پرونده معرفی هنرمندان پست مدرن(بخش دوم) دیوید سال۱

پرونده معرفی هنرمندان پست مدرن
بخش دوم دیوید سال (David Salle) (قسمت اول)

سایت تندیس  به قلم علی نورپور

بخش اول پرونده  را در لینک زیر مشاهده فرمایید:

دیوید سال یکی از نقاشان مشهور جهان و یکی از مهمترین هنرمندان آمریکا در دهه هشتاد به شمار می‌رود. او در سال ۱۹۵۲ در ایالات اوکلاهما (Oklahoma) در آمریکا به دنیا آمد، پدرش در یک مغازه لباس‌فروشی کار می‌کرد و در زمان جنگ مأمور عکاسی از پیشرفت ارتش هشتم آمریکا در بازپس‌گیری جزیره‌های اقیانوس آرام بود. یکی از مهمترین آرشیوی که از خود به جای گذاشته عکس‌های است که از بمباران ناکازاکی که پنج روز بعد از بمباران در آن منطقه حضور داشته و عکس‌هایی را از نابودی همه چیز ثبت کرده است که حتی در آثار دیوید سال تأثیر این عکسها را می‌شود دید.


دیوید سال درباره این عکس‌ها می‌گوید: «نمی‌دانم آن عکس‌ها چیزهایی بودند که ما از آنها آگاهی داشتیم و می‌دیدیم، ولی نمی‌دانم واقعاً چقدر بر روی کارهای من تأثیر داشته‌اند.»دیوید سال

دیوید سال دوران کودکی خود را در شهر کانزاس(Kansas) سپری کرد، شهری که بنابه اظهار خود او گذشته‌ای رمانتیک داشته و هنوز دارد و هم می‌شود آن را احساس کرد، زیرا جایی است که کمی از فرهنگ بومی و نوع خاصی از فرهنگ منطقه‌ای هنوز در آن جا باقی مانده است. وی آموزش‌های اولیه نقاشی را در شهر ویجیتا (Wichita) به عنوان یک هنرجوی جوان در مدرسه هنری به نام انجمن هنری ویجیتا (Wichita) که بین سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ تأسیس شده بود، گذرانید.دیوید سال

معلم او در آن شهر کوچک بتی دایکرسون و همسرش بیل دایکرسون بودند. آنها مؤسس مدرسه هنری آن شهر و تحصیل کرده انیستیتو هنر شیکاگو(Chicago)  بودند، که تبحر و دانش زیادی در نقاشی مدرنیستی اوایل قرن بیستم داشتند زیرا با ادوارد هوپر که از نقاشان برجسته سال‌های ۱۹۴۰ آمریکا می‌باشد ارتباط و آشنایی نزدیکی داشتند. خانواده دایکرسون‌ها تأثیر بسیار زیادی بر روی تفکر هنری سال داشتند، آنها هر یکشنبه نوعی گردهمایی در منزل خودشان ترتیب می‌دادند و در این جلسات درباره موضوعاتی چون مسائل فرهنگی و هنری و اتفاقات مورد علاقه آمریکایی‌ها و حتی درباره ورزش صحبت می‌کردند. ادوارد هوپر هم تابلوی نقاشی رنگ روغنی خلق کرده با نام «سپیده‌دمان یکشنبه» که ربطی به این جلسات گفتگو دارد. یکی از مهمترین کارهایی که بتی دایکرسون انجام می‌داد. ترجمه مجلات هنری فرانسوی بود که در آگاهی سازی هنرمندان نقش مهمی داشت.

دیوید سال

دیوید سال اسلایدهایی از نقاشی‌های دوران تحصیل خود را به موسسه هنری Cat-Arts که در آن زمان ۱۹۶۹ پیشرفته‌ترین مکان هنری کالیفرنیا بود فرستاد اسلایدهایی که در آن یک دختر یا زن جوان در فضای داخلی هستند که از پنجره بیرون را تماشا می‌کنند و یا کنار درب نشسته بودند. این تصاویر واقعاً به قدری تکراری بودند که غیرطبیعی به نظر می‌رسیدند. دیوید سال درباره این مجموعه می‌گوید: «من در آن زمان متوجه نمی‌شدم که آن تصاویر در ذهن من در اصل درباره ترکیب بندی شکل می‌گیرند». او می‌گوید: لحظه تاریخی که من وارد دانشگاه شدم مصادف بود با سلطه کانسیچوال در صحنه آن زمان هنری که ماده اصلی آن «تفکر و زبان» بود و همانند هنر مینیمال، رویکردی زیباشناختی را مورد توجه قرار داده و دیدگاه هنری خود را با تمسک به کارگذاری و چیدمان‌های موزه‌ای بیان می‌کرد. دیوید سال در صحبت‌های خود می‌گوید: «آن روزها غیرممکن بود که کسی از این رویکرد سیاسی- هنری آگاه و یا حتی در آن غرق نشده باشد. هر شخصی که در سال‌های ۱۹۶۹ و ۷۰ و همان سال‌ها با هنر آشنا بود نمی‌توانست از تفکرات و تأثیراتی که هنرمندان کانسیچوال با آن درگیر بودند اجتناب بورزد و من هم با وجود تفکر آنارشیستی که در ذهن خود داشتم، برانگیخته شدم ولی هرگز خودم را به عنوان یک هنرمند کانسیچوالیست نمی‌دانم و فکر می‌کنم که « آرشیستی بودن فقط بر می‌گردد به این که به هیچ جناحی وابستگی نداشته باشی به این تفکر بر می‌گردد که انسانها می‌توانند بدون کمک گرفتن از سازمان‌های سیاسی زندگی و سرنوشت خودشان را مشخص نمایند.

دیوید سال

دیوید سال

در این مورد دان کامرون مصاحبه گر مجله Art & Design از دیوید سال سوال می‌کند، آیا افکار شما در آن زمان با هنر آمیخته بود، با مفاهیم سوالی و فرضیات؟ و او در جواب پاسخ می‌دهد که این واقعاً یک حساسیت است به جای این که یک تفکر خاص از نظر یک هنرمند کانسیچوال باشد، بلکه بخشی از تاریخ نوگرایی می‌باشد. این فقط منحصربه اواخر سال‌های ۱۹۶۰ و اوایل سال‌های ۱۹۷۰ نمی‌شود. هنر کانسیچوال سرعت بسیار زیادی در آن زمان پیدا کرد که البته اگر محیط اجتماعی و سیاسی آن زمان را که مردم می‌بایستی در آن سال‌ها در آن فعالیت می‌کردند را در نظر بگیریم. کاملاً مناسب آن بوده است، به خصوص تفکر در مورد این گونه چیزها در اواخر سال‌های ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ برای آن مردم جوان نه تعجب آور بود و نه غیرعادی. این نه به معنای هنر بود و نه بدان معنا بود که ما سعی می‌کردیم هر کار خاصی را غیر از آن چه که در آن لحظه احساس می‌کردیم انجام دهیم.

david-salle-art-8

دیوید سال در Cal-Arts شاگرد جان بالدیساری هنرمند ذهن‌گرا و دادائیست معاصر بود که ریشه‌های فکری این استاد را می‌توان در آثار او دید. او ضمن تحصیل در کالیفرنیا در شرکتی که مجله‌های بسیاری را منتشر می‌کرد به عنوان صفحه‌آرا استخدام شده بود. او در خاطراتش می‌گوید: «البته کار آنقدرها خوب نبود که به عنوان طراح استخدام شوم، بعضی وقتها کارهای غیرمربوط با طراحی هم در آن دفتر انجام می‌دادم، حتی طرح فرد دیگری را اجرا می‌کردم، موضوعات این مجلات بیشتر مخصوص مردان و بعضی دیگر در مورد زنان بودند که شامل روابط عشقی و داستانهای پراحساس و باورنکردنی بودند و حتی در آنها موضوعات غیراخلاقی هم دیده می‌شد. موضوعات آنها آنقدر متنوع بود که برای هر آدمی مطلبی پیدا می‌شد. من بر روی تمام آن مجلات کار می‌کردم علت کار کردنم در آن شرکت مربوط به وضع مالی نمی‌شد بلکه فکر می‌کنم، در آن سن شکلی که جهان به نظر می‌رسد متفاوت و ناهمگن با جهانی نیست که در آن مجلات غیرطبیعی به تصویر کشانیده می‌شدند و بیان آنها نوعی تقلید سردرگم‌کننده از زندگی است. آن دنیایی است که به طریق پوچی در اواخر دوران بزرگسالی دیده می‌شود.»

دیوید سال

دیوید سال در یک دوره‌ای با آرمیتاژ یالت همکاری می‌کرد.

طرح‌هایی را برای الهام بخشیدن و تنظیم حرکات رقص‌کنندگن در رقص باله پانک که رقصی است با نوعی موسیقی تند و پرصدا همراه با کارول آرمیتاژ که ذاتاً هنرمند بزرگی است، می‌کشید. او در این باره می‌گوید: «این کار برای پیشرفت در کارم و تکامل آن نقش با اهمیتی داشت، با توجه به اینکه من با خود رأی بودن مشکل دارم کار به صورت همکاری که روشی برای بیرون آمدن از خود است را ترجیح می‌دهم و هنگامیکه با کارول آرمیتاژ کار می‌کردم، احساسی به من دست داد که فکر می‌کنم آن کار کمکی بوده برای اهداف عالی ترم در آینده که در آثارم هم این تأثیرات را حس می‌کنم.

دیوید سال

[/one_half_last]