پرونده دلالان دنیای هنر معاصر |بخش چهارم
دلالان پیشروی دنیای هنر معاصر چه کسانی هستند؟ برگزار کردن نمایشگاه های با کیفیت، کیوریت کردن غرفههای موفق در نمایشگاههای بینالمللی سرتاسر جهان و جستجو کردن در آتلیهها و دانشگاههای هنر برای پیدا کردن هنرمندان جوان بااستعداد، به عهدهی دلالانی است که در دنیای هنر نقش مهم “سلیقه آفرینها” را ایفا میکنند.
این مقالات تحت عنوان ” ملاقات با سلیقه آفرینان” مجموعهای از مصاحبهها با دلالان و صاحبان گالری هنری موفق و جوان از سرتاسر جهان( از کشورهای اروپایی تا خاورمیانه و ..) است که از تجربهها، سختیها و جذابیتهای حرفهشان میگویند و در سایت artspace.com گردآوری شده است .
نوشته آلکسندرا پیرز
ترجمه سایت تندیس به قلم یاسمن نوذری
بخش دوم را اینجا بخوانید.
بخش سوم را اینجا بخوانید.
چگونه یک تابوی دنیای هنری، گالری آلبرتز بندا را به وجود آورد؟!
نوشتهی آلکساندرا پیرز
در پاییز ۲۰۱۵ گالری آلبرتز بندا Albertz Benda ، واقع در چلسی، و بر پایهی یک تعصب دنیای هنری شکل گرفت. ثورستن آلبرتز Thorsten Albertzدر این باره توضیح میدهد که شریکش فریدمن بندا Friedman Benda ، صاحب گالری مارک بندا که سابقهای طولانی و تحسین بر انگیز داشت، علاوه بر آثار هنرمندان، آثار طراحان را هم به نمایش میگذاشت. ولی دنیای هنر دید خوبی به این قضیه نداشت.
آلبرتز میگوید:«بعضیها به ما میگفتند”اما شما اسباب اثاثیهی خانه به نمایش میگذارید!”»(نمایشگاههای گالری آثار نوابغی نظیر اتوره سوتساس Ettore Sottsassو وندل کسلWendell Castle را به نمایش گذاشته بود.) آنها حتی برای شرکت در نمایشگاههای بین المللی هنر نیز با مشکل روبهرو میشدند. به همین علت گالری در سپتامبر سال گذشته شعبه دیگری زد. فریدمن بندا در خیابان بیست و ششم، آثار طراحانی مثل برادران کمپانا Campana brothers و مارسل واندرز Marcel Wanders را به نمایش میگذارد و آلبرتز بندا در شعبهی دیگر با هنرمندانی مثل آگاتا اسنو Agathe Snow، بیل بکلی Bill Beckleyو جن ریJen Ray کار میکند. با این اقدام جسورانه، آنها به تازگی در نادای نیویورک شرکت کردند.
همین حالا در گالری خیابان بیست و ششم اینستالیشنی از ستاره هنر ژاپن، موتوهیکو اودانی Motahiko Odani برپا است. دلیل این انتخاب به شغل قبلی آلبرتز برمیگردد. وی یک موسسه گوته در توکیو اداره میکرد و به شغلش علاقهی زیادی داشت.(اودانی در سال ۲۰۰۳ نماینده ژاپن در دوسالانهی ونیز بود و در سال ۲۰۱۰ رتروسپکتیوی در موزهی موری آرت داشت و در آسیا معروف است.) اما به دلیل مشکلات تفاوت زبانها و زندگی در توکیو به سرعت به آمریکا بازگشت. او که در اصل مقیم آلمان است، تجربهی ادارهی چندین گالری در چلسی را داشته است. در میان آنها میتوان گالری کرهای آریو را نام برد که وی در زمان رکود اقتصادی آنجا را اداره میکرد. با وجود سختی این تجربه، آلبرتز متوجه میزان علاقهاش به این حرفه شد.
درسی که او از روزهای رکود گرفت چه بود؟ «که فقط به دنبال هنرمندان نسل جدید نباشم. بلکه به دنبال هنرمندهایی باشم که سالهاست در دنیای هنر فعالند اما به دلیل نداشتن دلال مناسب یا غیر اجتماعی بودن به موفقیتی که لیاقتش را دارند، نرسیدند.»
این توضیحات درمورد نمایشگاه اد موزز Ed Moses در پاییز امسال صدق میکند. نقاش آبستره و معلم پیشگام لس آنجلسی، امسال ۹۰ ساله شد. او در سال ۱۹۵۷ نمایشگاه مشترکی با اد روشا Ed Ruscha داشت. وی یکی از هنرمندان پیرتری است که ممکن است توجه بازار هنر را از دست داده باشد اما احترام و جایگاهش را نه. به عنوان مثال ۱۹ اثر از او در مجموعهی نشنال گالری و بیش از ده اثر در موما دارد و امسال فعالیتش را با این گالری آغاز کرد.
دنیل ویکلهاوس صاحب سوشیت برلین Société Berlin هنری که از مردم ساخته شده باشد را تشویق میکند!
نوشتهی آلکسندرا پیرز
«از اینا خوردید؟» دنیل ویکلهاوس با یونیفورم سرتا پا خاکستریش، با بطریهای پلاستیکی ماتی مملو از مایعی سفید و مشکوک در غرفهی فریز نیویورکشان این طرف و آن طرف میرفت و به بازدیدکنندگان تعارف میکرد و کارکنان غرفه از خواص این مایع سفید میگفتند. انگار فیلم پرتقال کوکی با تبلیغ کوکاکولا ادغام شده است.
این مایع نمونهای از مایع آزمایشگاهی سویلنت بود. مایعی که جایگزین یک وعده غذایی کامل میباشد.(که در میان برنامه نویسان ساکن دره سیلیکان که میخواهند محصولی را به سرعت تمام کنند، محبوب است.) این کار بخشی از چیدمان جدید شان رسپت Sean Raspt، هنرمند پر سابقهی این گالری بود. در این نمایشگاه که هنر مربوط به تکنولوژی و محیط زیست غایب بود، این اثر سر و صدای زیادی کرد.
امروزه سویلنت ارتباط غیر قابل انکاری با تکنولوژی پیدا کرده است. سرمایه اولیش از جمع کردن کمکهای مردمی در سایت Tilt تشکیل شده بود و حالا با سرمایهای ۲۰ میلیون دلاری از آندرسون هاروویتز، پشتیان معروف فیسبوک و Uber، ساپرت میشود. در دورهای که گالریها با استفاده از زرق و برقهای دنیای تکنولوژی به دنبال مخاطبهای بیشتری هستند، ویکلهاوس میگوید که:« من اهمیتی نمیدهم چه چیزی “باحال” به حساب میآید. من فقط از آرتیست خواستم که ایدهای برای این نمایشگاه ارائه کند. او نیز چون صبحها به عنوان طراح مزهی سویلنت کار میکند، این ایده را پیشنهاد داد.»
چنین آثار نامتعارفی دلیل تاسیس این گالری بودند. ویکلهاوس به همراه هانس بولو Hans Bülowدر سال ۲۰۱۰ این گالری را تاسیس کرد تا هنرمندان جوان و نوآوری که اکثرشان ساکن آمریکا و در مدیاهای معاصر پیشتاز بودد را به نمایش درآورند. مثلا در سال ۲۰۱۳ گالری رمانی از رسپت چاپ کرد که حماسهای بود در مورد برنامهریزی کامپیوتر و فروشهای آنلاین.
ویکلهاوس در مورد معنی اسمشان Société توضیح میدهد:« ما به دنبال نامی بودیم که بتواند تبدیل به یک برند شود و معنی خاصی هم ندهد.» این نام فضای مفهومی کاملا مناسبی برای آن بطریهای مات مملو از مایع سویلنت به وجود آورده است. که با استقبال مجموعهدارانی که از سرتاسر جهان آمده بودند روبهرو شد و صفت “فوقالعاده” برای توصیف آن به کار رفت. البته به جرات میتوان گفت این توصیف اصلا در مورد طعم این مایع صدق نمیکند![/one_half_last]