این مطلب در صفحه دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۱۲ منتشر شده است.
اولین نمایشگاه انفرادی هنرمند ایسلندی در فرانسه
پاریس، فرانسه: فضای نمایشگاهی Palais de Tokyo اولین نمایشگاه انفرادی هنرمند ایسلندی، رگنار کیارتانسون (Ragnar Kjartansson) را برگزار مینماید. این نمایشگاه به شیوهای شاعرانه و شگفتانگیز، خواستهای روزمره، اشتیاق برای تعالی، و از بین رفتن مرز میان امور دنیوی و والا را به تصویر میکشد. کارهای جدیدی اختصاصا برای این نمایشگاه خلق شدهاند؛ از جمله اثری با عنوان «سلام» (۲۰۱۵). این کار، پرفورمنسی تماشایی است که در دکوری در اندازهی واقعی، به شکل میدان زیبای یک روستای فرانسوی، اجرا میشود و برخورد کوتاه و مختصر یک زن و مرد را نشان میدهد. «صحنههایی از فرهنگ غربی» (۲۰۱۵)، یکی دیگر از کارهای نمایشگاه، مجموعهای از صحنههای روستایی سینمایی ملهم از نقاشیهای واتئو را ترکیب میکند؛ یک قایق تندرو روی دریاچهای در سوئیس، زوجی در حال عشقبازی در یک فضای دنج مینیمال، شنای عصرگاهی، سوختن یک کلبهی جنگلی، بچههای طبقهی بالای جامعه در حال بازی در یک باغ در مونیخ و غیره. این ویدئو/اینستالیشن، هم مرثیهای بر خواستها و تمنیات غربی است و هم آن را میستاید.
دیگر اثر حاضر در نمایشگاه، مجموعهای از نقاشیهای بزرگ ایستاده از کوهها و صخرههای برفی است که بر اساس سنت نقاشی دکورهای تئاتر اجرا شدهاند. این نقاشیهای روی پانلهای چوبی، در فریبی آشکار خود را به شکل صخرهها نمایش میدهند. این اشیای بزرگ، سرشار از میل و تمنا هستند؛ اشتیاق برای زیبایی، تعالی و چیزی متفاوت. از این رو تنش میان امور زمینی و روحانی را به تصویر میکشند.
کارهای فوقالعادهی کیارتانسون، محل تلاقی پرفورمنس و سینما، مجسمهسازی و اُپرا، و نقاشی در فضای باز و موسیقی هستند. او اغلب پروژههای بزرگی مرکب از چند رشتهی متفاوت را تولید میکند و اجرای کارهایش به همکاری شرکتکنندگان متعددی نیاز دارد؛ هنرپیشهها، نوازندهها، دوستان و اعضای خانواده. پروژهای که هنرمند برای این نمایشگاه خلق کرده، استمرار مجموعه تجربیات او متاثر از رمان چهارجلدی «نور جهانی»، از نویسندهی برندهی نوبل، هالدور لاکسنِس، است. این کتاب را شاهکار این چهرهی پیشروی قرن بیستم در ادبیات ایسلند میدانند، که نزد بسیاری از هنرمندان این کشور همچون کتاب مقدس گرامی داشته میشود. «نور جهانی»، قصهی تراژیک و رمانتیک یک شاعر نفرینشده را روایت میکند. در نمایشگاه یک اثر ویدئویی به همین نام، «نور جهانی»، مبنتی بر یک پرفورمنس با عنوان «کاخ سامرلند» ارائه شده است که در آن هنرمند و دوستانش فضای نمایشگاهی یک موسسهی هنر معاصر در وین را به لوکیشن فیلمبرداری تبدیل کرده بودند. آنها در طول چهار هفته، فیلمبرداری قصهی کتاب «نور جهانی» را در آنجا به انجام رسانده بودند. کیارتانسون با همکاری حدود بیست تن از دوستان و اعضای خانواده، یک نمایش دائما در حال تحول ساخته است که تمام مراحل تولید فیلم از تمرینات ابتدایی تا طراحی لباس و فیلمبرداری را نشان میدهد. این ویدئو چند ساعت طول میکشد و از این رو انعکاسدهندهی طولانیبودن کتاب است و همچنین نمایانگر بلندپروازیهای نقش اول آن؛ یعنی یک شاعر فقیر که بدون خستگی در جستوجوی راهی برای دنبالکردن علاقهاش به زیبایی و شعر است. راهی که البته به فقر، زنا و خودکشی منتهی میشود. هنرمند میگوید: «تکرار، عامل مهمی در تغییر زمان خطی به سیر زمان بر اساس موقعیت است. فکر میکنم بهعنوان یک هنرمند میتوانم عناصر خاصی را وارد تئاتر کنم یا عناصری را از تئاتر برای کارم وام بگیرم، اما نقطهی مرجع من همیشه خارج از آن خواهد بود.»
کار «سلام» در طول زمان نمایشگاه تکرار خواهد شد. هنرمند بوالهوسانه نمایشدادن یک داستان را ــ از کسلکنندهترین حکایات تا قصههای حماسی ــ مورد بررسی قرار میدهد و نهتنها حیات تازهای در کالبد هنر پرفورمنس میدمد بلکه تجربهی جدیدی را برای مخاطبانش به ارمغان میآورد. مارکوس تور اندرسون میگوید: «در حالی که مفهوم استمرار زمان، محور هنر پرفورمنس دههی ۱۹۷۰ بود، برای کیارتانسون تنها یک ابزار ساختاری است؛ او علاقهی کمی به بررسی محدودیتهای فیزیکی بدن دارد. برای محتوای کار، او در عوض، اغلب به چیزی رجوع میکند که ممکن است نقطهی مقابل هنر پرفورمنس محسوب شود؛ یعنی تئاتر.» رگنار کیارتانسون (متولد ۱۹۷۶، ریکیاویک) در خانوادهای هنرمند به دنیا آمده است. مادرش هنرپیشهای مشهور و پدرش نیز کارگردان و فیلمنامهنویس است. وی در آکادمی هنرهای ایسلند در رشتهی نقاشی تحصیل نمود، اما به سوی هنر پرفورمنس گرایش پیدا کرد. او نمایندهی ایسلند در بیینال ونیز ۲۰۰۹ بود و در ۲۰۱۱ نیز جایزهی مالکوم را از پرفورما ۱۱ ــ که بیینالی مختص پرفورمنس است ــ از آن خود کرد. وی برای کار ۱۲ساعتهاش که بدون توقف در مرکز هنر ابرونز اجرا شد، به این جایزه دست یافت.
www.palaisdetokyo.com
نمایشگاه نقاشیهای مارگارت بولند
نیویورک، امریکا: گالری دریسکول بابکوک سومین نمایشگاه انفرادی مارگارت بولند در نیویورک را با عنوان «قدرت» برگزار مینماید. هشت نقاشی جدید در این نمایشگاه در معرض دید قرار گرفته است، که تصاویر مرسوم را با ارجاعات معاصر درمیآمیزد تا مرز میان تخیل و حقیقت را بردارد، سلسله مراتب فرهنگی را به چالش بکشد و روایات جایگزینی ارائه دهد. نمایشگاه همچنین دربرگیرندهی اولین چیدمان بزرگ بولند است؛ شامل بوتههایی از گلهای رز که به شیوهی اوریگامی از دلارهای امریکا ساخته شده و با ساقههایی از سیم خاردار به دور ستونهای گالری پیچیدهاند.
این چیدمان افسون خطرناک ثروت و قدرت را مورد تاکید قرار میدهد. نقاشیهای بولند دنیای قدیمی و از مُد افتادهای، مملو از تصاویر نمادین، میسازند. او منابع متنوعی را به خدمت میگیرد؛ از تولیدات هنری اوایل دوران مدرن در فلات دکن هند، تا نقاشیهای اروپایی پسارنسانس، و مجلات مُد امروزی. سوژههای بولند، در این گرداب ارجاعات، با پرداختن به مسائلی چون نژاد و جنسیت، سنگینی مناقشات پیچیدهی قدرت را بر خود دارند. نمادهای برتری و منزلت اجتماعی در همهی کارها دیده میشوند. پول ــ احتمالا بهعنوان مشهودترین نماد ثروت ــ با اشکال متفاوتی در
آثار حضور دارد؛ اسکناسها در حالی که آتش گرفته و میسوزند، سوژهها را در برمیگیرند یا در کنار هواپیماهای جنگنده، نقشمایههای طعنهآمیز و تزئینی به شکل گل زنبق میسازند. به این شکل، ثروت و اعتبار مستقیما در مغایرت با جنگ، خشونت و تخریب قرار میگیرد. کارهای مسحورکننده و روانشناسانهی بولند مخاطب را رو در روی فرهنگ ستیزهجو قرار میدهد، در حالی که انعطافپذیری و پیروزی روح انسان را تایید میکند. آثار وی مضامین جهانشمول را از منظر خاص غیرمنتظرهای بیان میکنند. کار بولند به مطالعهی مرز ظریف و متغیرِ میان توانایی و آسیبپذیری، قطعیت و شک، و ایمان و بیاعتقادی میپردازد.
www.driscollbabcock.com
چیدمان جدید گوپتا برای ویکتوریا و آلبرت
لندن، انگلیس: موزهی ویکتوریا و آلبرت از چیدمان جدید بزرگی از هنرمند پیشروی هندی، سوبود گوپتا، رونمایی کرده است. این کار با عنوان «وقتی خیسخوردن تبدیل به سرریزشدن میشود» بخشی از جشنوارهی هند است و اختصاصا برای ویکتوریا و آلبرت ساخته شده. این کار یک سطل از جنس استیل ضدزنگ به ارتفاع شش متر را نشان میدهد که صدها قابلمه، ماهیتابه، ظروف و ابزار آشپزی از آن لبریز شده است. این اثر عظیم خارج از ساختمان موزه به نمایش درآمده است. گوپتا بهواسطهی مجسمههای بزرگش برای فضاهای عمومی شناخته میشود، که
اغلب از استیل ضدزنگ ساخته میشوند و چیدمانهایی از اشیای پیش پا افتادهی تغییر شکل داده شده هستند. کار جدید، اشیای روزمرهای را تجسم میکند که از لب یک سطل بزرگ سرریز شدهاند. چنین ابزارآلاتی از سوی میلیونها هندی برای غذاخوردن استفاده میشود، و بخشی از محیط پیرامونی هنرمند در دوران کودکی بوده است. کارهای گوپتا اغلب بازتاب میراث هندی هنرمند است، در حالی که موضوعات جهانی نظیر مصرفگرایی، محیطزیست و انسانهای عادی را مورد بررسی قرار میدهد. در این کار ظروفی که مانند آب سرریز شدهاند، به اهمیت منابع طبیعی جهان و
اسراف آنها از سوی جوامع معاصر اشاره دارد. این ظروفِ روشن و براق، وسوسهبرانگیز به نظر میرسند، و دلالتگر افسون کالاهای جدید و رشد جامعهی مصرفگرا هستند. این ظروف خالی، همچنین فقر جامعه را القا میکنند. سوبود گوپتا در پاتنای هند(۱۹۶۴) به دنیا آمده و اکنون در دهلی نو ساکن است. کار او طیف متنوعی را شامل میشود؛ از مجسمه، چیدمان و نقاشی تا عکاسی، پرفورمنس و ویدئو. هنرمند در ۲۰۰۷ با نمایش کارهایش در آرتبازل، با کار «سه میمون گاندی»، و بیینال ونیز، با اثر «خدای بسیار گرسنه»، مورد توجه بینالمللی قرار گرفت. وی نمایشگاههایی در شانگهای، پکن، پاریس و نیویورک داشته است و در ۲۰۱۴ مروری بر آثار او در گالری ملی هنر مدرن دهلی برگزار شد.
www.vam.ac.uk
نمایش پرترههای دودی راب تاربل
ساروسوتا، امریکا: گالری Alfstad & Contemporary از ارائهی آثار راب تاربِل با عنوان «پردههای دودی» (Smoke Screens) خبر داد. در این نمایشگاه ۳۰ پرترهی متوسط و بزرگ حضور دارد که با استفاده از تکنیک خاص هنرمند در انتقال دود به روی کاغذ خلق شدهاند. با استفاده از روشها و مواد منحصربهفرد و نامعمول ــ با سوزاندن کارتهای اعتباری، عکسها و اسلایدهای ۳۵ میلیمتری ــ تاربل اجازه میدهد تا دود تیره و چرخان به سمت کاغذهایی که بالای سرشان آویزان است متصاعد شود. سَم الفستاد میگوید: «پس از آزمایشکردن، اصلاحکردن و به حد اعلا رساندن فرآیند خلق پردههای دودی برای بیش از یک دهه، راب تاربل با تمرکز روی موضوعی خاص، جهش رو به جلوی هیجانانگیزی داشته است. نتایج به دست آمده، متفاوت، دراماتیک و به طرز شگفتانگیزی تازه و بدیع هستند.»
تاربل با بازی با زاویه، فاصله و زمان کار، تصاویر نهایی را میسازد. در واقع او یک لحظه را در تودهای از دود تسخیر میکند. تصاویر در کارهای این مجموعه از علاقهی هنرمند به مجلهی Crime Times نشات میگیرد. این هفتهنامه تصاویر متهمان و جنایتکاران را چاپ میکند. با استفاده از تصاویر متهمان و همچنین سلفپرترهها و عکسهای مشابهی از خانواده و دوستان بهعنوان منابع الهام، مجموعهی جدید تاربل مضامین هویت، شهرت، بدنامی و تصور و تلقی عمومی را مورد بررسی قرار میدهد. نتیجهی کار، پرترههای بهشدت خودمانی هستند که همزمان حقیقت و وهم را، با تغییر شکل عکسها از طریق مدیوم ناپایدار دود، نمایش میدهند. هر کدام از کارها ترکیبی از یک انرژی طبیعی سرکش با کنترل و بهبود تکنیک هنری تاربل است.
راب تاربل لیسانس را از دانشگاه اوبِرن و فوقلیسانس را از دانشگاه تِنِسی اخذ نموده است. او سابقهی تدریس در دانشگاهها و کالجهای امریکا را دارد و ۲۰ نمایشگاه انفرادی و نمایشگاههای گروهی متعددی داشته است. وی اکنون در ساراسوتا زندگی و کار میکند.
www.artdaily.org