[گزارش سال]
گردآوری و برگردان: علیرضا بهارلو
یک سال با هنر؛ مهمترین رویدادهای هنری جهان در سال گذشته میلادی
با گذر از واپسین روزهای تقویم و همگامشدن با سال جدید، مرور رویدادهای دنیای فرهنگ و هنر در راستای ارزیابیِ روند اثرگذاریِ هنرمندان و بازنگری محورهای خلاقانهی کارنماها، امری مهم و ضروری به نظر میرسد. هنر معاصر با شکست مرزها و گسست از محدودیتها، بهنحو فزایندهای متنوع و متفرق شده است و هنرمندانش نیز تاثیر و نفوذ خود را در پهنهی فرهنگی و سیاسی وسیعتری میآزمایند.
تاثیرگذارترین هنرمندانِ درقید حیاتِ سال گذشته، طیف گستردهای از رسانهها، ملیتها و جنسیتها را در معرض نمایش گذاشتند. در حالی که هنرمندان سرشناس (عمدتا مردان) بهدرستی در این فهرست جای خود را حفظ کردهاند، اما اسامیِ کمترشناختهای نیز در این میان ــ بهواسطهی اعمال و عاداتی که هنر را با نقد اجتماعی درمیآمیزد ــ سر برآوردند.
اسامی هیئت سهنفرهی جف کونز، سیندی شرمن و دمیِن هرست ــ که در زمرهی «مقدسین» هنر شمرده میشوند ــ رجعتی دوباره به این فهرست داشت. هریک از این اشخاص، تا به امروز پیشگام رویکردهای تازهای در رسانهی مطلوب خود بودهاند و در حال حاضر نیز آثار مبتکرانهی ایشان در موزههای سراسر جهان، منادی سبکهای نوینی است که پیوسته پیشتاز در عرصهی قیمتها و تاثیرگذار بر سایر رویدادهاست.
اما با وجود این، سال ۲۰۱۵ شاهد حضور کمرنگترِ زوج هنری، فرانک استلا و الکس کَتس ــ نقاشان سالهای گذشته ــ برای تصاحب ردههای بالاتر فهرست بود. نقاشیهای انتزاعیِ کنارهبارز (خطبر) استلا در مقیاس دیوار، در اولین نمایشگاه مروریِ مهم برای آراستن ساختمان جدید موزهی ویتنی (نیویورک)، مورد تقدیر و احترام قرار گرفت. این در حالی بود که پرترههای فیگوراتیو و استیلیزهی کَتس، سوژهی چندین نمایشگاه موزهایِ عمده بود.
در رویدادهای سال گذشته، دو هنرمند زن هشتادوچندساله با تعدیل نابرابریهای جنسیِ شایع در سراسر جهان، جایگاه خود را در فهرست ارائهشده ارتقا دادند: یایویی کوساما و یوکو اونو. نقاشیها و مجسمههای مملو از نقطهی کوسامای ۸۶ساله اکنون در یک کارنمای مروری در موزهی هنر مدرن لوئیزیانا (دانمارک) گردآوری شدهاند. شاید بتوان معروفترین اثر او با عنوان «ابدیت، تصویر اتاق را در خود منعکس ساخت»۱ را اثری دانست که موفق شد سرخط خبرهای مربوط به نمایشگاههای دنیا را به خود اختصاص دهد. یوکو اونو هم توانست برای نخستین بار در سال ۲۰۱۵ در رأس جایگاه هنرمندان درقید حیات جای بگیرد. آثار متنمحور و پرفورمنسهای او پیشتر در دههی ۱۹۶۰ توانسته بودند به پیشتازی و پیشگامیِ یک جنبش هنریِ مفهومگرا بینجامند ــ جنبشی که به طور قطع و برای همیشه گسترهی تعریف هنر را امتداد بخشید. او از آن پس تاکنون جسورانه به طرح مسائل پرهیاهو و بحثانگیزی مانند جنسیت، هویت، طبقهی اجتماعی و جنگ پرداخته و در سال گذشته نیز با ارائهی یک نمایشگاه مهم ــ در موزهی هنر مدرن نیویورک (MoMA) ــ وارد عرصه شد.
جهان هنر در سال ۲۰۱۵، به طور امیدوارکنندهای تاکید و تمرکزش را بر آثاری معطوف کرد که سویههای اجتماعی و سیاسی داشتند. هنرمند چینی مخالف، آی ویوی، همچنان در صدر بحث و مجادلات قرار داشت و سرانجام گذرنامهاش را پیش از موعد دریافت کرد تا بتواند بهموقع در مراسم گشایش کارنمای مروری «رویال آکادمی» شرکت کند. تانیا بروگوئرا۲، هنرمند نمایشگر و چیدمانکار کوبایی نیز پس از تلاش برای به صحنه بردن اجرایی مشارکتی در یک سخرانی آزاد در هاوانا، گذرنامهاش را گم کرد. در این حین، تیستر گِیتس۳، جوانترین هنرمند این فهرست (۴۲ساله)، پس از یک ارائهی انفرادی سرگرمکننده در گالری معتبر «وایت کیوب»، یک مرکز هنریِ غیرانتفاعی به مساحت تقریبی ۱۶۰۰ متر مربع را در محلهی شیکاگو افتتاح کرد.
حبس و توقیف آی ویوی و بروگوئرا و آزادیهای متعاقب نیز در جریان اخبار شاخص هنریِ این سال جای تامل و درنگ بیشتری داشت ــ فهرستی که از بعضی لحاظ به سوی آهنگ و نواختی آشنا که البته بههیچوجه ملالآور نبود پیش رفت. مدیران و هیئت اجراییِ محل مزایده آمدند و رفتند؛ دعاوی اقامه شد و فیصله یافت؛ و قیمتهای مزایده نیز به منتهیدرجهی خود رسید. با این همه، دنیای هنر در سال گذشته ناگزیر باید با مسائل و مشکلات سیاسی و اجتماعیِ گستردهتری که همگی تاثیر و فشار خاص خود را بر این جریان داشتند مقابله میکرد؛ مسائل و معضلاتی مانند پیدایش و نفوذ دولت اسلامی (داعش)، یهودستیزی و مجادلات مرتبط با حقوق کارگری.
آی ویوی و بروگوئرا از هنرمندانی هستند که فاصله و خلأ میان اخبار هنر و اخبار صفحات اول جراید را پر کردند ــ آنیش کاپور و کریستوف بوشِل۴ هم به این جریان ملحق شدند. وقتی خرابکاران با رنگنوشتههای یهودستیزانهی خود به مجسمههای قبلی کاپور یورش بردند، او درخواست کرد تا شعارها در طول کار چیدمان «ورسای»۵ باقی بمانند. این کار در واقع تلاشی بود برای یادآوریکردن عموم نسبت به پیشداوریها و تعصبات مداوم و فراگیر در فرانسه ــ و دادگاه فرانسه نیز علیه او حکم داد.
در جریان بیینال ونیز، بوشل کلیسای سانتا ماریا دلا میسرکوردیا۶ی این شهر را با تغییر کاربری، به مسجد تبدیل کرد. این اقدام او پرسشهایی را دربارهی بیگانههراسی اروپاییان و نقش تاریخی مسلمانان در ایتالیا مطرح میکرد، اما این مباحثات ظرف کمتر از یک ماه از زمان آغاز نمایشگاه و هنگامی که مقامات ونیزی پروژه را تعطیل کردند متوقف شد. این عمل از سوی عدهای، لطمهای کوتهبینانه به بیینال قلمداد میشد؛ بیینالی که وسعتی برابر با یک شهر دارد و بهترین آثار هنری جهان را به مدت یکصدوبیست سال در خود جای داده است و ادعای گسترش مرزها و رفع آنها را دارد.
رشد و توسعهی این بیینال، با تخصیص هرسالهی غرفه به کشورهای بیشتر، شاید بیش از هر رویداد هنریِ واحدِ دیگری بوده باشد که این نشان از بالندگی جهان هنر ــ و شکوفایی جهانیسازی فرهنگی ــ است. در این زمینه، مهاجرتهای جهان هنر طی سال ۲۰۱۵ با توجه به سفر هنرمندان، کیوریتورها، دلالان و مجموعهداران به نمایشگاهها، مزایدهها، بازارها و بیینالها بر روی نقشهای ترسیم شده است. این نقشه، مسیرهایی است پرپیچوتاب که گسترهی جهان را پوشش میدهند و پیرامون شهرهای بزرگ به یکدیگر میرسند، اما نه بدون شگفتی. در این ترسیمات، دوایر بزرگ حاکی از تمرکز و تراکم بالای فعالیتها در مراکزی چون نیویورک و لندن است؛ اما ترافیک شهرهایی مثل سائوپائولو، سنگاپور و استانبول نیز دال بر این مهم است که ما در لحظهی رونق و گسترش، و منطقهبندی و منطقهایشدن هستیم؛ همچنان که در لحظهی ادغام و درانباشتن سرمایههای مالی جهان.
در هر شهری، سلامت فرهنگی را میتوان تا حدی با شمار موزهها و البته تعدد و توان نمایشگاههای آنها تخمین زد. در حالی که رونماییها و موزههای شاخصِ این سال مسلما در دنیای غرب (و بسیاری از آنها نیز در شهرهای مهم) متمرکز شده بودند، با این وجود روندی مثبت و مطلوب را در ارزیابی و بازشناسی جوانب غیرنمایانِ جهان هنر آشکار میسازند – خاصه زنان و هنرمندان حوزهی رنگ.
نمایش سهروزهی لوری اندرسون۷ با عنوان «احضاریه»۸ در ساختمان «پارک اَوِنیو آرمری»۹ نیویورک، به کندوکاو در ماهیت مرزهای سیاسی و فرهنگی میپرداخت. در حالی یک گوی آینهای (گوی دیسکو) ذرات درخشان نور را در فضای بیکران منتشر میکرد، تصویر بزرگِ یک مردِ نشسته که ابعادی چهاربرابر افراد حاضر در سالن داشت، بهآرامی با مخاطبان صحبت میکرد. اندرسون تصویر محمد الغرانی، زندانی سابق زندان گوانتانامو، را از خانهاش در غرب آفریقا به داخل این اتاق، پخش تلویزیونی کرد. الغرانی، با پارازیتهایی که ارسال میشد، دربارهی شکنجههای زندان و نهایتا آزادی و بیگناهشناختهشدنش بعد از هفت سال صحبت کرد.
در سالی که گذشت، ترکیب مشابهی از هنر، فناوری و تفسیر اجتماعی، سایر نمایشگاهها و ارائههای اثرگذار را مورد تاکید و تایید قرار داد ــ هرچند نامحسوس و ملایم. آنیکا یی۱۰، هنرمند مفهومپرداز کرهای، با استفاده از میکروبهای تکیاخته (باکتری) و بوهای ساختگی بهعنوان متریال کار خود، تاملات کیمیاگری را در کونستال بازل (بخش مهمی از مرکز فرهنگی بازل) یادآور شد. این در حالی بود که ویدیوهای رنگارنگ و شهرفرنگیِ رِیچل رُز۱۱ در موزهی هنری ویتنی (منهتن)، هیاهویی به راه انداخت. نمایشگاه «غیرانسانی»۱۲، در موزهی فریدریسیانوم۱۳ در کاسِل آلمان، نسلی از هنرمندان نوظهوری را به نمایش گذاشت که آثارشان در پی رسیدن به کُنه کالبد و ذهنِ پیوسته در حال تحولِ آدمی در بافت و زمینهای از فرهنگ اینترنتی، هککردن زندگی (در جهت افزایش بازدهی و کارایی آن)، و مهندسی ژنتیک بود.
تاثیرگذارترین هنرمندان نوظهور سال گذشتهی میلادی، از تفکر باز و جامعی برخوردار بودند و طیف گستردهای از رسانهها و سلایق را در معرض دید قرار دادند ــ از نقاشی تا واقعیت مجازی، از انعطافپذیری جنسی تا نظارت و مراقبت. یی و رُز در این عرصه نیز بهخوبی ظاهر شدند و به آن دسته از هنرمندانی پیوستند که در صدد تبدیل علم و فناوری به اَعمال و تجاربی پیشرو بودند. ژون رافمَن۱۴، هنرمند، فیلمساز و نویسندهی کانادایی، مخاطبانش را در محیطی غوطهور ساخت که دورنماهای ساختگی و واقعیت عینی به شکل پیوندهایی تیره و مسحورکننده به هم میآمیختند. ایو شِرِر۱۵، هنرمند مجسمهسازِ حوزهی چیدمان و رسانههای ترکیبی، به کاوش در فرهنگ اشخاص نامی و رسانههای عمومی در آثاری پرداخت که از نقد، هجو و تجلیل تمکین میکردند. زیمون دِنی۱۶، هنرمند معاصر آلمانی نیز با کشف عمق تصاویر، اطلاعات و ارتباطات ذخیرهی اینترنتی، به آزمون نظارت و خردهفرهنگهای دیجیتالی روی آورد.
ابراهیم ماهاما۱۷ و اریک ن. مک۱۸ از مواد و مصالح روزمره و آوار و زبالههای شهری در جهت ساخت آثاری انتزاعی و بساوایی بهره گرفتند. آثار ماهاما، تردید و پرسش دربارهی سرمایه و نیروی کار را تقویت میکرد و آثار مک نیز هویت و اجتماع را به چالش میکشید. از سوی دیگر، نقاشیهای میرا دَنسی۱۹، نقاش بریتانیایی، از پیکرههای برهنهی سست و عضلانی، دریچهای به سوی تعمق در بازنماییهای عمومی، فرهنگی و تاریخی از زنان تلقی میشد. علاوه بر این موارد، گفتنی است که آثار ژانر و جنسیتستیزِ جولیانا هاکستِیبل۲۰ بهآرامی میان قالبهای اجرا، شعر، موسیقی پاپ و عکاسی در گذر بود و جای شگفتی نیست که این هنرمند به مقامی افتخاری برای نسلی اینترنتی مبدل شود که به تجلیل از عدمتطابق و همسانگری جنسیت و هویت گرایش دارد.
سال ۲۰۱۵، از بسیاری جهات، سالی سخت و پرتلاش برای جهان بود: روایات نابرابریهای پایدار و اعتراضات وابسته به آن، تیتر اول جراید شد، در حالی که تراژدیهای ناشی از تروریسم به تداوم چنین اوضاعی در سراسر جهان دامن زد. اما از برخی لحاظ، پیشرفتهایی نیز به دست آمد که از آن میان باید به مشروعیت و تصویب برخی قوانین در امریکا، توافق جهانی بر سر مسئلهی تغییرات آبوهوایی در سازمان ملل متحد و برگزاری کنفرانس آن در پاریس اشاره کرد. در دنیای هنر نیز سلسلهپیشرفتهایی حاصل شد؛ پیشرفتهایی توأم با حس خوشبینی به آینده و اینکه هنر، راهی است برای فکرکردن به جهان؛ اینکه خلق هنر، فرایندی است گسترده و پایانناپذیر در کنار پیشرفتها و ناکامیهای خود ما ــ و سرانجام، نگاهی امیدوارانه به سال پیش رو.
پینوشت:
* به نقل از: www.artsy.net
۱٫Infinity Mirrored Room 2.Tania Bruguera 3.Theaster Gates 4.Christoph Büchel 5.Versailles installation 6.Santa Maria della Misericordia 7.Laurie Anderson’s 8.Habeas Corpus 9.New York’s Park Avenue Armory 10.Anicka Yi 11.Rachel Rose’s 12.Inhuman 13.Fridericianum museum 14.Jon Rafman 15.Yves Scherer 16.Simon Denny 17.Ibrahim Mahama 18.Eric N. Mack 19.Mira Dancy 20.Juliana Huxtable