اسب‌ هایی که به عکاس بال می‌دهند

مریم روشن‌فکر، تندیس: اسب‌ها از جمله موجوداتی هستند که بخشی از تاریخ و فرهنگ انسان را شکل داده‌اند، این حیوان که به نجابت شهره شده است، نمادی اسطوره‌ای و تصویری است از تکاپوی انسان برای زیستن.

به همین خاطر است که اسب در طول تاریخ هنر دستمایه آثار هنری بسیاری بوده است و کشیدن آن جزء مهارت‌های نقاشان به حساب می آمده است. تناسبات فرمی این حیوان به نمادی از زیبایی و اصالت تبدیل گشته و اسب دوستی و اسب شناسی از زمره علایق انسان‌ها در فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف محسوب می‌شود.

علی باقری، عکاسی است که اسب را از رویای کودکی خود بیرون آورده، او که در کنار مستند تحسین شده سال جاری، آتلان، از فرصت همنشینی با اسب‌ها سود برده است، مجموعه ای را پیش روی ما قرار می‌دهد که شرح عشق ورزی او با این موجود اسطوره ایست.

در بیانیه نمایشگاه باقری، یک ضرب المثل ترکمنی را نقل می کند که می‌گوید: « بال آدمی اسب است» و به راستی که این بال وفادار در طول تاریخ انسان، افق‌های دسترسی او را گسترش داده است.

bagheri-6-gallery

عکاسی فیلم، از جمله گرایش‌هایی در عکاسی است، که امکانات بسیاری را برای عکاس به وجود می‌آورد. در این ژانر از عکاسی، به دلیل چیدمان و میزانسن دقیق و امکانات نورپردازی، و همچنین حضور بازیگر و روایت، کار عکاسی در کادربندی و نورپردازی با کیفیت بهتری همراه می‌شود، و البته همین امر آزادی عکاس را در تنوع بخشیدن به بازی‌های تکنیکی خواهد بست. و او را تحت تاثیر نگاه کارگردان و فیلم بردار قرار می‌دهد. اما برای عکاسی که دقیقا صحنه‌ای را در ذهن دارد، امکانی را به وجود می‌آورد که به راحتی به آن دسترسی داشته باشد.

نمایشگاه علی باقری در نگارخانه شماره شش را البته در عین حال که در صحنه فیلم عکاسی شده‌اند، اما نمی‌توان به عنوان عکس فیلم محسوب کرد، بهتر است بگوییم او در کنار عکاسی از فیلم، از این بستر آن هم در فضای زیبا و طبیعت خیال انگیر ترکمن صحرا، استفاده کرده و مجموعه‌ای از عکس‌های ایلحان اسبی که شخصیت اصلی فیلم آتلان است را برای خود عکاسی کرده است.

باقری با رویکردی رویا گونه سعی در بازنمایی احساس فردی خودش نسبت به اسب کرده است و در این بازنمایی، خیال انگیز، او از جلوه‌های ویژه بصری سود برده ، تا هرچه بیشتر عکس ها را از فضای عکاسی فیلم دور کند. بخشیدن جلوه عکاسی مادون قرمز که باعث تیره شدن آسمان و برجسته گشتن ابرها می‌شود، و همچنین باعث تشدید حجم سوژه می‌گردد، اسب و سوارش را به مجسمه بدل کرده است.

ali-bagheri2

او با استفاده از قدرت عکس سیاه و سفید، در ایجاد فضای رمانتیک و بهره بردن از گستره خاکستری، که باعث حساس‌تر شدن چشم و تقویت تضادهای جزئی نوری و رنگی در سوژه می‌شود. توانسته رابطه نزدیک و انسانی عمیقی را که بین علی و ایلحان برقرار است را به تصویر درآورد.

در عین اینکه با استفاده از لنزی با زاویه باز فضای پیرامون سوژه‌ها را بدل به نا کجایی در رویایی مه‌آلود گردانیده و از همین طریق به اسب‌ها و سایر موجودات این فضا وجهه ای فوق طبیعی و اسطوره‌ای بخشیده است، که فضای آثار او را به تعبیری که در بیانیه نمایشگاه از به تصویر در آوردن آرزوی کودکی خود بیان کرده ، نزدیک گردانیده است.

او موفق شده با یاری همه تکنیک‌های اغراق بر انگیز عکاسانه، به مقصود خود در تقدیس اسب‌ها دست یابد.

نگاه این عکاس نگاهی طبیعت گرایانه است، او همه حاضران درون کادرش را به نحوی نشان می‌دهد، که بخشی از طبیعت اطرافشان باشند، طبیعتی که همان طور که گفته شد، با ترفندهای تکنیکی، به ناکجا آبادی در لامکان تبدیل شده است، که شاید استعاره‌ای از جهان عکاس باشد. جایی در خیال که او انگار همیشه آنجا بوده است، انگار علی فیلم آتلان، همان علی باقری عکاس است، که دارد در رویایش با اسب‌ها و طبیعت بیکرانه ترکمن صحرا زندگی می‌کند.

شاید می‌شد، نگاهی ساده‌تر و بی‌پیرایه تر نیز برای بازیابی این فضا پیدا کرد، فضایی که قصورات دوربین دیجیتال در تولید تصاویر سیاه و سفید خللی در آن ایجاد نکند. اما  عکاس در مجموع در بیان احساس خود و آن‌چه به واسطه بیانیه نمایشگاهش قصد بازنمایی آن را داشته است، موفق بوده و ما را با خود همراه می‌کند.

علی باقری با کارنامه طویلی در عکاسی فیلم و جوایز فراوان، در این نمایشگاه البته  توانسته ما را از فیلم آتلان جدا کرده و به جایی بیش از آن ببرد. جایی که در آن خودش بخشی از آن طبیعت غریب می‌شود و از نو آن را برایمان روایت می‌کند.

ali-bagheri3