بئاتریز اسگرا : گالری داری پشت میز نشستن نیست منتظر وارد شدن مشتری و فروش اثر نباشید

نام گالری و موسس

بئاتریز اسگرا

کشور:

کلمبیا

زمینه فعالیت:

هنر معاصر

بئاتریز اسگرا در سال ۲۰۰۰ گالری خود را راه‌اندازی کرد. او ۲۵ سال تجربه هنری به‌عنوان کیوریتور، مشاور هنری و گالری داری است. زمینه اصلی فعالیت او معرفی هنرمندان کلمبیایی نوظهور و تثبیت‌شده در فضای بین‌المللی است. گالری او در یک ساختمان ۳ طبقه مربوط به دهه ۵۰ میلادی در بوگوتا[۱] است. فضای گالری در طبقه دوم این ساختمان قرار دارد. کف گالری با چوب طلایی پوشیده شده است. در یک سمت گالری پنجره بزرگی قرار دارد که منظره درختان از میان آن دیدنی است. به گفته بسیاری از مخاطبان این گالری، فضای آن پر از انرژی مثبت است. البته سقف بلندی ندارد و از گالری‌های کم مساحت شهر محسوب می‌شود. بااین‌وجود همیشه می‌توان نمایشگاه‌هایی با چیدمان‌های حساب شده، متعادل و بی‌نقص را در آنجا شاهد بود. طبقه اول این ساختمان مربوط به فضای اداری و اتاق مدیر گالری اختصاص یافته است که با یک در شیشه‌ای به حیاطی کوچک در پشت ساختمان راه می‌یابد که با حوضی کوچک و یک فواره تزیین شده است.

چه زمانی به هنر علاقه من شدید؟

حدود ۷ سالم بود که به هنر علاقه‌مند شدم. پدر و مادرم از علاقه‌مندان به هنر بودند و همیشه آثار هنری در زمره کالاهای سبد خرید خانه ما بود و من را به نمایشگاه‌های هنری می‌بردند. یک روز من را به نمایشگاه هنرمند آپ آرت به نام خسوس رافائل سوتو[۲] بردند. واقعیت این است که در سن ۷ سالگی مواجهه با آپ آرت[۳] و افکت‌های آثار آپ آرت خیلی جذاب به نظر می‌رسد. چون کودک ۷ ساله می‌تواند به طرق مختلف به آثار نگاه کند و بارنگ‌ها و حساسیت‌ها و خطوط زیادی مواجه می‌شود که می‌تواند برایش جالب و هیجان‌انگیز باشد. آن نمایشگاه اولین تجربه من با هنر و نمایشگاه هنری بود که هیچ‌گاه فراموشش نمی‌کنم.

چه اتفاقی افتاد که سبب شد تصمیم بگیرید با تأسیس گالری به حمایت از هنرمندان بپردازید؟

من در رشته تاریخ هنر در کالج میدلبری[۴] و در انستیتوی معماری و طراحی شهری تحصیل کردم

(معتقدم همین امر باعث می‌شود تا در مقایسه با گالری دارانی که از مشاغل دیگر وارد این حرفه شده‌اند، متفاوت‌تر و موفق‌تر باشم) بعد از فارغ‌التحصیلی برای کار به کلمبیا برگشتم و در چند موزه[۵] مشغول به کار شدم و سپس به مدت ده سال مشاور هنری و دیلر بودم. بعد گذشت مدتی که از فعالیتم در موزه‌ها گذشت -حدود دهه ۸۰- با این واقعیت مواجه شدم که تعداد زیادی هنرمند جوان وجود دارند که حمایت و معرفی نشده‌اند؛ بنابراین به همراه شریکم تصمیم گرفتیم به معرفی هنرمندان جوان بپردازیم و همین اتفاق باعث شد که تصمیم بگیرم گالری تأسیس کنم. ما در آن زمان به معرفی هنرمندان بسیار بااستعدادی پرداختیم که دسترسی به گالری و بازار هنری و جایی برای دیده شدن نداشتند.

من امروز هم به حمایت از هنرمندان جوان می‌پردازم البته بیشتر تمرکز ما بر هنرمندان کلمبیایی است که استعداد و خلاقیت بی‌نظیری دارند. به نظر من این استعداد و خلاقیت به دلیل جغرافیا و تاریخ و جریانات اجتماعی ماست.

شما چگونه سعی می‌کنید جامعه هنری خود را با آثاری که معرفی می‌کنید تحت تأثیر قرار دهید؟

هر گالری برای خود خط مشی و برنامه مشخصی دارد که به‌طورمعمول برگرفته از شخصیت و سلیقه گالری دار است. درباره خودم باید بگویم من اعتقاد دارم هنر غذای روح و ذهن است و به زیبایی و هماهنگی و زیبایی‌شناسی معتقدم. همچنین به هوشمندی هنرمند که قطعاً در اثرش هم پیداست ایمان دارم. تمام این‌ها می‌توانند عواملی باشند برای اینکه حس تحسین و لذت را در بیننده برانگیخته کنند.

من هیچ‌گاه هنر سیاسی را معرفی نمی‌کنم چون اعتقاد دارم هنر قرار است روح را تغذیه کند نه مغز را.

به نظر می‌رسد شما علاوه بر امور روتین گالری و شرکت در آرت فیرها به همکاری با گالری‌های دیگر هم می‌پردازید. چگونه می‌توانید تمام این کارها را مدیریت کنید؟

گالری دار بودن به معنی پشت میز نشستن نیست و منتظر وارد شدن مشتری و فروش اثر نیست. گالری دار بودن به این معنی است که گروه هنرمندانتان را به بهترین روش ممکن معرفی کنید. برای این کار گزینه‌های متعددی وجود دارد: ۱- برگزاری نمایشگاه در گالری ۲- شرکت در آرت فیر ها ۳- اینترنت طبیعی است که باید بتواند تمام آن‌ها را مدیریت کنید و زمان لازم را برای آن‌ها اختصاص دهید تا بتوانید به آرت فیر ها، به رسانه‌های اجتماعی، به وب‌سایت و استراتژی گالری‌تان بپردازید. علاوه بر این‌ها می‌بایست بازار خود را بسازید و فروش کنید. گالری دار به‌مثابه پلی بین هنرمند و موزه‌ها، هنرمند و مشتری‌هاست، کلیدی است برای ایجاد بازار و دیده شدن هنرمندان؛ بنابراین هماهنگ‌سازی زمان، برنامه‌ریزی و استراتژی تنها راهی است که می‌توانید به شکلی تأثیرگذار هنرمندان خود را معرفی کنید.

در پروسه هنربانی[۶] بهترین اتفاق برای شما چیست؟

هنربانی یک پروسه خلاقانه است. کار کردن با هنرمندان و ایده‌های جدید و آنچه هنرمندان در تلاش بیان آن هستند بسیار لذت‌بخش است. معمولاً ما ابتدا به انتخاب ایده می‌پردازیم و سپس آثار را بر اساس آن انتخاب می‌کنیم که تأکید می‌کنم روند بسیار خلاقانه ایست.

در گالری داری با چه چالش‌هایی مواجه هستید؟

یکی از خواسته‌های همیشگی من این است که ‌ای‌کاش می‌توانستم هنرمندانم را به کشورها و افراد بیشتری معرفی کنم که این‌یکی از چالش‌های مهم من است. شرکت در آرت فیرهای متعدد هزینه زیادی می‌طلبد این در حالی است که ما در کشوری زندگی می‌کنیم که واحد پول ضعیف‌تری به نسبت به ارزهای رایج دنیا داریم و این هم چالش دیگری است.