به بهانه نمایشگاه عکس ژان بودریار در گالری گذار

نگاهی به ابر واقعیت در عکاسی
به بهانه نمایشگاه عکس ژان بودریار در گالری گذار
سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی 

اینکه تفکر پست مدرن چیست؟ و اصلا مدرنیته چیست؟ از سوالات مناقشه بر انگیزی است که مارا مجال بحث آن نمی‌باشد.اما در طی سی سال گذشته آنچه پس از دوران مدرنیسم در حوزه ی تفکر مفهومی حاکم شده و به دیگر حوزه های معرفت راه یافته را پسامدرن خوانده اند.هنر از میادین اصلی تاثیرگذاری این نحله اندیشه است که در هنر امروز ماهم مشاهده می گردد.[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

کسانی هستند که تفکر پسامدرن را فرآیندی انقلابی می دانند که سرنمون های مدرنیته را در موضع بنیان‌فکنی قرار داده است و پدیده های قدسی و سنتی را به طور کلی در ساحت عقل ستیزی واجد منزلتی درخور عنایت می شمارند.
امروز اما گویا جهان و به خصوص اروپا ییان فضای پسامدرن را واپس نهاده‌اند فیلسوفان ساختار شکن که نوید پایان انسان و بسیاری از برساختها و کلان روایت ها را داده بودند با تامل بیشتری دیده می شوند و فضای انتقادی بر این تفکرحاکم شده است.ژان بودریار
از آنجا که حوزه ی معرفت فلسفی ما واسطه ای جز ترجمه ندارد باید گفت که هنر کمی دیرتر به حوزه های جنبی وارد می گردد، در این میان هستند کسانی که تفکرات پسامدرن را کماکان در حوزه هنر پیگیری کرده و رخدادهایی در این راستا سامان می دهند.
این هفته شاهد نمایشگاه عکسی بودیم از فیلسوف و جامعه شناس پسامدرن بودریار که در گالری گذار به نمایش گذاشته شد.
این نمایشگاه که با همکاری همسر بودریار که در قید حیات میباشد سامان داده شد و بهانه ای برای ایراد سخنرانی درحوزه ی عکاسی و فلسفه متفکران ایرانی می‌باشد.ژان بودریار
گالری با ارائه ۳۸ قطعه از آثار رنگی با ابعاد ۵۰*۶۰ در فضایی مناسب نمایشگاه خود را در معرض دید علاقه مندان قرار داده است.
ژان بودریار متولد ۱۹۲۹ فرانسه است و متوفی به سال ۲۰۰۷ میلادی وی رساله دکتری خود را تحت عنوان “نظام ابژه ها” در دانشگاه نانترپاریس در سال ۱۹۶۶ دفاع نمود بودریار درتمام حوزه ها با رویکردی انتقادی به تولید اندیشه پرداخته است در سیاست، هنر، اخلاق و جامعه شناسی نوشته های انتقادی و مهیج او در طی سی سال شهرتی جهانی برایش به ارمغان آورد اگرچه او بیشتر جامعه شناسی تریس کرد تا فلسفه . بودریار اعتقادی به کلمه پسامدرن نداشت و این حوزه اندیشه را غیرقابل تعریف میدانست .اما باید گفت که روند اندیشه او برخورد انسان با اشیا و نشانه هارا متحول نمود و از این منظر نگاه به تصویر واقع گرایانه و همینطور رسانه های این حوزه را تغییر داد.
بودریار عکاسی ماهر است دغدغه ی او نه تنها دارای وجهه تئوری می باشد بلکه وجه عملی نیز دارد ، عملی که امروزه در گالری گذار ما شاهد آن می‌باشیم.ژان بودریار
در تفسیری شاعرانه از نوشته های نصب شده در نمایشگاه خود میگوید:
-عکاسی لحظه ای را بیان میکند که اشیا متوجه حضور ما نشده اند و حقیقت خود را مخفی نکرده اند.
عکسهای بودریار دارای محوری مشخص می‌باشد، اشیاء ، آنچنان که دغدغه نظریه پردازی های او هم اشیا ء بوده اند.ژان بودریار

ژان بودریار-تصاویری که دارای ترکیب بندی مناسب با نورها و سایه های شاعرانه می‌باشند.
دوچرخه تکیه داده شده و یا دفترچه ای همراه با قلم و فنجان قهوه و زیر سیگاری ، به طور کلی عکسهارا میتوان به دو دسته ی فضای داخلی و خارجی تقسیم کرد. عکسهای داخلی تمرکز بیشتری به لحظه های پدیداری اشیا دارند و فضاهای خارجی معطوف به لحظه ی درونی و ذهنی هنرمندند.
بطور مثال در تصویری خارجی ماشین و تیربرق با بک گراند آبی مخاطب با کادربندی نامفهومی مواجه است که نظام فرمالیستی غنی را پی گیری میکند اما چشم در فضای منفی بین ماشین و تیربرق متوقف میشود این مکاشفه برای مخاطب نوعی سمبولیسم ویران کننده در بردارد.

نوعی نگاه که نه در پی نوازش بصری است ، بلکه گاهاً انسان را نا آرام هم میکند آنچنان که نظریه های فلسفی بودریار در مورد تصویر و فضای وانمود ها انسان را هراسان میکند . .این سمبولیسیم که در بعضی از تصاویر داخلی هم جاری است مانند مبل با روکش قرمز و یا تنه درختان و یا در عکسی که عکاس سایه خود را همسو با سایه درختان ثبت نموده استژان بودریار
بودریاردر سال های ۸۰ مدعی شد که ما در عصر وانمود ها زیست میکنیم وانمود در منظر او برساخت انسان از طبیعت اطراف خود است و امکان هر گونه تاویلی دارد این فراگرد از رشد و بسط تکنولوژی های اطلاعاتی از جمله کامپیوتر و رسانه های همگانی آغاز گردیده و به سازو کار جامعه توسعه داده شد.
از نظر بودریار جامعه مدرن از تولید علم در فضای صنعت و ابزار به سمت تولید نهاد ها و وانمود ها سیرکرده و مرزهای بین واقعیت و تصویر و یا وانموده در حال انفجار درونی قرار دارد به واقع مفاهیم و معناها و پیام ها درهم می آمیزد و سیاست سرگرمی و سردرگمی تبلیغاتی با جریان اطلاعات مخدوش میگردد.
این مسیر وانمود ها او را به عکاسی علاقه مند کرد و سرمنشا جریان تفکر معاصر را از عکاسی بست داد او در کتاب جامعه مصرفی این وضعیت را تبیین میکند و مصداق این جامعه را در کتاب ،امریکای ،خود توصیف میکند . او امریکا را مفهوم بارز واقعیت مجازی قلمداد کرد و شکاف میان واقعیت حقیقی و واقعیت مجازی در این اقلیم را مخدوش اعلام نمود.
از نگاه او شبیه سازی موجود در عکاسی معاصر فرآیندی است که بوسیله آن بازنمود چیزهاواشیا جایگزین خود آنان می گردد و بازنمود جای حقیقت اشیا را گرفته است.ژان بودریار
این رویکرد نیازمند ارائه جنسی از عکاسی بود که بودریار خود به آن اشتغال داشت و بطور عملی در مقابل جریان بازنمودی ، فضای پدیداری را نشان می دهد. تا حقیقت اشیا مهلت ارائه خود را داشته باشند.
اهمیت عکسهای بودریار چیزی ورای زیبایی شناسی هنرمی باشد حوزه ای است که اصلی ترین زمینه تغییرش در تشریح عقاید او شکل میگیرد و مقام هنرمند فیلسوف را در جهان معرفت کنونی پدیدار کرده است.[/one_half_last]