بوجود میآورد و به رازآلودگی آن میافزاید و مخاطب را را با خود به تصویری فرو میبرد که در عین عدم پیجیدگی کاملا درگیر ارجاعات خود میکند. حال با استفاده از چاپی که حس خود را در اندود کردن آن با قلمو به کار میگیرد اتفاقات دیگری را به آثارش میبخشد.
جدیدترین مجموعه در حال شکلگیری او به نام ” حصار جادویی” است که به طبیعت با نگاه ویژهای میپردازد و هدف از این مجموعه تلاش برای دستیابی به رمز و راز جادویی این حصار در شیکاگو است و سرگذشتی که این منطقه در طی سالها از ۱۹۳۰ تا به حال داشته است و تغییر و تحولاتی عجیبی که در خلال جنگ و بعد از آن بر طبیعت گذشته.
او عکسهای این مجموعه را به شیوه دستی با اندود کردن شیشه نگاتیو ژلاتینی خشک به روش چاپهای قرن نوزدهم به انجام رساندهاست.
در خلال مجموعههای دیگرش که علاقهی او را به مطالعه بر روی اینکه مردم چگونه ایمان و دین خود را ابراز و بیان میکنند را در مجموعهای تحت عنوان ” مسیح در مسیر اصلی” نمایش دادهاست که ایده اولیه آن برمیگردد به تصویری که او از مسیح به صلیب کشیده شده بر بالای تخت خود در کودکی داشته است.
همچنین مجموعه دیگری دارد به نام دروازه که از جزییات یک سردر مدرن به شیوه قدیمی کلودیون تر و تینتایپ کار کردهاست. او تمرکز خود را بر روی جزییات آن بنا کرده و کارکرد فرمی ویژهای با ترکیب این شیوه به آثارش بخشیده و هویت فرمی مختص به خود و به مراتب غنیتر از واقعیت آبژه آن ارائه دادهاست.
او تا کنون نمایشگاههای متعددی را در گالریهای مختلف از جمله لایت باکس گالری که به آثار آلترناتیو متعددی میپردازد و ریکو در سانفرانسیسکو، وال اسپیس در سانتاباربارا، مرکز عکاسی هاستون، سوهو فوتو در نیویورک، مرکز عکاسی فاین آرت فورت کالینز و … برگزار کرده و آثارش را به نمایش درآورده است و همچنین آثار او مورد تقدیر برخی از مجلههای مختلف عکاسی مانند B&W BLUR, Black Photo , و Lenscratch واقع شده و چاپ گردیده است. او از سوی BWGallerist.com به عنوان بهترین عکاس فاین آرت در سال ۲۰۱۲شناخته شد.
نمونه های دیگر مجموعه های بیل وکارو را اینجا ببینید:
[/one_half_last]