نقدی بر نمایشگاه جزر گالری راه ابریشم

فروکشند طبیعت

نقدی بر نمایشگاه جزر گالری راه ابریشم

به قلم مریم روشن‌فکر

« برای نخستین بار در تاریخ، بشر به سرعت و از روی بی‌توجهی، درحال دگرگون ساختن فیزیولوژی اساسی کره خاک است. در حال حاضر، در سطح جهان تغییراتی در ترکیب شیمیایی جو، تنوع ژنتیک گونه‌های ساکن در کره‌ زمین و چرخه مواد شیمیایی در اقیانوس‌ها، جو و زیست سپهر در حال وقوع است که هم از نظر ابعاد و هم از نظر آهنگ، سابقه‌ای برای آن نمی‌توان یافت.»[۱] و بشرناگزیر است برای جلوگیری از عواقب سریع الانتقال و اجتناب ناپذیر حاصل از آن دست به اقدامی جدی بزند.


نمایشگاه جزر، نمایشگاهیست که با این جمله تکان دهنده آغاز می‌گردد، این فریاد دادخواهی آب است… و این نمایشگاه گروهی از هنرمندان را گرد هم آورده تا آن را اقامه کند.

نمایشگاه گروهی جزر متشکل از گروهی از هنرمندان در رشته‌های مختلف است که همگی ارتباطی سببی یا نسبی با بخشی از طبیعت ایران به نام دریاچه ارومیه دارند. این گروه که از عکاسان، نقاشان، مجسمه‌سازان، موسیقی‌دانان و … تشکیل شده، دریاچه ارومیه را به عنوان استعاره‌ از محیط زیست به طور عام و آب به طور خاص قرارداده‌است و هر کدام از این هنرمندان به فراخور سبک و تکنیک‌شان به آن نگاهی از زاویه دید خود انداخته‌است.

نمایشگاه جزر

این نمایشگاه به کوشش زهرا قیاسی و رومین محتشم در نگارخانه راه‌ابریشم برپا گردیده است و شامل گستره‌ای از آثار، عکس، نقاشی، چیدمان، ویدئو و موسیقی‌ست.

اولین نکته‌ای که در این نمایشگاه به چشم ‌می‌خورد  این است که برخی از آثار در برخورد تصویری گنگ و نامفهوم جلوه‌ می‌کنند و ارتباطشان با موضوع نمایشگاه در هاله‌ای از ابهام است، اما با مطالعه بیانیه‌ها و عناوین این ارتباط شرح و بسط داده می‌شود و از این جهت می‌توان گفت این نمایشگاه تحت سلطه کلام قرا گرفته‌است. با این توضیح که با حذف این توضیحات از کنار آثار این امکان به وجود می‌آید که همین اثر تحت عنوان دیگری مثلن دریاچه هامون، پریشان یا … قرار بگیرد و ارتباط مشخص ویژه‌ای با دریاچه ارومیه در آن دیده نمی‌شود.

نمایشگاه جزر

که از همین منظر نیز می‌توان آثار نمایشگاه جزر را از منظر رویکرد به چهار دسته تقسیم نمود؛ دسته اول که بخش بزرگی از آن را آثار عکاسی نمایشگاه تشکیل می‌دهند، می‌تواند تحت عنوان رویکرد نوستالژیک مطرح گردد، رویکردی که در آن وضعیت قرمز و شاید سیاه دریاچه توسط قایق‌های به نمک نشسته، پلاژهای ساحلی رها شده، طبیعت از دست رفته، عکسهای خانوادگی و … تصویر شده‌است، در این دسته از آثار دریاچه ارومیه بدل به شیء عزیزشده‌است که روزی در کنار ما و در خاطراتمان بوده، وبه طرزی سنگدلانه و بی‌احساس در گوشه‌ای رها شده و از آن تنها خاطره‌ای برجای مانده و هرچند در این گرامیداشت یاد این خاطره زنده می‌گردد، اما در عمل به امری در گذشته فروکشیده شده و آن را به حیطه امر ناگزیرتبعید می‌کند، که در خود دارای نوعی تسلیم منفعلانه است که راهی به آینده نمی‌گشاید، از همین رو نیز بیشتر آثار این رده در درون رسانه خود نیز منجمد شده و از حوزه تصویر زیبا و درست از یک منظره فراتر نیامده و به حوزه گفتمان انتقادی که در عنوان، بیانیه اصلی و روند این نمایشگاه به عنوان موضوع و محور حضور دارد نمی‌شوند نه پیشنهادی می‌دهند، نه تاثیری فراتر از برانگیختن احساسات زیبایی‌شناسانه برجای می‌گذارند.

نمایشگاه جزر

دسته دوم را می‌توان آثاری با رویکرد عملی نامید، در این دسته از آثار موضوع به چالش کشیده شده و نگاهی که به آن شده است، دارای نظرگاه و فرآیند اندیشه‌ورزیست، به این معنا که در این دسته از آثار هنرمند با دقت نظر در موضوع دریاچه ارومیه به طور اخص و مشکلات و معضلی که آن را درگیر کرده‌است، به تولید اثر اقدام ورزیده و تلاش کرده‌است از این طریق بخشی از این مشکل را بازنمایی کرده و مخاطب را به تامل در آن دعوت کند. این دسته از آثار به طور اخص در دو مقوله اصلی از باقی نمایشگاه متمایز می‌شوند، یک مطرح کردن نقش انسان به مثابه  آغازگر فرآیند تخریب و دو دیگر رویکرد مطالعاتی و تکیه بر پشتوانه‌های عقلی بیش از آبشخورهای احساسی‌ است.

 

 

 

نمایشگاه جزر

 

نمایشگاه جزر

دسته سوم را می‌توان آثاری با رویکردهای فراطبیعی دانست که در آن تخریب و نابودی این دریاچه امری هراسناک و ددمنشانه تصویر می‌شود که در سیطره دیو خشکسالیست. در این دسته از آثار یا هیولاهایی در حال بلعیدن آن هستند و یا در صحنه‌ای نامنتظر آخرالزمان فرا رسیده‌است. و یا پیامی رمزآلود به شکل موجودی نامشخص از آسمان فرودآمده و منتظر تقدیر خود است. در این دسته از آثار مهابت و اهمیت از بین رفتن عنصری از عناصر طبیعت به مثابه بی‌حرمتی و یا ظلم به یک الهه متجلی می‌شود، که به طور عام بر رویکردی احساسی استوار است که باز هم نه به اصل بلکه به حواشی موضوع می‌پردازد، اما با تمام قوا اهمیت و ارزش آن را یادآوی می‌کند.

نمایشگاه جزر

و دسته سوم که مجموعه گسترده‌ای از آثار را شکل می‌دهد، دسته بدون رویکرد است، که در آن آثار به شدت به توضیحات متنی وابسته هستند و ارتباطشان با دریاچه ارومیه از این طریق برقرار می‌شود. در این مجموعه البته آثار قابل توجهی با رویکردهای عام‌تر به طبیعت و موضوع آب و خشکسالی قرار دارند.

نمایشگاه جزر

دریاچه ارومیه، دومین دریاچه آب‌شور جهان و زیستگاه گونه خاصی از سخت‌پوستان و مامن پرندگان مهاجر است، دریاچه‌ای که هم از نظرگاه ذخیره زیستی و اکوسیستم منحصر به فردش دارای اهمیتی یگانه و بالاست و هم پس از گذشت هزاره‌ها، جایگاه آن در فرهنگ مردم بومی و ملتی که او را بخشی از سرمایه ملیشان می‌دانند، جایگاهی بی‌جایگزین است. از این رو نیز نابودی آن با تغییرات بسیاری که در زیست‌بوم منطقه‌ای خود ایجاد می‌کند در درجه اول بر کشاورزی، گردشگری و سلامت مردم و در نتیجه امنیت اقتصادی و بهداشتی منطقه و در درجات بعد بر خاطرات و پشتوانه‌های فرهنگی این سرزمین تاثیراتی مخرب و جبران ناپذیر خواهد گذاشت. به همین روی باید این یادآوری‌ها را جدی گرفته و آن را فرصتی قرار دهیم که بتوان از این طریق قدمی کوچک در راه احیاء و حفاظت آن برداشت. دریاچه ارومیه نه اولین و نه آخرین عنصر طبیعت خواهد بود که به دست بشر رو به ویرانی گذاشته‌است، اما همان‌طور که این نمایشگاه آن‌را به مثابه استعاره‌ای از جهان طبیعت و یکی ازاصلی‌ترین عناصر آن آب  در نظر می‌گیرد، خود نمایشگاه هم می‌تواند با کنارهم آوردن هنرمندانی از رشته‌های مختلف این فرصت را به‌وجود آورده‌است تا تاملاتی پیرامون این موضوع شکل بگیرد و هنرمندانی با گرایش‌های گوناگون به ارائه نقطه نظرات و پیشنهادات خود بپردازند.

[۱] مصلی‌نژاد، عباس – بررسی جنبه‌های مختلف امنیت زیست محیطی با رویکرد مکتب انتقادی-مجله محیط شناسی-سال سی و چهارم، شماره ۴۶-تابستان ۸۷-۰ ص۱۳۹-۱۴۸

[/one_half_last]