نمایشگاه سوزان هیلر در گالری لیسِن لندن
لندن، انگلیس: در نخستین نمایشگاهش در گالری لیسن، سوزان هیلر مجموعهای از کارهای قدیمی، آثار مشهور و تجربیات جدیدش را ارائه داده است. این اولین نمایش انفرادی هنرمند در لندن، پس از نمایشگاه مروری بر آثارش در تیت(۲۰۱۱) است. هیلر، شش دههی گذشته را صرف به پرسش کشیدن نظامهای اعتقادی و تولید معنا نموده است. تدابیر و روشهای او شامل بررسی پدیدههای واقعی و تخیلی است، و کاوش امور نادیده و ناشناخته به منظور خلق اثری که خاطرات، عدم حضور و ارواح را تداعی میکند. هیلر کار خود را «شکلی از تحقیقات باستانشناسی توصیف میکند؛ پرده برداشتن از چیزی تا فهم جدیدی از آن بدست آید» و «تمرکز بر چیزی که ناگفته، ناشناخته، مبهم و نادیده گرفته شده است.» هنر هیلر همواره با ترکیب طیف شگفانگیزی از رسانهها، از نظر تنوع مواد و اشکال پیشگام بوده است؛ با آثاری که تصویر و صدا، خواستهای ابتدایی انسان با تکنولوژیهای پیشرفته و هنر با فرهنگ عامه را پیوند میدهد. نمایشگاه که هر دو فضای گالری را اشغال میکند، از نظر مضمون، به چهار بخش تقسیم شده است؛ دگرگونی، ناخودآگاه، نظامهای اعتقادی و نقش هنرمند به عنوان مجموعهدار و کیوریتور. کارهای هیلر از دهههای ۷۰ و ۸۰ بیانگر نقش تحول و دگرگونی در هنر هستند. از جمله مجموعهای تحت عنوان «بلوکهای نقاشی»(۱۹۷۰-۸۴)، که در آن از بریدن و سرهم کردن نقاشیها برای ساختن اشیای مجسمهمانند استفاده شده است، و یا کاری با عنوان «دیگری»(۱۹۸۶) که متشکل از یک ظرف شیشهای، حاوی خاکستر نقاشیهای سوختهی هیلر است. هنرمند، ناخودآگاه و ماوراء الطبیعه را در کارهایی مورد بررسی قرار میدهد که به یک میزان مبتنی بر ایمان و کفرآمیز هستند. وی در آثاری که به نگارش غیر ارادی(قابلیتی که در آن فرد مدعی است متاثر از منابع ماوراء الطبیعی و روحانی، و یا ضمیر نیمه هوشیار خود، کلماتی را بدون اراده روی کاغذ مینویسد) اشاره دارد، تله پاتی و انتقال ناخودآگاه ایدهها و تصاویر را مطالعه میکند. در کارهای Photomat، هنرمند با ترکیب پرترهسازی و کارکرد دوربینهای خودکارِ باجههای عکاسی، روح را در دستگاه و ماشین میجوید. در این نمایشگاه، سه چیدمان بزرگ که تصورات مربوط به ناخودآگاه و ماوراء الطبیعه را بررسی میکنند نیز در معرض دید قرار گرفته است؛ «جشن بالتازار»(۱۹۸۳-۸۴) اولین ویدئو اینستالیشنی است که از سوی تیت خریداری شد، و یکی از اولین ویدئوهای هنری است که به شکل کامل در تلویزیونهای بریتانیا و امریکا به روی آنتن میرود. نسخهای از این کار در نمایشگاه به شکل ستونی از تلویزیونها ارائه شده است که صفحات آنها شعلههای لرزان آتش را نمایش میدهد و قطعهای صوتی از آوازخوانی بداههی هیلر آن را همراهی میکند. کار بعدی با نام «استعدادهای وحشی»، چیدمانی شامل دو پردهی نمایش بزرگ، یک دستگاه تلویزیون کوچک و حلقهای از چراغهای مورد استفاده در مراسم مذهبی است. دو پردهی بزرگ، فیلمهای ژانر وحشت را میکاود تا فانتزی نیروهای اسرارآمیز در کودکان را مورد بررسی قرار دهد. همزمان، تلویزیون مطالب مستندی را از سفری برای ملاقات کودکانی که مکاشفات دینی تایید شدهای داشتهاند، نمایش میدهد و از این طریق پیوستگی فرهنگی در تجلیات متفاوت اعتقاد به قدرتهای خارقالعاده را پیش مینهد. سومین چیدمان «پرطنین(مادون قرمز)» نام دارد. این کار گزارشهای دسته اولی از افرادی که مدعی دیدن بشقاب پرندهها، یا نورهای مرموز در آسمان هستند را در بستر امواج صوتی و نقش مایههایی قرار میدهد که ترجمهی بصری بیگ بَنگ و پدیدههای آسمانی هستند. مطالعات هیلر در زمینهی ایمان و ناخودآگاه در آثاری که گرامیداشت هنرمندان دیگر است هم ادامه مییابد. «مورد اورژانس: ادای احترام به ژوزف بویز» متشکل از کابینتهای نگهداری لوازم کمکهای اولیه است که در طبقات آن شیشههای کوچک دارو، پر شده با آب چاهها و رودهای مقدس، چیده شده است. این اثر هم به اسطورههای مردمی دیرپا و هم توانایی بویز در تقدس بخشی به مواد روزمره اشاره دارد. «ادای احترام به مارسل دوشان» شکل یک محراب را به خود گرفته که با عکسهایی از پرترههای سه آدم معمولی تزیین شده است. این تصاویر جایگزین شمایلهای سنتی قدیسین با هالههای مقدس شدهاند. در «ادای احترام به گرترود استاین»(۲۰۱۱)، هیلر یک میز تحریر آرت دکو را با کتابهایی دربارهی نگارش غیر ارادی و اشیای مرتبط با آن پر میکند، که نمایانگر علاقهی استاینِ نویسنده به اوتوماتیسم و اشیای مربوط به آن است. مجموع تجربیات هیلر در این کارها در جدیدترین اثر چند لتهاش، «روی لبه»(۲۰۱۵) ترکیب شده است. این کار ۴۸۲ چشمانداز از ۲۱۹ نقطه در کرانههای بریتانیا را نشان میدهد، جایی که دریای خروشان به خشکی میرسد، به همان شکلی که توسط عکاسان و هنرمندان ناشناس در کارت پستالها نمایش داده شده است. سوزان هیلر(متولد ۱۹۴۰ تالاهاسی فلوریدا) در لندن زندگی و کار میکند. وی لیسانس هنر را از کالج اسمیت و فوقلیسانس را از دانشگاه تولین اخذ نموده و در مقطع دکتری در رشتهی مردمشناسی تحصیل کرده است.
www.lissongallery.com
نمایشگاهی از جدیدترین آثار نیکولا هیکس
لندن، انگلیس: گالری فلاورز نمایشگاهی از جدیدترین مجسمهها و طراحیهای هنرمند بریتانیایی، نیکولا هیکس، را برگزار مینماید. هیکس بیشتر برای مجسمههایش از پیکرههای اضطرابآور از جنس گچ و کاه شناخته میشود که بواسطهی استفادهی تمثالی از حیوان، انسان و اشکال ترکیبی، ادراک پیچیدهی سرشت انسانی را مورد مطالعه قرار میدهد. مجسمهی مرکزی نمایشگاه، پیکر افسانهای یک مینوتور(موجود تخیلی نیمه انسان، نیمه گاو) را مجسم میکند که در حین از بین بردن یک مجسمهی کلاسیک است، در حالی که با استخوان فک یک الاغ، گربهای را به قصد کشت میزند. در کنار مینوتور، جسد گربههایی از شاخههای یک درخت آویزان است و صحنهی مخوفی از خشونت و جنون میسازد. از طرفی حضور اثر «رقص کلاغ»_ یک پیکر انسانی بالدار با سری شبیه پرنده_ منحوس به نظر میرسد و گویی از پیشامد ناگواری خبر میدهد. در طول زمان داستانها و موجودات اسطورهای_ نظیر خرس، گربه و کلاغ_ برای هیکس منبعی غنی از مضامین را فراهم کردهاند. با آمیختن افسانهها با قصههای شخصی و خانوادگی، هیکس اجازه میدهد تا لایههای چندگانهی معنایی جدیدی ورای درونمایهی رایج این قصهها آشکار شود. استفادهی هیکس از کاه و گچ، با القای بافت و اعصاب بیرون زدهی بدن، زخم و خراشیدگی را به یاد میآورد. کاه باعث قوام گچ میشود و از سویی خط را به عنوان جز ساختاری مهمی در اشکال سه بعدی مجسمهها معرفی میکند. همچنین در نمایشگاه طراحیهای جدیدی در معرض دید هستند که طی سال گذشته از روی مدل خلق شدهاند. در حالی که فرآیند کار طراحی و مجسمهسازی هنرمند بیشتر به صورت ذهنی است، این بازگشت به شیوهی مستقیم و نزدیک کار از روی مدل، با روانی بیشتر خط در آثار، واکنش بی واسطهتری نسبت به موضوعات را بوجود آورده است. نیکولا هیکس(متولد ۱۹۶۰، لندن) در مدرسهی هنر چلسی و رویال کالج تحصیل نموده است. او در ۱۹۹۵ نشان امپراطوری بریتانیا را برای فعالیتش در زمینهی هنرهای تجسمی دریافت نمود.
www.flowersgallery.com
دیوید استوارت برگزیدهی جایزهی تیلور وسینگ ۲۰۱۵
لندن، انگلیس: دیوید استوارت جایزهی عکاسی پرترهی تیلور وسینگ ۲۰۱۵ را از آن خود کرد. این جایزهی ۱۲ هزار پوندی برای پرترهای گروهی از دختر هنرمند و دوستانش، ۱۰ نوامبر طی مراسمی به وی اهدا شد. عکس برگزیده با عنوان «پنج دختر»، دختر عکاس را به همراه چهار دوست نزدیکش نمایش میدهد و در حقیقت بازسازی صحنهی عکسی است که استوارت هفت سال پیش از همین افراد گرفته و در تیلور وسینگ ۲۰۰۸ به نمایش درآمده بود. در عکس اول، دخترها شاگردان دبیرستانی بودند، و در عکس جدید آنها تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند. استوارت میگوید: «همیشه به نوع تعامل متقابل مردم علاقمند بودهام_ یا در مورد این عکس، عدم تعامل، که الهام بخش عکاسی از این گروه دختران بود. در حالی که دختران از نظر فیزیکی خیلی نزدیک هستند، و ظاهر و پوششان تاکیدی بر تعلق آنها به یک گروه همسال است، نشانی از دوری و فاصله میانشان وجود دارد.» این شانزدهمین باری است که عکسی از استوارت برای نمایشگاه سالانهی تیلور وسینگ انتخاب شده است. دیوید استوارت، متولد لنکستر، با عکاسی از گروههای پانک کار خود را آغاز کرد، و پس از فارغالتحصیلی به لندن مهاجرت نمود. وی در حال حاضر هم روی پروژههای شخصیاش کار میکند و هم سفارشهایی را به انجام میرساند. جایزهی دوم امسال به عکاس ایرانیالاصل، انوش ابرار، برای عکسی از یک پسربچه رسید که متاثر از «کیوپید خفته» از کاراواجو خلق شده است. جایزهی سوم هم به پیتر زِلِفسکی تعلق گرفت. عکس او پرترهی زنی است که هنرمند وی را در حالی که مشغول کار روی مجموعهی «غریبههای زیبا» بود، ملاقات نمود. جایزه چهارم هم به آیور پریکت، برای عکسی از یک خانوادهی آوارهی عراقی اهدا شد که پس از تسلط داعش از روستای محل زندگیشان فرار کردهاند. جایزه جان کوبال به ارزش ۵ هزار پوند هم به Tereza Červeňová رسید. نمایشگاه امسال همچنین مجموعهی جدیدی از عکاس اهل افریقای جنوبی، پیتر هوگو، را در معرض نمایش قرار داده است.
www.npg.org.uk
قدرتمندترین مجموعهداران امروز امریکا
نیویورک، امریکا: برای قرنهای متمادی، حیات هنر وابسته به ثروتمندان بود. بدون آنها، بسیاری از آثار بزرگ جهان هرگز وجود نداشتند، و شمار زیادی از هنرمندان بزرگ نیز قادر به تامین هزینههایشان نبودند. در گذشته، ثروت عموما در دستان شاهان کم سلیقه یا افراد بلند پایهی مذهبی با دلمشغلههای سیاسی بود. اما امروز وضعیت بسیار متفاوت است و افراد متمول نمایش فهم و سلیقهی خود را در گردآوری مجموعههای هنری و آثار مشهور میبینند. تغییر دیگر این است که هنر دیگر محدود به فضای کاخها و کلیساها نیست، بلکه در گالریها نمایش داده میشود و همگان از آن لذت میبرند. این امر مرهون خیرینی است که یا آثار مجموعهشان را به موزهها و موسسات اهدا میکنند و یا به صورت فصلی به امانت میسپارند. این خیرین درآمدشان را از راههای متفاوتی کسب کردهاند و همیشه الزاما آن چیزی که انتظار میرود نیستند. این مجموعهداران بزرگ نه تنها موجبات استمرار فعالیت هنرمندان را فراهم میکنند بلکه با نمایش عمومی آثار اساتید قدیم، استعدادهای بالقوه و آتی هنری را تحت تاثیر قرار میدهند. اما چه کسانی قدرتمندترین مجموعهداران هنر امریکا هستند؟ استیو وین، که در زمینهی هتلداری فعالیت میکند با در اختیار داشتن کارهای پیکاسو و پیشنهادهای سنگین برای خرید کارهای وی شناخته میشود. وین همچنین به کارهای رامبراند و ورمیر علاقمند است و پرترهای از خود به قلم اندی وارهول دارد که در آپارتمان نیویورکش نگهداری میشود. نفر دیگر این فهرست،María Asunción Aramburuzabala در زمینههای مسکن و تکنولوژی سرمایهگذاری میکند. اگرچه وی به ندرت در مورد مجموعهاش صحبت میکند، اما مکررا در آرتفِرها حضور مییابد و علاقهی خاصی به کارهای مدرن و معاصر دارد. غول مایکروسافت، پل آلن، مجموعهدار مشتاق آثار استادان قدیم، امپرسیونیستها و نقاشان معاصر است. او گنجینهای شامل کارهایی از سزان، مونه، کلیمت، بروگل، ترنر و گرهارد ریشتر دارد و مرتبا آنها را برای نمایش به موزهها امانت میدهد. معلم سابق و فعال اجتماعی، باربارا لی، که یکی از قدرتمندترین زنان بوستون محسوب میشود نیز مدیر بنیاد خانوادهی باربارا لی است و به صورت تخصصی در زمینهی حمایت و خرید آثار هنرمندان معاصر زن کار میکند.
www.artdaily.org