اردشیر محصص راوی ژرفنای تلخ‌کامی و درد و رنج انسانی

به بهانه وفات اردشیر محصص

اردشیر محصص کاریکاتوریست ایرانی
اردشیر محصص از ستایش‌شده‌ترین هنرمندان ایرانی است که جایگاه کاریکاتور ایرانی را در عرصه بین‌المللی مطرح و تثبیت کرده است.

او ابعاد کاریکاتور ایرانی را که محدود به جنبه‌های مضحک و عامه‌پسند بود دگرگون کرد و آن را به زبان جهانی نزدیک کرد. طرح‌های  اردشیر برای نخستین بار در نشریه‌ی «کتاب هفته» به سردبیری احمد شاملو به چاپ رسیدند. این طرح‌ها بعدها در قالب کتاب منتشر شدند و در گالری‌ها به نمایش درآمدند. در حقیقت اردشیر محصص کاریکاتور را به گالری‌ها برد و در نشریات معتبر ایران وجهان همچون نیویورک‌تایمز،دِ نِیشن، واشنگتن‌پست، نیویورکر و مجله‌ی ایده در توکیو به‌چاپ رساند. علاوه بر مجموعه‌های کاری متعددی که از او چاپ و منتشر شده و نمایشگاه‌های متعددی که برگزار کرده است، بیش از ۸۰ اثر وی نیز در کتابخانه ملی امریکا نگهداری می‌شود.

اردشیر محصص کاریکاتوریست ایرانی

درواقع اردشیر راوی ژرفنای تلخ‌کامی و درد و رنج انسانی است.او در طراحی‌های سورئالیستی،گزنده و بعضاً ترسناکش، عجیب‌واره‌هایی را به نمایش گذاشته است که می‌توان آن‌ها را بیان معاصر و امروزی مینیاتور/نگارگری‌های محمد سیاه قلم(طنز نگار قرن نهم-دوره تیموری)  قلمداد کرد. اردشیر محصص در ترسیم گروه‌ها و جمعیت‌های انسانی نقشی همچون نقال شاهنامه یا پرده‌خوان مذهبی و البته نقاش قهوه‌خانه‌ای داشت؛ ولی از همان ابتدا لحن متفاوتی را در روایتگری برای خود برگزید. او در آغاز فعالیت هنری‌اش و در پیروی از گفتمان جهانی به تأثیرپذیری از رولان توپور، طراح فرانسوی و خالق واهمه‌های بی‌نام‌ونشان اذعان داشته است.جواد مجابی طراحی‌های او را متأثر از آثار گوستاو دوره و استاین بگ نیز می‌داند.

اردشیر محصص کاریکاتوریست ایرانی

احمد شاملو درباره هنر محصص نوشته است: «اگر قلم عبید چاقوی جراحی است، قلم اردشیر نیز چنین است. برای من این هر دو، ثباتان کاراکترهای جامعه‌اند. نشان‌دهندگان حماقت‌ها، طمع‌ها، یالانچی پهلوانی‌ها، خودپسندی‌ها. آدم‌های او آدم‌های آشنای جامعه‌اند مائیم و همسایگانمان.»

اردشیر محصص در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۱۷ در گیلان به دنیا آمد.به استناد گفته‌های دوستان و آشنایانش، او فردی آرام،محجوب و کم‌حرف و خصوصاً در سال‌های پایانی عمر با دایره ارتباطی محدود و منزوی بود. اردشیر با وجود کسب مقام برتر در دانشگاه هنرهای زیبا،رشته حقوق/علوم سیاسی را برای تحصیل  برگزید.وی پیش از آنکه زبان بگشاید، طراحی را آغاز کرد و قبل از آنکه بنویسد؛بسیار کتاب خواند؛ همیشه و در هر حال طراحی می‌کرد و آنچه در اطرافش می‌دید بر روی کاغذ می‌آورد.

تماشای فیلمی از جنایات آلمان نازی اولین تجربه سینمایی اردشیر محصص در ۳سالگی بود. مادر شاعرش مهکامه محصص لاهیجانی زنی آزاده و شاعر و طرفدار حقوق زنان و دوست صمیمی پروین اعتصامی، او را به سینما برده بود.گفته می‌شود اردشیر صحنه‌های فیلم را برای خانواده بازگو نکرد، بلکه نقاشی کرد!

اردشیر محصص کاریکاتوریست ایرانی

محصص اولین کاریکاتوریست ایرانی است که کاریکاتور را در قالب نشر و کتاب عرضه کرد،از آن جمله می‌شود به «با اردشیر و صورتک‌هایش»، «اردشیر و هوای توفانی»، «تشریفات»، «شناسنامه»، «لحظه‌ها»، «وقایع‌اتفاقیه»، «طرح‌های‌آزاد»، «کافرنامه»، «دیباچه» و «تبریکات» اشاره کرد.از دیگر آثار محصص کتاب‌های «اردشیر محصص، تاریخی کوتاه» و «زندگی در ایران» در ۱۹۹۴ توسط انتشارات میج (MAGE) در آمریکا انتشار یافته است.

در سال‌های دهه ۵۰ خورشیدی  و درزمانی که مـنابع و کتاب‌های منتشرشده‌ از آثار طراحان و کـاریکاتوریست‌های پیـشرو در جـهان به‌ندرت و سختی به ایران‌ راه می‌یافت،اردشیر محصص کوشید تا این منابع را گردآوری کند.درواقع کـاریکاتور نو در ایران از منابع‌ روزنامه‌ها و مـجلات فـرانسوی و اروپای شـرقی الهام می‌گرفت و محصص با الگوگیری از این منابع و با قدرت و تیزهوشی در به‌کارگیری‌ خصوصیات‌ آن‌ها به زبانی شخصی‌ دست‌ یافت که وی را از دیگر طراحان و کـاریکاتوریست‌های ایرانی آن دوران متمایز ‌کرد.

اردشیر محصص کاریکاتوریست ایرانی

اردشیر از حقوق پایمال انسان و درد و رنج و بی‌مایگی زیست بشر امروزی سخن گفته است.او که با وجود مهاجرت(قبل از انقلاب،به واسطه فشار ساواک) و دوری از ایران با بینش سیاسی و اشراف به اخبار و وقایعی که در ایران می‌گذشت،تحلیل‌ها و بینش سیاسی-اجتماعی خویش را از طریق طنز تلخ و گروتسک و  ترسیم عجیب‌واره ابراز کرد و تا پایان عمر مجدانه در این کار کوشید.

وی بسیار پرکار بود و تمام ساعات روز را به طراحی می‌پرداخت و با وجود ۲۰ سال ابتلا به بیماری پارکینسون،حتی تا لحظه مرگ ساعات طولانی در روز را طراحی می‌پرداخت. زبان محصص زبانی جهان‌شمول است که از مرزها و محدودیت‌های جغرافیایی و حتی زمانی گذر کرده است.او در تجمع‌های انسانی و تقابل آنان با قدرت حاکم ،در نمایش سمبل‌های قاجاری خود را تنها به نمایش وقایع ایران محدود نکرد و همواره منتقد سردمداران و حاکمان جهانی و سیاست‌های آنان بود.

وی با اتکا به مدیای طراحی و نقاشی و البته تسلط بر آناتومی انسان و شناخت کافی از چگونگی نمود حالات و هیجانات روحی در چهره و اندام انسان،شاهکارهایی را در مواجهه با رنج‌ها و چالش‌های زیست اجتماعی،سیاسی انسان امروزی خلق کرد. وی با وام گرفتن از سمبل‌های ایرانی و پشتوانه مینیاتور، به بیانی جهانی دست یافته است.مدیای اردشیر و زبان بصری منحصربه‌فردش، بینش و تحلیل ژرف و دقیق و موشکافانه‌ای را نسبت به عمق ناتوانی موجودیت و زیست انسانی در تقابل با قدرت‌های سیاسی،اقتصادی ،عرفی و مذهبی… به نمایش گذاشت.

اردشیر محصص کاریکاتوریست ایرانی

وی با نمایش زن قربانی در جامعه مردسالار، پیکره‌های انسانی غیرمتعارف با اعضای بدن جابه‌جا شده و تلفیق انسان و حیوان،به طرح سؤال پرداخته و مخاطب را دعوت به بازاندیشی نسبت به قوانین حاکم بر جهانی که برای خودساخته،می‌کند.او در دفرماسیون فیگورها و یا تکرار سرها،دست‌ها و پاها و … با برملا ساختن معنای واقعی منش و رفتار انسان معاصر، رسالت هنری خویش را به کمال رسانده است. زن در آثار اردشیر،تنها متأثر از سیاست و مذهب نیست؛بلکه او زنان سیرک،خوانندگان،رقاصان کاباره و… را نیز به عنوان پرسوناژهای طراحی‌هایش در نظر گرفته است.

اردشیر مهرداد در مورد محصص می‌نویسد:او هنرمند متعهدی است؛ مطابق با تعریفی که سارتر از الگوی هنرمند متعهد ارائه می‌دهد،کسی که معنی تاریخ را درک کرده و معتقد است اشکال بیانی باید در خدمت الزامات مبارزه‌ی جمعی قرار گیرد.وی به چیزی کم‌تر از «نقد تاریخ» بسنده نمی‌کند. و به چیزی کم‌تر از شورش در برابر آن خرسند نمی‌شود.

اردشیر محصص کاریکاتوریست ایرانی

اردشیر با قلم و قلم‌‌موی خود به شورشی دست می‌زند که نزدیک نیم‌قرن به درازا می‌کشد و درون آن، خود را و هنر خود را تعریف و بازتعریف می‌کند و هویت می‌بخشد. این‌گونه است که طنز اردشیر در خدمت شکستن روان‌شناسی رعب و وحشتی عمل می‌کند که صاحبان قدرت می‌کوشند در فرودستان جامعه درونی سازند و آن‌ها را به تمکین و تسلیم وادارند؛ طنز اردشیر، به سلاحی برای مقاومت تبدیل می‌شود؛ به سلاحی برای اعتراض!  

اردشیر محصص که از آغاز فعالیت خود در دوران پهلوی با سانسور مواجه شده بود معتقد بود که اثر سانسور الزاماً مخرب نیست و می‌تواند تخیل آرتیست را به کار اندازد و افق‌های تازه‌ای برایش باز کند. هنرمندان مطرح  و تأثیرگذاری همچون نیکزاد نجومی و شیرین نشاط خود را متأثر از اردشیر محصص معرفی می‌کنند. او بعد از فلج شدن دست راستش(به واسطه بیماری پارکینسون)، به رنگ روغن و آبرنگ روی آورد و آثار رنگی متفاوت با دوره‌های پیشین کاریش ارائه داد.اردشیر محصص در تاریخ۱۸ مهر ۱۳۸۷  در شهر نیویورک در تنهایی چشم از جهان فروبست.

اردشیر محصص کاریکاتوریست ایرانی
بهزاد شیشه‌گران (طراح و گرافیست) برای سالروز تولد محصص پوستری را طراحی کرده و آن را برای انتشار در اختیار ایسنا قرار داده است، شیشه‌گران برای این پوستر نوشته است: در ستایش از اردشیر محصص، هنرمند صبور و سرکش

برخی منابع:
کتاب (اردشیر محصص) نوشته سید امیر سقراطی
کتاب (شناخت نامه اردشیر محصص) اسماعیل خوئی
مقاله اردشیر مهرداد در سایت نقد اقتصادی:
مستند:
اردشیر محصص هنرمند سرکش به کارگردانی بهمن مقصودلو
اردشیر محصص و صورتک‌هایش به کارگردانی بهمن مقصودلو
چهره‌های زمان: ناصر فکوهی

به همین قلم بیشتر بخوانید:

ریشه‌های بی‌پایان | مروری بر کارنمای سیراک ملکنیان

پرویز شاپور هنرمند نازک‌اندیشی که هیچ صدایی از طراحی‌اش درنمی‌آمد!

هایده زرین بال و تنیده‌گی در سپهر پهناور هستی

محمد احصایی بیش از نیم‌قرن تداوم هم‌نشینی سنت و مدرنیته