گفتگوبا کامبیزدرم بخش +گزارش تصویری

نگاهی به مجموعه آثارش در گالری آریانا با عنوان” آتیش زدم به مالم “
نمایشگاهی با بیش از ۵۰۰ اثر
سایت تندیس به قلم علی نورپور
افتتاحیه ۳۰ مهر ماه ۱۳۹۵

کامبیزدرم بخش( متولد خرداد۱۳۲۱ – شیراز ) ایشان از هنرمندان پیشکسوت در حوزه کاریکاتور،طراحی وگرافیک می باشند ، کامبیز درم بخش از ۱۵ سالگی همکاری خود را با نشریات معتبرایرانی  شروع کرد و با دیگر مطبوعات خارجی همچون نیویورک تایمز،اشپیگل،نبل اشپالترو… همکاری داشته در مجموع بیش از ۴۷ سال با مطبوعات صاحب نام ایران و جهان همکاری مستمر داشته و مدّتی نیز دردانشکده هنرهای زیبا تهران هنر کاریکاتور را تدریس کرده‌اند ، او برنده جایزه از بزرگ‌ترین و معتبرترین مسابقات بین‌المللی کاریکاتور ژاپن، آلمان، ایتالیا، سوئیس، بلژیک، ترکیه، برزیل، یوگسلاوی و چندین جایزه بین‌المللی جنبی دیگر بوده و داور مدعو چند نمایشگاه بزرگ بین‌المللی کاریکاتور بوده است  همچنین نشان شوالیه را از دولت فرانسه در آبان سال ۱۳۹۳ دریافت کرده است .

کامبیزدرم بخش

کامبیزدرم بخش باخلق آثارش مارا وادار به فکرکردن درباره انسان امروزی می کند،انسان هایی که ممکن است برای هر ملیتی باشند یا هر نقشی را بازی کنند وبا نگاهی متفکرانه عناصر بصری مختلف را تجربه می کند وبا گذشت سال ها به نوعی جهان بینی رسیده و با صیقل دادن آن را به اثر هنری تاثیر گذارتبدیل کرده است .عنصرخط در کنار ایده های کم یاب او نکته مهمی است که چشم هر مخاطبی را مشغول می کند خطوطی که آنقدر شخصی شده اند که اگر امضا هنرمند درون اثر نباشد صاحب اثر شناخته می شود ، خطوطی روان،ساده،پرهیجان که قدرتمندانه برای رساندن مفهوم تفکر هنرمند در کادر حرکت می کنند وفرم ها را می سازند.کامبیزدرم بخش

ایشان درباره تجربه های دوره نوجوانی وتحصیلات وزمانی که شروع به کار کرده اند می گویند : من در هنرستان هنرهای زیبا درس خوانده ام ولی در آن زمان هم  یک کارکاتورست مشهوری بودم با جاهای معتبری کار می کردم و همه مرا می شناختند و در آن هنرستان هنرهای زیبا هانیبال الخاص و مارکو گرکوریان استادهای طراحی من بودند و درآن موقع در روزنامه های معروفی کار میکردم و حقوق میگرفتم حتی حقوقم از پدرم که افسر ارتش بود وبعدها سرهنگ شد هم بیشتر بود چون من از چهارده سالگی در مطبوعات کارم را شروع کردم اما باز هم دلیلش پدرم بود که سردبیر ماهنامه ارتش بود در آن زمان درآنجا آقایی به نام تجارتچی کار میکرد که ایشان کارکاتوریست بودن برای آن مجله و مجلات دیگر ایران، پدرم تابستان ها مرا به محل کارش میبرد من با آقای تجارتچی آشنا شدم و آثارش بسیار مرا تحت تاثیر قرار دادوپدرم هم مرا تشویق کرد .

کامبیزدرم بخش

ایشان چند جلسه برایم طرح کشیدند که من از روی آنها کار می کردم و اولین کارم در همان مجله چاپ شد و برای یک پسر بچه چهارده ساله که پول توجیبیش از پنج تومان می شود صدوپنجاه تومان بسیار هیجان انگیز بود و درس و همه چیز را رها کردم و تند تند شروع کردم به کار کردن و بسیار لذت بخش بود ،موضوع مالیش اول برایم جذاب بود ولی بعد ها کارکاتور برایم مثل عشق شد و الان هم این عشق ادامه دارد .

از مجلات معروف آن زمان اطلاعت هفتگی ،سپید سیاه و… که من برایشان کارکاتور کار میکردم که جناب آقای دکتر بهزادی مدیر مجله سپیدوسیاه مرا برای کار خواست و به عنوان کارمند مشغول بودم که همیشه دو صفحه روبه روی هم طرح داشتم در این زمان من چهارده پانزده سال داشتم ، البته قبل از این اتفاقات من به نقاشی مشغول بودم ودر خیابان منوچهری نقاشی هایم را  می فروختم که در آن زمان آنجا محل توریست ها بود مثلا از آثار تاریخی ایران کار می کردم یا مینیاتور کار می کشیدم .

کامبیزدرم بخش

کامبیز درم بخش درباره ایده و استعداد در خود می گوید: ایده پیدا کردن کاریست خلاقانه برای مثال به یک شاعر نمی توان یاد داد که چگونه شعر بگوید یا به یک آهنگ ساز آهنگ سازی یاد داد ممکن است بتوان به او نت داد تا از رویش بنوازد ولی استعداد خدادادیست که می تواند پرورش پیدا کند برای مثال موتزارت درچهار، پنج سالگی آهنگ می ساخت یا پیکاسو در سن چهارده، پانزده سالگی در حد رامبراند طراحی میکرده ، خلاقیت را با کوشش بسیار می توان به دست آورد ولی باید عصاره آن در وجود انسان باشد که باید رفته رفته آن را بارور تر کند، من خودم تا این زمان فرمول هایی پیدا کردم برای خلاقیتم و بعضی وقت ها به جوان ها می گویم که چه کار کنند و چطور به ایده برسند ، البته بعضی آدمها که چیزهایی بلد باشند به یکدیگر یاد نمی دهند به نظرم کار بسیار زشتیست و آدم باید چیزهایی که دارد را به مردم بدهد چون هنر در واقع مثل حلقه های زنجیروار است و هنرمند ها به هم پیوسته هستند ،خود من از دیگرا یاد گرفته ام و دیگران از من یاد می گیرندودر زمان های قدیم به همین صورت بوده است ،تنها هنرمندانی از یکدیگر یاد نمی گرفتند که غارنشین بودند که بدون تقلید خلق شده وبه نظم اورجینال ترین هنر است .

کامبیزدرم بخش

درآثار کامبیز درم بخش ایده های بسیار تاثیر گذار و نو با عناصر بصری ساده و گویا به چشم می خورد  ایشان درباره فضای بصری کار خود می گوید : به این سادگی رسیدن کار آسانی نیست سال ها پشتش زحمت و کوشش می باشد ودرواقع امروز در ادبیات هم دیده می شود داستا نها کوتاه تر شده،انسان امروز وقت زیادی ندارد و دوست دارد همه چیز را زودتر بداند و به ذهنش منتقل کند و بهترین چیزی که می توانم اشاره کنم هایکو های ژاپنی هستن که خیلی کوتاه و مختصر است که در تمامی هنرها وجود دارد و این سادگی نیاز به زمان و تجربه دارد مانند یک الماس که اول به شکل سنگ است و بعد از تراشیدن زیبا می شود وشکل می گیرد ،اما کار  هنری از آن هم جذاب تر است انتها ندارد وبه همین صورت ادامه دارد ،در اوایل که من طراحی می کردم کارهایم شلوغ بود و جزییات داشتند ولی بعد از طی مراحل مختلف ساده تر و ساده تر شد .

ایشان درباره آدمک هایی که در آثارشان طراحی می کنند می گویند: اول آدمک های من این طور نبودند به مرور زمان ساده تر شدند و زندگی پیدا کردند و تبدیل به موجوداتی شدند که حرکت می کنند،زندگی می کنند ، حس می کنند  احساسشان را منتقل می کنند بدون کلام و برای هر ملیتی قابل فهم هستند یعنی یک زبان تصویری بین المللی دارند ، حتی وقتی هوا سرد می شود پالتو می پوشند وقتی گرم است لباس تابستانی می پوشند و این حس را به آنها داده ام و آنها هم به دیگران منتقل می کنند ، این آدمک ها میمیک یا حالت چهره ندارند  چشم و دهان ندارند  روحیات انسان ها را میتوان از حالت صورت آنها فهمید، ولی  آدمک های من با حالت بدن خود احساسات نشان می دهند یا مفهومی را منتقل می کنند .

کامبیزدرم بخش

kambiz-deraam-bakhsh-22

ایشان درباره انتخاب موضوعات مجموعه های مختلف که در نمایشگاه های داخلی و خارجی می گویند :من حداقل چهل ، پنجاه سال کار مطبوعاتی ژورنالیستی کردم وهمیشه خودم را با خواسته های مردم و سردبیر وقف داده ام مثلا اگر نمایشگاه کتاب بوده  در فرانکفورت من در آن موقع درباره کتاب ،نویسنده ، سانسور  و …….   یا مجله ای که درباره پاییز کار بخواهد ،هر موضوعی لازمه آن زمان خاص می باشد،  مثلا الان زمان موضوع محیط زیست است که مشکلات زیادی پیش آمده بعضی از موضوعات هم که موضوعات اصلی هستند مثل : جنگ ، صلح،مهاجرت  و…..  مربوط به تمام جهان می باشد بین المللی است ،درآثارم اتفاقی که افتاده جنبه شاعرانگی و ادبی با ژورنالیستی ادغام شده است حتی میتوان آنها را به دیوار خانه نصب کرد هر کدام یک اثر هنریست نکته دیگراینکه در آثار تاریخ مصرف نداشتن آنها می باشد مثلا آثاری که سی، چهل سال پیش کار کردم الان هم موضوع تازه ای می باشد و موضوعاتی وجود دارد که همیشگی است و نمی توانیم برطرفش کنیم .

کامبیزدرم بخش

کامبیز درم بخش درباره آثاری که در آنها طراحی دستی آزادانه تری نسبت به بقیه آثارش دیده می شود که حتی روی دفتر چه یادداشت طراحی شده می گویید : من یک عادتی دارم که از چهارده سالگی به کافه میرفتم در کافه زندگی می کردم در آنجا یک آرامش خاصی داشتم کسی مزاحمم نمی شد من مال خودم بودم مینشستم و کار می کردم و افکارم را جمع و جور می کردم ودر یک دنیای دیگری بودم و مردم و اجتماع را میدیدم ،انسان وقتی در اتاق دربسته باشد هیچ چیز به دست نمی آورد باید بین مردم باشد وکافه جایست که شما آدم های مختلف را در آنجا می بینید و چیزهای جدید یاد می گیرید وبا افکار جدید آشنا می شوید که خیلی در کار تاثیر می گذارد و وقتی در آنجا هستم روی کاغذها کار می کنم یا خط خطی می کنم بعضی از آنها برایم جالب می شود که آنها را جدا می کنم در اوایل بعضی از آنها را دور می ریختم بعد از دیدن یک نمایشگاه طراحی در آلمان که برای یک آقایی بود دیدم او طراحی های دست آزاد خود را نگه داشته و حتی در آنجا فروخته می شود که مخاطب ها ازدیدن آنها لذت می برند که از سال  ۱۳۶۹بود که  دیگر طراحی های آزادانه ام را دور نریختم که دراین نوع آثارم همه نوع شخصیت آدم ها را کارکرده ام .

kambiz-deraam-bakhsh-25

 کامبیزدرم بخش درباره مجموعه تجربیات عکاسی خود می گوید : پدرم فیلم ساز و برادرم عکاس بوده اند و به هرحال من همیشه از تکنیک دور بوده ام ودوست نداشتم با تکنیک کار کنم همیشه به شکلی سخت به مراحل عکاسی نگاه می کردم مراحل ظهور تا چاپ ولی الان استفاده از دوربین راحت تر شده ابتدا یک دوربین معمولی  “جی پانزده” خریدم بعد از یک ماه بدون تجربه قبلی عکاسی این هارا ثبت کردم ولی متوجه شدم این موضوعات یک ارتباط تصویری با کارهایم دارند، بسیار سریع هم برایم اتفاق افتاد مثلا در پاریس نشسته بودم با خواهرم مشغول خوردن غذا بودیم  من از آنها جدا شدم در آن اطراف جایی بود شیبه جمعه بازار در ابعاد خیلی وسیع ، رفتم و این سوژه هارو کشف کردم و یک ساعت یا یک ساعت ونیم برگشتم .

استاد کامبیز درم بخش بعد از پشت سر گذاشتن هفتادپنج سال زندگی پرتجربه وفعالیت هنری حرفه ای  به هنرمندان جوان توصیه می کند که : همه چیز تکنیک نیست اگر علاقه مند هستن اول باید طراحی یاد بگیرند استفاده از کامپیوتر همه بعد از طراحی است و هنرمند های جوان الان خیلی عجله دارند مثلا جوان هایی هستند که پیش من می آیند تعداد ده پانزده تا کار کرده اند  از من می پرسند ما کجا می توانیم کارت پستال چاپ کنیم یا دنبال ناشر هستند !   خود من اولین کتابی که از من منتشر شد یازده سال طول کشید .

و خیلی زود به پول وشهرت فکر می کنند ،لازمه هنرمند شدن پشتکار ، کار سخت و پژوهش است باید زیاد کار ببینند کارهای هنرمندان مختلف را دنبال کنند نمایشگاه ها را دنبال کنند و امروزه این کار بسیار راحت شده با فشار دادن یک دکمه می توانید هزاران کار ببینید میلیونها کار و هنرمند ببینید ولی قبلا برای خودمان این طور نبود یک کتاب هم نداشتیم باید از خارج از کشور برایمان می فرستادند و من بیشتر چیزهایی که یاد گرفتم به صورت خود آموخته بوده است .

 

 

[/one_half_last]