به مناسبت تولد من ری هنرمند سورئالیست
سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر
« آنچه امروز نیرنگ است، فردا حقیقت خواهد بود.»
من ری در ۲۷ آگوست ۱۸۹۰ دیده به جهان گشود. او در امریکا متولد شد و رشد کرد، اما بیشتر عمر حرفهای خود را در فرانسه و در پاریس گذراند، دهههای ۱۹۲۰ و ۳۰ و اوج شکوفائی مکاتب هنری پیشرو و آوانگارد بود، که من ری را به گسترهای از امکانات بیانی متصل ساخت. او خود جزء بنیانگذاران دادئیسم و فعالان سورئالیسم بود.
«خیابانها از صنعتگران قابل تحسین، پر ولی از رویاپردازان عملگرا، خالیست.»
من ری زندگی هنری خود را در مسیر به جلو بردن صنایع هنری گذراند، او هنر و صنعت هنر را از یکدیگر مجزا کرد و از این طریق برتری جایگاه ایده در آفرینش هنری را به طرز ملموسی برجسته ساخت. او اینکار را با فرار از قرارگیری در چهارچوبهای مدیا و صنعت تولید اثر هنری انجام داد و توانست « نقاش» را که همواره خود را به این نام مینامید، از قید قلممو و بوم رها کرده و به دنیای عکس، مجسمه، فیلم و هر آنچه که میتوانست ذهن او را متجلی سازد ببرد.
« من همانگونه که با قلم مو، رنگ و بوم کار میکنم، با نور، قطعات شیشه و مواد شیمیایی کار میکنم.»
همکاری او با مارسل دوشان و فرانسیس پیکابیا و جنبش دادا در امریکا، اهداف او را در قدرت بخشیدن به نقش ایده و پرهیز از برتری دادن به ابزار و صنعت هنری محقق ساخت و من ری توانست در این مسیر آثاری تاثیر گذار و ماندگار خلق کند.
« شما از نویسنده نمیپرسید مارک ماشین تحریرش چیست.»
در ۱۹۴۰ و با شعلهور شدن آتش جنگ دوم جهانی من ری مجبور شد مجددا به امریکا بازگردد و در نیویورک و هالیوود به فعالیتهای هنری خود ادامه داد. من ری در طی دوران آفرینش حرفهایش به تولید نقاشی، مجسمهسازی، فیلم، پرینت و شعر مشغول بود، اما آنچه او را بیشتر معروف کرد، مجموعه عکسهایش است. او هم در صنعت تبلیغات فعالیت کرد و هم به عکاسی مد پرداخت، حتی عکسهای زیادی از دوران جنگ برداشت، اما رویکرد ویژه او در عکاسی، که او را مشهور کرد، مجموعه عکسهایی است که من ری بدون دوربین و به صورت فتو گرام تولید میکرد که آن را « ری گراف[۱]» مینامید و همچنین عکسهایی که در واقع مستندنگاری ساخت مجسمههایی بودند که خارج از عکس و به خودی خود وجود نداشتند.
« من آنچه را نمیشود عکاسی کرد، نقاشی میکنم، چیزی که ممکن است برخواسته از تخیل، یا رویا و یا نا خودآگاه باشد.»
من ری نقاشی آبستره بود و در آثار خود از کوبیسم و فتوریسم تا دادا و سورئالیسم تاثیر گرفت و بر دو کتب اخیر نیز تاثیرات زیادی گذاشت، به طوری که آندره برتون او را هنرمندی پیشاسورئال میدانست. آثار او نقش بسزایی در فراگیر شدن سورئالیسم داشتند.
« آثار من طراحی شده اند تا سرگرم کننده، آزار دهنده،سردرگم کننده، سحر آمیز باشند و به وجود آورنده یک عکس العمل باشند.»
آثار من ری همچنین تا سالها به عنوان تصاویری نشانهای[۲] استفاده میشدند. شوخی او با اشیاء و عناصر طبیعی مثل، اشک چشم و گویهای شیشهای یا بدن برهنه و ویلون یا اتوی خاردار، تصاویری بودند که روحیه سورئال من ری را در برخورد و آشناییزدایی با اشیاء معمول به نمایش میگذاردند. این تصاویر به بخشی از فرهنگ بصری غرب تبدیل شدند که بارها و بارها در جایگاههای گوناگون و به مثابه عنصری نشانهای مورد استفاده واقع گشتند.
« من از ایده ها عکس میگیرم، بیشتر از اشیاء و از رویاها بیشتر از ایدهها.»
من ری در ۱۹۵۱ مجددا به پاریس و مونت پارناس بازگشت، جایی که آن را خانه مینامید. و کتابی از زندگینامه خود منتشر ساخت که آن را« خودنگاره[۳] » نامید. و او که با نام امانوئل ردزینتسکی روزی در یک خانواده یهودی روس در جنوب فیلادلفیا دیده به جهان گشوده بود، پس از عمری فعالیت هنری، بسط خلاقیت و ساخت پایههای آنچه هنر امروز بر آن سوار شدهاست سرانجام در ۱۸۹۰ چشم از جهان فرو بست.
« من همواره به عنوان یک «جوکر» مورد شماتت قرار گرفتهام اما از نظر من موفقترین هنر، با شوخطبعی ارتباطی مستقیم دارد.»
[۱] Rayograph
[۲] iconic
[۳] Self portrait
با سلام و سپاس از متن لطفا آخر متن را تصصیح کنید. سال مرگ و تولدش یکی شده است. ۱۸۹۰