گل و مرغ در تاریکی

جاوید رمضانی، تندیس: در آغاز پاییز نمایشگاهی از آثار گل و مرغ در گالری آتبین برقرار است. هنرمند نقاش ژاله طالب پور که هنر آموخته دانشگاه هنر می باشد مجموعه ای قابل تأمل را در مقابل چشم مخاطبان خود قرار داده است. تابلوهایی که همه با تکنیک مداد رنگی کار شده اند، دارای گویشی متفاوت می باشند. از طالب‌پور نمایشگاه‌های متعددی را شاهد بوده ایم او از سالهای هشتاد چندین نمایشگاه انفرادی دیگر ارائه داده است. استمرار و پویایی نقاش در سالهای گذشته حاکی از تفحص و جستجویی خستگی ناپذیر در فرم و محتوا و یافتن فضای شخصی و زیبایی شناسی منحر به فرد خود می باشد
آنچه در گذشته می‌توان از آثار طالب‌پوردریافت، دغدغه فرم واقع‌گرایانه با محور پرتره‌های انسان می‌باشد و در این نمایشگاه تحولی کمی و کیفی را در روند فکری او شاهدیم.
استفاده از مداد رنگی با تکنیکی پرکار و قوی برای هنرمند این امکان را فراهم نموده که سوژه آثارش را با گردشی کل نگرانه از فیگور و پرتره به سوی طبیعت سوق دهد. تسلط تکنیک طالب پور، درخشش بصری کم نظیر، لطافت سحرانگیز در کنار رفتار طراحانه، تعادلی حیرت آور را حاصل نموده است. فرم های واقعگرایانه او در میانه بیان شخصی و واقعیت بازنمودی سوژه اش در نوسانی ظریف به سر می برند.
نقاشی گل و مرغ در سنت هنر ایرانی سبقه بسیار قدیمی دارد که از اواخر دوره صفوی به لحن و ساختاری مسنجم دست یافته است. حضور نقاشانی چون لطفعلی خان صورتگر شیرازی، محمد جعفر میناساز و محمد باقر در دوره قاجار این ژانر از نقاشی را تکامل بخشید و در ابعاد بزرگتر به عنوان سنتی در تزئین بناها بکار گرفته شد.
رقعه های گل و مرغ با گلهای قرمز و صدبرگ و پرندگانی چون قمری و هزاردستان و بلبل ترسیم می شوند و حالت عاشقانه این پرندگان با طنازی گویای عشق آنان به پادشاه حسن یعنی گلها است.

talebpour-atbin
آثار طالب پور در عین تفاوت با ساختار و سنتی گل و مرغ آکنده از کوششی عارفانه در استمرار کشف و شهود الگوهای درونی خود است که به اسوه‌های بومی طبیعت نگاری ایرانی چشم دارد.
بی شک انتخاب قالب تصویری گل و مرغ از سوی نقاش نه امری عقلی و آکادمیک بلکه می توان آنرا حاصل کوشش هنرمند برای حیات بخشیدن به لحن تصویری و معاصر بر پایه سنت قدیمی دانست. در آثار طالب پور نقاشی از جنس روح ایرانی با تکیه بر زمان و مکان معاصر را می توان تشخیص داد که از سوی مخاطب، رنگی ازحشمت تصاویر قدما را به یاد می آورد.
گویی در صحنه فراز و فرودهای تاریخی و فرهنگی و سوداگری‌های زمانه هنوز هنر نقاشی حاکی از ذهنیتی هنرمندانه از جنس معرفت دارد که تابع جریان تولید آثار زودگذر و سریع المصرف امروزه نمی باشد.
در ۱۲تابلوی ارائه شده در نمایشگاه تنها در چهار تابلو می توان ردپای آرامی از رنگ در فضایی درهم تنیده را مشاهده کرد.
سیری مشخص از فضای رنگی و تفکیک فرم‌ها را می توان تشخیص داد. در آثار رنگی فرم گلها در میان پس زمینه سفید و فضای منفی فعال قرار دارد که در باقی تابلوها به سوی فضای یکدست خاکستری و حذف رنگ پیش رفته اند.
تابلوهای رنگی گویی به آرامی از جایگاه ناسوتی خود در استحاله ای مستمر به یکپارچگی خاکستری راز آلود تبدیل شده اند. جالب آنکه در آثار خاکستری مرغان عاشق هویدا گردیده اند و مخاطب را با مسیری تکوینی مواجه کنند که مضمون عشق و شور عارفانه را در جایگاهی پدیداری ارائه می دهد.
مسیر هنرمند در سیر تکوین درونی خود اشاره به حافظه تاریخی اصیل قوی دارد که با تجربه زمین امروز در هم آمیخته و بار دیگر حضور مرغان عاشق را نمودار کرده است.