هفت صف هفتاد عروسک
نمایشگاه فرزانه امیدوارنیا درگالری شیرین
سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی
جسم انسان مرز عبور ما به سمت دیگری است . مدرک بودن و درک کردن موجود روبرو اعجاب برانگیر است. کم سو بودن تنانگی درهنر ایرانی امری اخلاقی و مشخص است و در مقابل حضور اندام های تجریدی در اقلیم هنری نگارگران پرتعداد.
مرلوپونتی پدیدارشناس فرانسوی که ارادت مخصوص به هنر داشت . مفهوم بدن را در جایگاه پدیداری ادراک اینگونه عنون می کن که انفصال میان ذهن و بدن وجود ندارد. بدن عین شناسا و شناسا عین بدن است. او به واقع بدن را واجد تجربه زیست می داند و متمایز از پیکر جسمانی که نظامی تطبیقی برای بدن قائل است و دارای وجوه مختلف میان کنش و حوزه های حسی متفاوت آگاهی می باشد . بدن شناسنده از طبیعت خویش و دیگر بدن ها موقعیتی ادارکی دارد و توان درک شناسنده های دیگر که نوعی جهان بینی را فراهم می کند.
در این نظریات زمانی که مفهوم تنانگی حذف می گردد واجد معرفت و تجلی نوعی زیبایی شناسی اجتماعی است.به خصوص ر هنرهایی مانند عروسک سازی که بر روایت استوار می باشد.
در نمایشگاه فرزانه امیدوار نیا ما شاهد هفت صف از عروسکهایی هستیم که مخلوطی از بازنمایی شخصیت های مطرح اجتماعی و مردم عادی می باشد. همگی آنان در انتظار برای رسیدن نوبت خود در صف های متعددی قرار دارند.
امیدوارنیا با ارائه ی واقع گرایانه از پرتره های معاصر به کمک تکنیک دوخت عروسک هایی پارچه ای را تولید کرده است که به لحاظ شباهت ظاهر در پرتره سازی بی سابقه می باشد.این عروسک ها بر روی سکوهایی قرار گرفته اند که هر سکو معرف یک صف می باشد. صفی برای جنگ،صفی برای نفت، صفی برای نان، صفی برای … . ارجاع میان متنی صف و بدنه هایی که خود مرکز ادراک و تأمل در حوزه های شخصی و عمومی هستند در این صف ها گستره ی معنایی را در فراروی مخاطبان قرار می دهند و باعث گسترش اندیشه در ذات اثر هنری می باشند. اینان منتظر چه چیز هستند؟ کدام آستانه انتظار باید برآورده گردد؟آیا در صف نان انتظار فرهیختگان و مردم پایانی دارد؟ آیا در صف نفت افراد نخست کنار می روند؟
نقش آفرینی عروسک های هنرمند در متن روایت کلاسیک قرار ندارد بلکه در جایگاهی بدون غایت زیست می کنند که در عین وفاداری به فانتزی خیال ورزانه و هنر کودک مآب و قصه گو در سطح فرم شرایط را برای خوانش های متعدد مخاطبان فراهم نموده است.
امیدوارنیا در سطوح معنایی شبکه ای دلالتی را فراهم می آورد که مفهوم عاملیت انسانی در ارتباط با دیگری توان ایجاد نگاهی انتقادی را سامان بخشیده . به زبان ساده درک و شناسایی تجربه زیست دیگران ، مشترکات، نیازها و یأس های معاصر را هویدا می کند.انتظاراتی که مردم عادی ،هنرمندان، سیاستمداران، و اقتصاد محوران همگی به نسبت جایگاه خود در اجتماع در آن مشترکند و شاید با نگاه به این صف ها موقعیت خود را بهتر درک کرده و نوبت را به دیگران واگزار نماید. مشخصاً هنرمند با بداعت خلاقانه خود جامعه شناسی تجسدی را قوام بخشیده و با ایجاد و استفاده از فانتزی و ابهام این مقوله را به وادی هنر انتقال داده است. آنچه مشخص است امیدوارنیا در تأمل به علقه های کودکی خود و پیوند آن با تجربه زیست جامعه ی امروزی توان رسیدن به این روایت را فراهم آورده که متن گفتمانی مناسب در مقام هنر مفهومی می باشد.
فرزانه امیدوارنیا دانش آموخته طراحی صنعتی از دانشگاه تهران می باشد که در رشته خلاقیت و طراحی در کشور دانمارک فوق لیسانس دکترای خود را اخذ نموده .پیش از این فعالیت های هنری او در رشته ی نقاشی بوده است و این نمایشگاه اولین کارنمای حوزه ی هنر مفهمومی و حجم سازی است که ارائه می دهد.
این نمایشگاه تا دوم تیر ۹۵ در گالری شیرین برقرار می باشد.
[/one_half_last]