بخش دوم از مجموعه مقالات پرونده اقتصاد هنر به مذاکره برای اولین نمایشگاه در گالری اختصاص دارد . این پرونده نوشته Alan Bamberger ترجمه زهرا قیاسی است که به صورت اختصاصی برای نخستین بار در سایت آوام منتشر میشود. منبع :artbusiness.com
بخش نخست را اینجا بخوانید:
[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]
گالری دارها به دنبال چه چیز در هنرمند هستند؟
تا به حال فکر کرده اید که یک گالریدار چطور تصمیم میگیرد اولین نمایشگاه را برای هنرمندی برگزار کند؟ شاید مثل خیلی از هنرمندان خیال میکنید که مساله فقط هنر است. کارتان را به گالری نشان میدهید و صاحب گالری از فرط ذوق مدهوش میشود و بازی تمام است. واقعاً اینطور نیست. گالریدارها میگویند که اصلا چنین اتفاقی نمیافتد. مسلم است که گالریدار باید تحتتاثیر کارتان قرار گیرد و به قدری خوشش بیاید که مایل باشد کارها را نمایش دهد، اما به قولی این فقط ابتدای ماجراست.
برگزاری اولین نمایشگاه در گالری صرفاً یک قرارداد غیرشخصی بین دو فرد نیست. قراردادی که در یک طرف هنرش را شما تامین کنید و گالریدار هم دیوارش را در اختیار بگذارد. بعد شما پی کارتان بروید و بقیه کارها را آنها انجام دهند. شما و گالریدار وارد رابطهای تجاری میشوید و این نوعی شراکت است که امیدوارید نتایج خوبی داشته باشد. گالریدار همیشه به آینده فکر می-کند. برای گالریدارهای پرسابقه کار کردن با هنرمندی جذاب است که در درازمدت سودی دوجانبه برای طرفین داشته باشد.
گالریدارها قبل از تصمیم برای برگزارکردن اولین نمایشگاهتان به چه چیز فکر میکنند؟
با زندگی حرفهایتان به عنوان هنرمند شروع کنیم، نه اینکه تا حالا چه کردهاید، بلکه چه پیشبینی و برآوردی درباره آیندهتان میتوان داشت. گالریدار هم باید کارتان را دوست داشته باشد و هم پتانسیل رشد و پیشرفت را در شما ببیند. آنها هم میدانند که نتیجه هیچ وقت سریع به دست نمیآید، اما میخواهند تاحدی مطمئن شوند که اگر زمان و پول و اعتبارشان را خرج کار شما می-کنند، چشم¬انداز آینده شما نویدبخش رشد و پیشرفت باشد. در واقع به دنبال علامتهایی هستند که نشان دهد در هنرتان جدی هستید و نقشه و برنامهای دارید. برای خودتان فلسفهای دارید و متعهد هستید که سالیان سال هنرمند بمانید و آثارتان را نمایش دهید. گالریدارها از کسانی که ناگهان در زندگیشان تغییر مسیر میدهند و از صحنه هنر محو میشوند بیزارند. این دسته از هنرمندان به اعتبار گالری لطمه میزنند.
واسطههای هنری هنرمند ایدهآل خود را کسی توصیف میکنند که بلندپرواز، اصیل، خطرپذیر، جسور و الهام بخش باشد. آنها میخواهند کل داستانتان را تخیل کنند و بدانند که سفر پرماجرای زندگی شما را به کدام سمت میبرد و چه چیر خلاقیت شما را بر می¬انگیزد و الهام میبخشد. آیا بیش از یک ایده در سردارید؟ بینش خاصی دارید؟ آیا بینشتان روشن و واضح است؟ آیا کار نویی می کنید و قلمرو جدیدی میگشایید؟ یا گذشته را نشخوار میکنید و در کنجی وامانده اید؟ آیا اهل کارید و وقت زیادی در استودیوتان صرف میکنید؟ مهمتر از همه اینکه آیا در حال حاضر مجموعهای کامل یا در حال تکمیل دارید که جدید و اوریجینال باشد و هیچ جا نمایش نداده باشید؟… و اگر ندارید آیا قادرید تا تاریخ مشخصی کارها را برسانید؟
خب دیگر، صحبت از بینش و تعهد کافیست. بیایید درباره کسب و کار حرف بزنیم. گالریدارها ترجیح میدهند با هنرمندی کار کنند که کمی دانش تجارت داشته باشد و مهمتر اینکه درک کند که شراکت و رابطه تجاری موفق به چه معناست یا اگر هنرمند تازهکار است تمایلی به یادگیری داشته باشد. هنرمند مطلوبشان کسی است که شراکت را درک کند و بفهمد که هر دو طرف باید همکاری و پیشرفت کنند، حتی در زمان سختی و کسادی کار. خلاصه اینکه به دنبال هنرمندانی هستند که کار کردن با آنها خیلی آسان باشد. مثلا از اولین نمایشگاه توقع معقولی داشته باشد. فرض کنید اولین نمایشگاهتان را برگزار کردید و فروشتان کم بود اما در کل جواب خوبی از نمایشگاه گرفته شده و خود گالریدار هم راضی است. گالریدارها میدانند که بعضی از هنرمندان با همین نتیجه هم تشویق میشوند اما عدهای دیگر غمگین و ناامید میشوند. پس گالریدار از اول سعی میکند تشخیص دهد شما از کدام دسته¬اید. واضح است کسی که فقط تا نوک بینیاش را میبیند به نتیجه نخواهد رسید. گالریدارها از هنرمندان غمگین و افسرده و مالیخولیایی و شاکی بیزارند، پس قبل از هر کار روحیهتان را ترمیم کنید.
گالریدار میخواهد بفهمد که آیا عاشق حرفه هنرمندی هستید و برای نمایش هنرتان اشتیاق نشان می¬دهید؟ آیا نظرتان درباره نمایش اثر هنری به دیدگاه گالریدار نزدیک است؟ اگر جوابتان به این سوالها مثبت است و اثرتان هم گالریدار را تحت¬تاثیر قرار داده است به احتمال زیاد فرصت نمایش آثارتان را به دست میآورید. گالریدار از هنرمندی که گمان کند نمایشگاه گذاشتن اول و آخر کار است و یا مدام تملق بگوید و انتظار داشته باشد همه کارها فروش بروند و اگر نرفتند داد و قال به پا کند، گریزانند. امیدوارم شما هم این مسائل را دریابید و از فرصت نمایش کارهایتان هیجانزده شوید و به همکاری با گالری همچون رابطهای با سودآوری دوجانبه نگاه کنید نه دشمنی و خصومت.
برای گالریدارها مهم است که بدانند آیا می توانند از هر جهت با شما کنار بیایند؟ آیا به گالری اعتماد می¬کنید که کارش را بلد است؟ توجه میکنید که چقدر برایتان دوندگی می کنند؟ به توصیه و پیشنهادشان توجه میکنید؟ بعضی از هنرمندان فکر میکنند بیشتر از گالریدار میفهمند و بعضی فکر میکنند باید به واسطهها دستور بدهند که رفتارشان باید چطور باشد و حتی به گالری-دار میگویند کارش را باید چطور انجام دهد. این روحیه مانع شما خواهد بود. باید بدانید که گالریدار بهتر از هر کسی میداند که چطور باید کسب و کارش را اداره کند.
تعریفی که گالریدارها از رابطه خوب با هنرمند میدهند خیلی شبیه رابطه دوستی و حتی عاشقانه است. سوالی که گالریدار مدام از خودش میپرسد این است که آیا میتوانم این شخص را دوست خودم ببینم؟ میتوانیم با هم شام بخوریم؟ از هم خوشمان میآید؟ کنار میآییم؟ گفتگویمان خوشایند است؟ به نظرات یکدیگر احترام میگذاریم؟ بعضی از گالریدارها ترجیح می¬دهند فقط با هنرمندان مجرب کار کنند چون تجربه خیلی از این مسائل را به صورت طبیعی به شما یاد میدهد.
در آخر به یاد داشته باشید که گالری نهادی برای خدمتگزاری به شما نیست. مطمئن باشید با چنین نگاهی هرگز به نمایشگاه اولتان نمی رسید. این را درک کنید که داستان یک رابطه مشارکت است که اگر به موفقیت برسد، هر دو طرف سود خواهند برد.
در ادامه نکاتی درباره مذاکره با گالریدار میخوانید:
- گالری دار انتظار دارد که با فضا و روند کاری گالریاش آشنا باشید. بنابراین رزومه و نمونه کارتان را بدون شناخت محیط کار و فضای فکری گالری برایشان نبرید.
- همیشه رفتارتان آکنده از همدلی و اصالت و احترام باشد. سعی نکنید با معلومات آکادمیک آنها را تحتتاثیر قرار دهید. به زبانی ساده و خودمانی درباره کارتان صحبت کنید. آنها در ابتدای کار میخواهند فقط خودتان را بشناسند، پس توضیحات تفصیلی را برای بعد نگه دارید.
- برای قیمتگذاری انعطاف نشان دهید. اینکه قبلا کارتان را در گالری معتبری نمایش دادهاید دلیل نمیشود که قیمتتان را دو و سه برابر کنید. یکی از عواملی که باعث میشود گالریدار به کار با شما ترغیب شود این است که احساس کند قیمتهایتان عادلانهاند و او قادر است در این سطح قیمت کار بفروشد. به یاد داشته باشید فرختن به قیمت پایین بهتر از نفروختن به قیمت بالاست و نمایشگاهی که به کلی فروخته شود سابقه بسیار خوبی در رزومه شماست. هیچ کس نمیپرسد که کارها را به چند فروختهاید.
- اجازه دهید گالریدار خودش کارهای نمایشگاه را انتخاب و چیدمان کند. او بهتر از شما فضایش را میشناسد و میداند کدام کارها را بهتر میتواند ارائه کند.
- از اول کار شروع به درخواست انواع و اقسام چیزها نکنید. این هم یک رابطه است و زیادهخواهی در ابتدای کار برای طرف مقابل هشدار دهنده است.
- مدام به جزئیات گیر ندهید، این برخورد باعث میشود رابطههای قدیمی خراب شوند و رابطه های جدید از همان نطفه شکل نگیرند.
- در مصاحبه اولتان از گفتن دو چیز به شدت پرهیز کنید: اینکه مشکلی با واسطهها دارید و دیگر اینکه تجربیات قبلیتان با گالریها تلخ بوده است. این کار شانس شما را کم میکند.
[/one_half_last]
گالری های وطنی؟
چقدر گالری دارای اونور فکر می کنن
از گالری دارای ما باید یاد بگیرن
فله ای از همه فقط سی دی می خوان بر اساس چیزی که تو کامپوترشون می بینن تصمیم می گیرن کار کنن.
کلا یه پوزخند رو لبشون دارن
و اصلا حرف نمیزنن
سلام. من میخواستم بین هنر نقاشی و رشته ی تجربی یکی رو انتخاب کنم. البته استعداد زیادی تو هر دو دارم. از کودکی استعداد خیلی زیادی تو نقاشی دارم ولی تابحال دوره ی هنری ندیدم. البته یه بار کلاسهای جهاد دانشگاهی هنر رو شرکت کردم ولی نمیدونم چرا ترجیح میدم بدون استاد و از خودم نقاشی بکشم ولی اگر کارهام رو ببینید از کسایی که دوره دیدند یا در نقاشی تحصیل کردند هم بهتره. ولی چون برای خودم یا دور و بری هام میکشم اصلا با نحوه ی برگزاری نمایشگاه آشنایی ندارم. اگر ممکنه به من بگید که آیا بدون شرکت در دورها ی خاص یا تحصیل نقاشی در دانشگاه هنر کسی میتونه کارهاش رو در نمایشگاه ها یا گالریهای مهم حتی تو حراج تهران عرضه کنه یا نه؟
دوست عزیز الزامی به شرکت در رشته نقاشی و دانشگاه نیست منتها حضور در دوره های تخصصی در این زمینه میتواند به شما در پیشرفت کارهایتان و برگزاری نمایشگاه کمک کند.