سهل ممتنع

مریم روشن‌فکر، تندیس:

« این، دیا» نمایشگاهی است درباره چگونه دیدن، زوایای مختلف دیدن و تجربه دیدن.
نمایشگاهی که شما را هم به « این، دیا» می‌برد و هم نمی برد.همان طور که به جای استفاده از عنوانی سرراست تر مثلا : سفر به هندوستان، روایت‌های هندوستان، داستان ایندیا و غیره، با طنازی قابل تحسینی عنوان «این، دیا» برای نمایشگاه انتخاب شده، که هوشمندانه به مجموعه عکس‌هاس ساده و غیرمتمرکز نمایشگاه، وجه ای نمایه‌ای می بخشد و با جدا کردن دو بخش یک کلمه که نام کشوری هم هست، به جدا بودن توصیف‌ها و یکسان بودن موصوف اشاره می‌کند.
نمایشگاه این، دیا، روایت تجربه‌های غیر مشترک افراد مختلف از یک مکان واحد است، کشور هفتاد و دو ملت ، که به خودی خود آن قدر وسوسه انگیز و سحرآمیز به نظر می‌رسد و آن قدر رنگارنگ، متناقض، پیچیده و خیال‌انگیز است که سوژه عکاسان بسیاری در ژانرهای مختلف و در طول زمان بوده است. اما جالب ترین نکته این نمایشگاه این است که، عکس ها فاقد سویه توریستی هستند، آن‌ها را می‌توان بیشتر تجربه‌های شخصی دانست نه نگاهی سطحی نگرانه به کشوری با جاذبه های بصری بسیار.

South-Asian-Transwomen-India--(41)
آثار این نمایشگاه را می‌توان در برخورد اول، صادقانه قلمداد کرد. عدم توسل به استراتژی‌های پیچیده در بیان مقصود و ارائه پر‌طمطراق باعث شده، مخاطب به سرعت با تصاویر رابطه صمیمانه برقرار کند. انگار عکاس مانند یک دوست ، بدون تصنع، سعی دارد خاطراتش را از سفر هند بازگو کند. و کل نمایشگاه شما را در جمعی از دوستانی قرار می‌دهد که هریک نگاهی کاملا ویژه خود را دارند و از این طریق شما را در دیده هایشان از این سرزمین شریک می کنند.
آثار نمایشگاه نیز هریک به تنهایی دارای هویتی مستقل هستند، حتی در آثار مختلف یک هنرمند نیز نمی‌توان به دنبال یک نگاه ثابت پروژه‌ای گشت، به جز آثار فدائیان نمی‌توان آثار سایر هنرمندان را یک مجموعه واحد به حساب آورد که هم خوب و هم بد است.
بد است زیرا ذهن مخاطب را در دیدن یک نمایشگاه عکس دچار اختلال می‌کند و اجازه جمع بندی قطعی را به او نمی‌دهد و موجب پریشانی می‌شود و نمی‌توان آثار را به سبک خاصی منسوب کرد و همین خوب است، زیرا هنگامی که جمع بندی قطعی رخ نمی دهد، جزمیت و قضاوت نیز دچار اختلال می‌گردد و به جای اینکه عکس به قول بارت تک سویه باشد، و واقعیت را به تاکید دگرگون کند، با فرار از تک سویگی، آن را دو گانه می‌کند، به نوسان می اندازد و خوانش آن را بر هم می زند و به خاطر می‌ماند، در نتیجه نمی‌توان آن اثر را طبقه بندی کرده و به بایگانی عریض و طویل سبک ها و مرزبندی‌های آکادمیک برد.
این گونه اثر آزاد می‌شود و بر پای خود می‌ایستد و به شما پیغام می‌دهد که « من همینم که نمودم» و این آزادی برای مخاطب تجربه حسی،خودمانی و لذت بخش است.

IMG_0106
به جای زور زدن برای متقاعد کردن مخاطب برای همفکری با خود، این اجازه را به او می‌دهد که در باز آفرینه او پرسه بزند و هر‌چیزی را که خودش صلاح می‌داند انتخاب کند.
برخی از تصاویر به یاد می‌مانند، مانند گستره آبی رنگ پلاستیکی و یک دست زنانه که روی آن قرارگرفته و معلوم نمی‌کند که جهت قرارگیری اش کجاست و شما را به غرق شدن در پهنه آبی خود فرا می‌خواند و سوال تکرار شونده‌ی اینکه آیا عکس برعکس قرارگرفته یا از همین جهت عکاسی شده، بازیگوشانه ذهن شما را درگیر خود می کند.
یا نگاه دو پیرزن هندی که چیزی بین تعجب، سوال و تسلیم است، در پس زمینه سفید مرا نیازمند گفتگو با آن ها می کند.
و نوازنده لاغر اندامی که در کنج دیوارهای بلند رنگ و رو رفته نشسته است و انگار در دیوار حل شده.

IMG_0626
یا بچه هایی که بر تنه افتاده درختی تنومند در حال بازی هستند و یکی از آن ها جوری روی تنه درخت می دود که انگار روح عکاس است که فرار کرده و برای بازی می رود. و عکاس با عمدی قابل توجه زاویه دوربین خود را جوری انتخاب کرده که پیوندی غیرقابل انکار بین خودش و پسر بچه، از طریق تنه ستبر سفید و خاکستری درخت ایجاد شده است و با بستن فاصله کانونی و خارج کردن بقیه عناصر تصویر از وضوح این رابطه را پر رنگ تر نیز کرده است.

۱M0C1073
یا مثلن چتری رنگی در هوا که عینیت سوژه را به سمت انتزاعی شدن برده و راه را برای خیال پردازی مخاطب هموار کرده است.
تنها مجموعه عکس نمایشگاه مربوط به پروژه ای جامعه شناسانه است که با مستند نگاری از افراد حاشیه ای جامعه هند به نمایش در آمدئه و گزارشی تصویری از لحظات زندگی این افراد را ارائه داده است و در عین این که سویه اجتماعی آن به شدت پر رنگ است، می‌توان نزدیکی عکاس به سوژه هایش را ستود، که سلطه او را در عکس ها کم رنگ کرده است.
به طور کلی این نمایشگاه همان طور که روزبه روزبهانی اشاره کرده « ترکیبی پیچیده از فاهمه و عینیت است که توسط دوربین ثبت شده و محصول این ترکیب در عین این که نمایانگر فردیت هر عکاس می باشد، منتقل کننده تجربه او نیز هست. زیرا با پرهیز از توسل به پیچیدگی های تصویری رابطه مستقل و مستحکمی را بین مخاطب و اثر به وجود آورده است.

IMG_8631