با توجه به رویکرد روز افزون متفکران فلسفه معاصر و از سوی دیگر جمعیت جوان هنرمندان جامعه امروز، چیستی هنر و زیبایی مقوله ای قابل توجه و بحث میباشد دیدن آثار هنری و بررسی آنان از منظر اندیشه دغدغه این پرونده جدید سایت تندیس می باشد. این پرونده تحت عنوان کلی «فلسفه هنر» در موضوعات متعدد ارائه خواهد شد که با ارایه مقالات و خلاصه کتب مرجع و ترجمه شده در پی غنای این حوزه فکری میباشد.
بخش اول: بررسی رئالیسم در اثر «پرچم» جسپر جانز
(با تکیه بر تعاریف «استاد مهدی حسینی» از رئالیسم)
نوشته رضا رفیعی راد
- مقدمه
اگر سبکها و مکاتب را محصول نگاه انسان هر عصر به واقعیات زمان خویش بدانیم، رئالیسم، بیش از همه مدعی پرداخت صریح و بی واسطه ی امر واقع می باشد. اگرچه تعاریف زیادی برای سبک رئالیسم ذکر نمودهاند، مناقشه بر سر چیستی واقعیت مناقشهای بیپایان است. مقالات متعددی در ارتباط با تعریف رئالیسم ارائه شده، یکی از کاملترین آنها، مقاله مهدی حسینی با عنوان “رئالیسم در تعریف” است که بر اساس شواهد تاریخ هنر و تحلیل آثار، صورتبندی شده است. در آن مقاله مهدی حسینی سعی دارد در هفت بند، به سئوال رئالیسم چیست پاسخ دهد. یکی از هنرمندان معاصر که ناقدان هنری جریان رئالیسم را در آثارش مورد بررسی قرار داده اند، جسپر جانز هنرمند آمریکایی است. مقاله حاضر، رئالیسم موجود در اثر جسپر جانز، را در جهان معاصر، با تکیه بر هفت مولفه تبیین شده در مقاله دکتر مهدی حسینی، با روشی تطبیقی و تحلیلی مورد بررسی قرار می دهد و به نظر میرسد بر اساس چهار مولفه آن یعنی : بیان رئالیستی برای بالابردن کیفیت عینی و تضاد در برابر دفرماسیون، تضاد با آرمانگرایی، دارای محتوای سیاسی در خدمت نظام حاکم و نیز اغراق در بیان عینی واقعیت، می توان وجوه مختلف واقعگرایی جاری در این اثر را توضیح داد.
هنر مدرن که تکاپوی وجودی خویش را از امپرسیونیسم آغاز کرده بود، در اندیشه استحصال به هنر ناب و مستقل پیش میرفت و سعی بر حذف تاکیدات رومانتیسیستی و رئالیستی در محتوای اثر هنری داشت که راه را برای بوجود آمدن سبکهایی مانند فوویسم، کوبیسم، کنستراکتیویسم و نئوپلاستی باز کرد. شالوده هنر مدرن را می توان در مفاهیمی که گرینبرگ عرضه کرد به وضوح مشاهده نمود. این مفاهیم بر اجتناب از دغدغه های بیرون از هنر و تمرکز بر روابط درونی هنرصحه می گذاردند. پس از جنگ جهانی دوم نیز تاریخ هنر، در اکسپرسیونیسم انتزاعی شاهد بازگشت نوعی رومانتیسیسم مبتنی بر رفتارهای هیجانی و انرژی هنرمندانی نظیر پالاک، دکونینگ و… که روی بوم جریان مییافت، بود. سپس انتزاع پسانقاشانه موضوع و محتوا را برای نمود هرچه بیشتر جریان فرم و ابداعات بصری بطور کامل حذف کرد. این جریان نه تنها باعث تثبیت هنر مدرن نگردید بلکه مهر پایانی بر دستاوردهای هنر مدرن بود.
اما هنر در پویش تفکر انتقادی خود، اندیشههای جدیدی را بر محمل تجربیات پیشین تاریخ هنر به منصه ظهور رساند. علاوه بر تحولاتی نظیر اصل عدم قطعیت و نسبیت که در علوم رخ داد، تجربه جدید واقعگرایی که پس از اکسپرسیونیسم انتزاعی در آثار هنرمندانی چون جسپر جانز و راشنبرگ رخ نمود، وامدار فعالیتهای هنری دوشان نیز بوده است.
اگر در ابتدای مدرنیسم، سورا دریافت از واقعیت را در پیگیری فرآیند فیزیکی ادراک بصری دنبال می کند، جسپر جانز نیز واقعیت نادیدنی، یعنی واقعیت فرآیند ادراک را بعنوان واقعیت دنبال می کند. تشابه کار این دو هنرمند این است که هر دو هنرمند بیننده را رها می کنند تا خود، این واقعیت نادیدنی را تجربه کند. یک تفاوت در این جاست که واقع گرایی در آثار جانز بر اساس اقتباس و بوسیله تکثیر صورت می گیرد و مرزهای مختلف هنر را در می نوردد. در این نوع واقعگرایی رسانه هنر، دو نوع کارکرد به خود میپذیرد، هم موضوع است و هم ابزار آفرینش. از آثار جسپر جانز هنرمند آمریکایی می توان به نقاشی از پرچم آمریکا، سیبل هدف، چراغ قوه، لامپ و .. اشاره نمود. همانطور که گفتیم، واقعگرایی عصر او تحت تاثیر کشفیات فیزیک معاصر قرار داشت که از علوم تجربی به علوم انسانی سرایت کردند. جان ورنون می گوید: ” دیدگاههای انسانی نسبت به مفاهیم و زندگی در سه قرن گذشته دچار تحولات شگرفی شده است که انعکاس این دیدگاهها در قلمرو هنر به خوبی مشهود بوده است. در این تغییر و تحول، پدیدهها و امور دیگر نیز تغییر یافتهاند و هنر هرگز نتوانسته خود را از این پدیده های دگرگو ن کننده دور نگاه دارد.علم و تکنولوژی در این سه قرن، به ویژه در یکصد سال اخیر چنان میدان وسیعی پیدا کرده که فاصله بین دگرگونی ها و پدیده های نو را روزبهروز کوتاهتر کردهاست”.(ورنون، ۱۳۸۳: ۵۳) برای بررسی نوع واقعیت گرایی جدید در آثار جسپر جانز ، ابتدا باید بر تاریخچه و معنای متداول رئالیسم و بررسی آن در دوره های پیش از آن نظری بیافکنیم. سپس نظرگاه مهدی حسینی درباره رئالیسم را بررسی خواهیم نمود و در آخر به اثر جسپر جانز و تطبیق آن با این نظریه خواهیم پرداخت.
[/one_half_last][one_third]
- نظرات گذشته
برخی از نویسندگان معتقدند رئالیسم در هنر، از ابتدای تاریخ ادبیات و هنر وجود داشته است. بطوریکه می توان خطوط واقعگرایی را در آثار هومر، آریستوفان، نوشتارهای مصر باستان و نیز در هنر سده ششم، ژاپن سده دهم و چین سده سیزدهم و … تشخیص داد. پیش از شانفلوری، اولین بار یک نشریه فرانسوی به نام ” emercure francais ” این واژه را به معنای دکترین ادبی که در آن استفاده از منابع طبیعت جای تقلید را میگیرد، بکار برد. شانفلوری در ۱۸۴۳ نام و قواعد رئالیسم را تشریح و همراه با دورانتی نشریه ای به نام ” رئالیسم” منتشر نمود. تاریخ رئالیسم ساچکوف و رئالیسم ایمیان گرانت نیز شرح مفصلی از رئالیسم را ارائه نمودهاند.
[/one_third][one_third]- معنای رئالیسم
رئالیسم محصول عمده قرن نوزدهم با انبوهی از تجربیات علمی و صنعتی است. دانشنامه”بریتانیک” ، واژه”واقعگرایی”در هنر را برابر ایدهآلیسم قرار میدهد و رئالیست را کسی میداند که اولا تعمدا از میان موضوعهای زیبا و همگون،توصیف موارد زشت و ناهمگون را برمیگزیند.ثانیا خود را با «خود» و نه «نوع» درگیر میسازد و در نهایت متعهد میشود حقایق را آن گونه که هستند بیان نماید. رئالیسم نوعی تفکر است که بیان می دارد واقعیات خارجی فارغ از شناسایی ذهن بشر وجود خارجی دارند به بیان بهتر سوژه انسانی سهمی در وجود واقعیت خارجی ندارد. رئالیسم مدعی است استقلال جهان خارج از ذهن بشر، ربطی به معرفت ندارد. رئالیستهای کلاسیک باور داشتند که امور کلی در خارج از ذهن ما عینیت دارند و امور خارج از ذهن واقعیتند نه توهم. شلینگ نیز در سال ۱۹۷۵ رئالیسم را در برابر ایده آلیسم دانسته و آنرا «مسلم گرفتن وجود جز خود» تعریف نموده است.( ولک، ۱۳۷۷ : ج ۴ ص ۱۱)
رضا سید حسینی نیز معتقد است: «هدف رئالیسم، جستجو و بیان کیفیات واقعی هر چیز و روابط درونی مابین یک پدیده و دیگر پدیدههاست. ادبیات رئالیستی، موجودات طبیعی و اجتماعی را به عنوان موجودات منفرد و قائم بالذات مورد مطالعه قرار نمی دهد، بلکه آنها به مثابه حلقه های زنجیر بیپایان عمل و عکسالعمل رفتار میکنند.”( سیدحسینی، ۱۳۵۸ : ج۱، ص ۱۵۸)
[/one_third][one_third_last]
ریموند ویلیامز درباره معناهای متفاوت و رایج رئالیسم در قرن نوزدهم میگوید: «در قرن نوزدهم، رئالیسم یک واژه جدید بود که با چهار نوع مفهوم متفاوت در متون ظاهر می شد:
- به عنوان اصطلاحی که از لحاظ تاریخی آموزه های رئالیست ها را که مخالف معتقدات تسمیه گرایان بود، توصیف میکرد.
- به منزله واژه ای که آموزههای جدید دنیای مادی مستقل از ذهن و روان را تشریح می کرد. این معنا گاهی مترادف ناتورالیسم و ماتریالیسم به شمار میرفت.
- به عنوان توصیفی مبنی بر پذیرش چیزها به همان صورت واقعی که وجود دارند و نه آنگونه که ما تصور میکنیم و یا مایلیم که وجود داشته باشند.
- به عنوان واژه ای که شیوه و یا طرز فکری را در هنر و ادبیات توصیف می کند – در ابتدا دقتی بسیار زیاد در شیوه بیان و سپس التزام به توصیف وقایع حقیقی و ظاهر نمودن چیزها به همان صورت واقعی که وجود دارند. ” (ویلیامز، ۱۳۷۳: ۳۷۲) »
همچنانکه در قرن نوزدهم نیز رئالیسم فاقد یک معنای ثابت و واحد بود، بنظر می رسد نمی توان واقعگرایی را در قالب تعریف محدود و محصور نمود. چراکه موضوع شناخت به دو فاکتور انسان و هستی مرتبط است و هر دو در حال تکاپو و حرکت هستند یعنی فاعل شناخت (انسان) و موضوع شناخت(هستی) هر دو در تغییرند، در نتیجه، رویکردهای متفاوتی نسبت به آنچه واقعیت و حقیقت می نامیم صورت خواهد گرفت و نهایتا تعریف ما از چیستی رئالیسم نیز مشمول وحدت همه جانبه و دقیق و مرزبندی مشخص نخواهد گردید. «اما همچنانکه در نزد اهل فلسفه توافق کاملی از اصطلاح حقیقت (رئال) وجود ندارد، بلکه پاسخ ها در مقابل این که حقیقت چیست، بر مبنای رویکردهای مختلف بدین قضیه شکل می گیرد.» (گرانت، ۱۳۷۹: ۱۴)
[/one_third_last]این مطلب ادامه دارد.
[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]منابع :
– احمدی ، بابک.( ۱۳۹۱) . حقیقت و زیبایی،چاپ دوم ، تهران: نشر مرکز
– بکولا، ساندرو. (۱۳۸۷). هنر مدرنیسم، ترجمه رویین پاکباز ؛ هلیا دارابی. چاپ اول. تهران: فرهنگ معاصر
– حسینی، مهدی.(۱۳۸۱). هنر مفهومی . ماهنامه بیناب، شماره ۱
– حسینی، مهدی. (۱۳۷۳). رئالیسم در تعریف، فصلنامه هنر، شماره ۲۷
– سید حسینی، رضا. (۱۳۵۸). مکتب های ادبی. جلد ۱، چاپ هفتم، تهران: انتشارات زمان
– کرامتی، محسن.(۱۳۸۰). فرهنگ اصطلاحات و واژگان هنرهای تجسمی، انگلیسی ـ فارسی، چاپ اول، تهران: نشر چکامه
– گرانت، ایمیان. (۱۳۷۹). رئالیسم، ترجمه حسن افشار، چاپ سوم، تهران: نشر مرکز
– ورنون، جان(۱۳۸۹). علم و هنر مدرن در قرن بیستم، مترجم: قاسم غریفی ، نشریه نمایش، شماره ۱۳۳و ۱۳۴
– ولک، رنه، ( ۱۳۷۷). تاریخ نقد ادبی، ترجمه سعید ارباب شیرانی، جلد اول، چاپ اول، تهران: انتشارات نیلوفر
– ویلیامز، ریموند، (۱۳۷۳)، تطور مفهوم رئالیسم، ترجمه مهناز مصطفایی علایی، فصلنامه هنر، شماره ۲۷
منابع کو؟
چرا سر راست نمی نویسید؟ چرا خوندن این متن سخته؟ باید یه نفر بیاریم برامون توضیح بده؟
پاسخ خانم (سمانه) درود بر شما. زبان پژوهشی در هنر با زبان معمول در هنر ما فرق دارد و به فلسفه نزدیک تر است. شاید به این دلیل کمی دشوار می شود.
درود برشما. منابع در بخش پایانی این مقاله خواهد اومد.
عکس پرچم اثر جاسپر جونز می باشد؟
رفرنسها رو لطفا در هر قسمت جداگانه بزنید. برای دسترسی سریعتر عرض می کنم.
با سلام
منابع به درخواست مخاطبین در پایان هر بخش قرار داده می شود.