| عنوان: باغهای ایرانی
| هنرمندان: فریدون آو -هادی هزاوهای- شیرین نشاط – ماندانا مقدم- آریتا شهرزاد – بهداد لاهوتی- بیتا قزل ایاغ- هادی عالیجانی -قاسم محمدی- طناز امین – حدیث فخر- زیبا رجبی -پریسا تقی پور
| مکان: پروژههای آران
| نمایشگاه گروهی
| گشایش: ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ (۲۰-۱۶)
| بازدید: افتتاحیه ۱۶-۲۰ و روزهای دیگر ۱۳-۱۹ (جمعه های غیر افتتاحیه تعطیل است)
| آدرس: تهران، خیابان نوفل لوشاتو کوچه لولاگر پلاک ۵
| تلفن ۶۶۷۰۲۲۳۳
متن برگرفته از غزلی برای قالی باغی – توسط شاعر صوفی گمنام از سده نهم هجری
در این فرش، بهار زیبا همیشه زنده است، ایمن از سوز آتش تابستان و از بادهای سترگ پائیز، از ستم یخ و برف زمستان، ساکن و شادمانه شکوفان.
چشم های خشکیده از گرمای بیابان در سایه مخملی اش التیام میابند. در ریزش فواره هایش و موج حوض هایش، در خنکای خلوت اش اندام زخم خورده ترمیم می شوند و قلبهای خسته دگربار به شوق می رسند. راه آمده سترناک بود.
گیج از یکنواختی و استهزا شده دردست اشباح هزیانی، احاطه شده با مرگ کمین کرده در پوشش های گوناگون : اجنه های وحشتنانک و جانوران سبع،گرمای سوزان و طوفانهای مشتعل: پس از این همه بیم و خطر، سرانجام آزاد: همه گان در باغ ایمن .
اینجا زمین رنجیده سرانجام می زاید. از مرگ مسلم دنیائی نو و زیبا متولد میشود.در لایه های زیرین خاک، سنبل ها در بند خفته اند. در بیابان سنگی غم افزا و عریان – بی زمان و با حوصله و غرق در اندیشه – آگاه از زندگِی در درون، با وعده باروری و وفور، و همیشه در عطش رستگاری: زمین سرنوشت خود را آشکار می کند.
پس آیا نمی توانیم این زیبائی را که منشآ امید است تسخیر کنیم و بازگردانیم؟ روشن مثل آئینه که در آبهای خاطراتمان شناور باشد یا بدام افتاده در تور نامرئی شاعران، بس وسیع، بس شکننده، در عین حال اسیرکننده و فاتح واقعیتهای فّرار؟
تنیده از طلا و لاجورد، درخشان چون آهن خمیده. پوشش گیاهان – رویاگونه در درخشندگی الوان یا نه – در سایه های فاخر لاکی های صیقلی، آرام ولی قوی، در قهوه ای های خاموش و عسلی های خالص، یشمی های خنک و دارچینی دلپذیر: این دنیای پریان دوباره واقعی میشود.
در این تصادمات ناگهانی آغوشی شیرین را جستجو کن، در دلربائی آهنگی موزون با وقار گام بردار و یا با شناب جست و خیز کن: پدیدار شدن، عقب نشینی کردن، بازگشتن. با قطعیتی آرام. تمامی مناقشات به آشتی میرسند، در مخلوطی ازهم پیمانی، همچون هم نوایان که هر قطعه از آوازی را شادمانه میخوانند، و در وجد بازی چندصدائی، شناور در نرمی یا وحشیانه آزاد، و در عین حال لنگر انداخته در ابدیت .
Persian Gardens
Artist: Fereydon Ave -Hadi Hazavie – Shirin Neshat – Mandana Moghaddam – Arita Shahrzad -Behdad Lahooti -Bita Ghezelayagh – Hadi Alijani – Ghassem Mohammadi – Tanaz Amin Ziba Rajabi – Hadith Fakhr -Parisa Taghipour
| Opening at Aaran Projects on 8th April 2016
| situated at: Aaran Projects
| Adress: Neauphle Le Chateau, Lolagar st. No,5
|Tel:+982166702233
| www.aarangallery.com
Ode To A Garden Carpet – By an unknown Sufi Poet ( Circa 1500)
Here in this carpet lives an ever-lovely spring; un-scorched by summer’s ardent flame, safe too from autumn’s boisterous gales, mid winter’s cruel ice and snow, still gaily blooming. Eyes hot-seared by desert glare find healing in its velvet shade. Splashing foundations and rippling pools, in cool retreats sore-wearied limbs restore, and tired hearts awake with joy once more. The way was cruel.
Baffled by monotony and mocked by phantoms delirious, beset by stalking death in guises manifold; The dreaded jinns, the beasts ferocious, the flaming heat and the exploding storms; form all these perils here at last set free; in the Garden all find security.
Here the long-laboring Earth at last gives birth. From apparent death, a new and lovely world is born; below the desert’s dusty floor, the jacinth imprisoned lies. The stony wilderness so bleak and bare, in ageless patience broods, aware of a life within, the promise of fertility and abundance. Ever longing for deliverance. The world at last reveals its destiny.
Can we not then capture and restore the loveliness that gave us hope, still brightly mirrored on memory’s gliding waters or snared in the poets’ invisible net, so wide, so fragile, yet captor and conqueror of realities elusive?
Wrought in gold and azure, bright as carved metal. Dream-like foliage in sparking tones is caught, or else, in sumptuous shades of glossy lacquer, quiet but intense; in muffled browns and honey pure, jasper cool and mellow cinnabar, that fairy land comes real again.
In sudden collisions find sweet embrace; in rhythms enchanting, with stately pace, or rollicking speed; emerging, retreating, Reversing, in peaceful finality . Their conflicts reconcile, all in confederation blending Like a chorus in part-song gladly singing, in contrapuntal play rejoicing, floating soft or wildly free; yet anchored in eternity.
.