پرونده هندسه مقدس |قسمت سوم | شمسه

نقوش هندسی در تذهیب
قسمت سوم: شمسه
به قلم  نویسنده مخاطب سایت تندیس فاطیما صفوی
در قسمت اول نقوش دایره و نیم دایره مورد بررسی قرار گرفت که در ادامه ی آن جا دارد به نقش شمسه و بته جقه اشاره کنیم چرا که این دو نقش در مسیر تکامل خود از شکل های پایه به فرم های اصیلی دست یافته اند که جایگاه منحصر بفردی در هنرهای سنتی و به عبارتی فولکلور در تمامی فرهنگ ها و حتی ادیان به خود اختصاص داده اند.

قسمت قبل را اینجا بخوانید:


شمسه
از معنای شمسه چنین بر می آید که اشاره ای مستقیم به خورشید دارد. خورشیدی که مایه حیات است و بر این اساس، نمادی است از خداوند.از طرفی دیگر خداوند در قرآن کریم، اشاره به یکی از اسماء متبرک خود دارد،در جایی که می فرماید:«الله نور السموات و الارض»خداوند نور آسمان ها و زمین است. (سوره نور، آیه ۳۴)

شمسه

نقش شمسه،قرآن،موزه متروپولیتن،نیویورک

این همان نوری است که با روشنی بخشیدن و درخشش خود تیرگی های نادانی و جهل را به عالمی سراسر غرق در برکت و نیکی تبدیل میکند.با این توصیف باید گفت که نقش شمسه در هنر اسلامی و به عبارتی در تمامی ادیان شخصیت ویژه ای می یابد که شکل و شماء آن تداعی کننده ی خداوند متعال است،در همه جا حی و حاضر است و در همه چیز است اما از جنس آن چیز نیست.

شمسه
نقش شمسه،ستاره هشت پر مذهب در مرکز صفحه

بدین وصف خداوند یکی از اسماء خود را در غالب نور مطرح می کند چون نور نیز می تابد و در هر چیز رسوخ می کند و در همه جا وجود دارد، اما از جنس آن چیزها نمی شود.هنرمندان نیز به طرق متفاوت و در بستر های گونه گون، برای اشاره به این نام مبارک، در آثار خویش از تصویر خورشید در قالب نقش «شمسه» به صورت دایره یا فرمی الهام گرفته از آن مانند «ستاره هشت پر» بهره برده اند.

شمسه
گچ بری ،قصر شماره ۲ کیش

ا

شمسه
جلد ضربی قرآن،مکتب هرات،نقش ترنج میانی

هرچند که مابین اهل هنر پیرامون مفهوم شمسه در فرم پر هیبت دایره ای آن و طرح ستاره ای یا خورشید مانندش که ترنج نامیده میشود هنوز هم اختلاف نظر وجود دارد اما نمیتوان منکر کارایی همسان این دو به عنوان یکی از فرم های اصلی بکار رفته در هنر های مقدس گوناگون شد.
خورشید همواره در تصاویر به همراه اشعه و پرتوهایی به تصویر کشیده می شود که تعدادشان بر حسب سنت، هفت عدد است. از این تعداد شش پرتو به عنوان رمز و نماد در معنایی گسترده و از ابعاد فضا محسوب می شوند و هفتمین پرتو، نموداری است از بعد خارج از قلمرو کیهان که نماد مرکزیت است. این تشعشعات با رنگ های معنوی خود که اغلب به رنگ طلایی و لاجوردی دیده میشوند و بار معنایی ویژه ای را در خود به همراه دارند،نشانگر الطاف بی وقفه خداوند بر کل هستی می باشند.

 

شمسه
قسمتی از جلد شاهنامه بایسنقری،مکتب هرات،نقش ترنج و سر ترنج

قسمتی از جلد شاهنامه بایسنقری،مکتب هرات،نقش ترنج و سر ترنج

این وظیفه را در فضاهای تصویری کتب مقدس و نقاشی های دیواری اماکن مذهبی «شرفه» ها بر عهده دارند و به تقدس حاکم بر فضا می افزایند.
همچنین خورشید غالبا در مرکز کیهان به تصویر در می آید که اشاره ای است به عقل عالم.چنانکه قلب آدمی نیز به عنوان جایگاه بسیاری قوای او در مرکز جانش قرار دارد خورشید نیز به مثابه «قلب جهان» و «چشم عالم» همواره در مرکز چرخ فلک البروج می درخشد.
از طرف دیگر نقش خورشید به عنوان «درخت جهان» نیز شناخته میشود و همراه با پرتو هایش تصویر «درخت زندگی» را نمایان می سازد، که در مبحث ویژه ای مفصل به آن پرداخته خواهد شد.
باید اضافه نمود که در فرهنگ های دیگر نیز نمادهایی اینچنین دیده میشود از جمله در سنت هندوئیسم اشعه خورشید، به «گیسوان شیوا» تشبیه شده است و مبنای آن حضور خداوند است که همانند خورشید، اشیاء را مرئی ساخته و حیات بخشیده است و نیز تصویر خورشید، اغلب همراه و قرین با تصویر چرخ است چرا که هر دو از علامات مدور و نشانگر جهان و زندگی هستند.[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″] فهرست منابع
۱٫رمزهای زنده جان،مونیک دوبوکور،ترجمه جلال ستاری،نشر مرکز،چاپ۲،تهران،۱۳۸۶
۲٫رموز نهفته در هنر نگارگری،مرتضی خلج امیرحسینی،مقدمه محمود فرشچیان،نشر آبان،تهران،۱۳۸۷
۳٫مفاهیم نمادین در طراحی هنر ایرانی،محمد خزایی،مجله هنر اسلامی،شماره۸،تابستان ۱۳۸۷
۴٫نقوش پیشینه دار،آرتور اپهام پوپ ـ بالتر بورگیس،ترجمه ژیلبرت صدیق پور،چاپ کاوش،تهران،۱۳۸۴
۵٫هنر مقدس،تیتوس بورکهارت،ترجمه جلال ستاری،نشر سروش،چاپ۲،تهران،۱۳۷۶

 

[/one_half_last]