کنفرانس تجارت هنر نیویورک و پاسخ به اینکه چرا صنعت هنر نسبت به تغییر مقاومت می‌کند؟

کنفرانس تجارت هنر در نیویورک
سه حوزه‌ای که صنعت هنر در آنها همچنان نسبت به تغییر مقاومت می‌کند

چرا اگر بازار به‌روز نشود، محکوم به فنا است

سه نکته اساسی که در کنفرانس تجارت هنر در نیویورک مطرح شد

بخش اول

سایت تندیس- معصومه شیخی


 کنفرانس تجارت هنر نیویورک

ما سه تنش اید‌ئولوژیکی پرفشار را که از کنفرانس تجارت هنر در نیویورک استخراج شده است، به دست آورده‌ایم.

جمع کوچکی از افراد حرفه‌ای صنعت هنر در مرکز شهر منهتن گرد هم آمدند تا برخی از مهم‌ترین پرسش‌های بازار را بررسی کنند. شرکت‌کنندگان که از سراسر دنیا و از بخش‌های مختلف بودند، در دومین سالانه‌ی کنفرانس تجارت هنر در نیویورک موضوعاتی را از محدوده‌های عملی تا محدوده‌های فلسفی تشریح کردند.

ما مهم‌ترین موضوعات کنفرانس را به شکل یک داروی سهل‌الهضم برای تمام کسانی که در آن حضور نداشتند، گردآوری کرده‌ایم. و از آنجا که هر داروی مفیدی در واقع محصول واکنش‌هایی شیمیایی است، در ادامه سه تلاقی اصلی ایدئولوژیکی به نمایش در آمده در این کنفرانس و دلیل اهمیت فوق‌العاده‌ی آنها را در این موضوع که قدم بعدی ما کجا خواهد بود، ارائه می‌دهیم.

  1. شفافیت در برابر ابهام

بیشتر خواننده‌ها پس از شنیدن اینکه این کشمکش اولین بار در یک پنل گفت‌وگو به نام «آینده‌ی مجموعه‌داری» بیان شده است، نیازی نخواهند داشت که به سبک فیلم پالپ فیکشن به کمک یک سرنگ پر از آدرنالین به هشیاری برگردند. اما دنیای گالری‌ها، نمایشگاه‌ها و مراکز مزایده‌ بسیار با تنها بستری که این معضل در آن پدید آمده بود، فاصله داشت. ارائه‌دهندگان هنگامی که در مورد همه چیز از اصول علمی تهیه‌ی یک کاتالوگ جامعی از آثار هنری گرفته تا مکانیزم تجارت نمایشگاه‌های موزه‌های سیار را بررسی می‌کردند، ارزش تبادل آزاد و منصفانه – و خطرات نبود آن – را مورد تاکید قرار دادند.

نشانه‌هایی از نفوذ نور خورشید از گوشه‌کنارهای پیش‌بینی نشده وجود داشت. فیلیپ هیوت‌جابور که در حال حاضر عضو آرت فر مسترپیس لندن است، پس از ۴۶ سال کار در صنعت هنر، ادعا کرده است که یکی از پروژه‌های شخصی‌اش این بود که اطمینان حاصل کند که غرفه‌داران رویدادهایش، برچسب‌های قیمت‌ها را روی دیوارهایشان نصب کنند – هدفی که بنا به «شواهد دست اول بسیاری» نشان می‌دهد که چنین دسترسی‌هایی به روان‌تر شدن حراجی‌ها کمک می‌کند.

یکی از همکاران هیوت‌جابور، به نام آویوا له‌من ازحراج‌خانه هریتج نیز اعلام کرد که هدف مرکزش تبدیل شدن به شفاف‌ترین مرکز در این بخش است. او اشاره کرد که مرکز هریتج، قیمت‌های پایه را برای تعداد زیادی از آثارش از یک هفته پیش از تاریخ حراجی اعلام می‌کند و مناقصه‌های آزادی را فقط به صورت حراجی آنلاین از یک ماه زودتر آغاز می‌کند، تا خریداران بالقوه بتوانند پیشاپیش دیدی از سطح نرخ‌ها داشته باشند.

اما سایر ارائه‌دهندگان به این اشاره کردند که دنیای هنر، حتا خارج از قلمروی حراجی‌ها هنوز هم راهی طولانی پیشِ رو دارد. تیفانی بل که نقشی محوری در کاتالوگ های جامع آثار هنری اگنس مارتین و دَن فلِاوین داشته است، تاکید می‌کند که بنیاد یک هنرمند باید بداند که چه آثاری هنوز باقی مانده‌اند و در دست چه‌ کسانی و با شرایطی نگه‌داری می‌شوند، اگر امیدوارند که روزی انصاف را در حق میراث خلاقانه رعایت کنند.

به دست آوردن این اطلاعات پایه‌ای هنوز هم ممکن است به خاطر گرایش‌های محتکرانه نسبت به اطلاعات که بسیاری از مجموعه‌دارها، دلال‌ها و حتا دوستان و معتمدان خود هنرمندان دارند، دشوار باشد.

دیوید گروز، رئیس انتشارت کاتالوگ های جامع آثار هنری نشر آرتیفکس، اعلام کرد که شرکتش تصمیم گرفته است با هنرمندانی که شغلشان (و احتمالا زندگی‌هایشان) «می‌تواند تمام حقیقت را تاب بیاورد» به شکلی سخت‌گیرانه کار کند – که بیانیه‌ای تاثیرگذار است، در حالی که بسیاری از به قول معروف استادان توسط بازاری گرسنه «بازیابی» می‌شوند و بسیاری از طرح‌ها (سرانجام) پس از تاریخچه‌ای از رفتار استثمارگرانه در معرض دید قرار می‌گیرند.

نکته: آنچه برای دلال‌ها (به ویژه دلال‌های ضعیف‌تر) اهمیت دارد این است که نخبگی رازدارانه‌ی پروسه‌ی سنتی حراجی هنری را نادیده بگیرند، شفافیت باید به شکل گسترده‌تری بررسی شود تا آثار هنری بتوانند به روشی سالم رشد کنند.