در ماه آگوست سال گذشته سارا داگلاس، سردبیرArtnews و تعدادی از نویسندگان این سایت پروژه بزرگی را شروع کردند. سوال شکل دهندهی این پروژه این بود که مشکل دنیای هنر چیست و چگونه میتوان آن را حل کرد. در ماههای آتی آنها با ۵۰ نفر – آرتیست، کیوریتور، منتقد، تاریخنگار، دلالان و برگزارکنندگان نمایشگاههای بینالمللی هنری- صحبت کردند تا با نقطه نظرهای متفاوتشان آشنا شوند. بعضی پاسخ ها بلند و در قالب مقاله هستند و بعضی نیز پاسخهای بصری از طرف هنرمندان.. این مقاله در زمستان ۲۰۱۷ و همزمان با انتخابات رئیس جمهوری آمریکا انتشار یافت.
سایت تندیس ترجمه یاسمن نوذری
هنرمندان شاغل و اقتصادی بهتر (.W.A.G.E)
سازمان طرفدار عمل
(.Working Artists and the Greater Economy (W.A.G.E
مشکل دنیای هنر تفاوتی با بقیه دنیا ندارد. در حقیقت این عقیده درهنر که برای خود مشکل متفاوتی را متصور میشود -یا خود را استثنا میپندارد- و ادعاهای سیاسی و اخلاقیای که برای خود در تئوری میسازد، مانع درک آن از موقعیت مادی خود میشود.
این نکته که در طول دههها کمترین تلاشی برای اصلاح نژادپرستی سازمان یافته و برتری سفید پوستان در دنیای هنر نشده است نشان میدهد که دنیای هنر بر خلاف تصویری که سعی میکند از خود نشان دهد، تفاوت زیادی با دنیای اطراف خود ندارد.
علی رغم داشتن بخشی غیر انتفاعی، دنیای هنرهم یک صنعت مثل بقیه صنایع است. تمام سازمانهای حمایتگرش، از جمله موسسات خیریه، در خدمت رشد و تداوم آن هستند و تمام کسانی که نقش تولید و ارائه محصولات هنری را دارند۲ به ویژه هنرمندان، همه به یک شیوه توسط آن همزمان حمایت و استثمار میشوند. نقش هنر و هنرمند در این صنعت چند میلیارد دلاری دقیقا مثل هر کس دیگری خدمت به سرمایه داری است.
اما تفاوت مهمی بین نقش هنرمند در صنعت هنر و موقعیتش در آن وجود دارد. برخلاف نقش وی، موقعیتش را میتوانیم با کلمه “استثنایی” توصیف کنیم. با وجود اینکه مشارکت ما در دنیای هنر ناگریز در خدمت سرمایهداری است اما هنرمندان میتوانند همزمان برای آن وبر علیه آن کار کنند. امروزه سازمانها از هنرمندان انتظار دارند تا شرایط سیاسی، مادی، اجتماعی و اقتصادی که در آن کار میکنند زیر سوال ببرند و برای برانداختن آن تلاش کنند. به نظر میرسد که هنرمندان میتوانند دو طرف قضیه را در خدمت خود داشته باشند و این نکته مثبتی است. اما نکته مثبت هزینهای هم برای هنرمند دارد: موقعیت ما تنها تا زمانی استثنایی است که پولی از سیستم دریافت نکنیم.
مشکل اینجاست که ما تصور میکنیم با دریافت پول برای کار کردن علیه نیروهایی که دنیای هنر را مثل هر صنعت دیگری کرده است به این معناست که پتانسیل سیاسی ما هم معنای خود را از دست میدهد. اما اینطوری به آن فکر کنید: دریافت نکردن پول در صنعت میلیارد دلاری ای که کار شما در آن نمایش داده میشود، پتانسیل سیاسی شما را به عنوان یک هنرمند بی معنی میکند. تقاضای پول عملی سیاسی است.
کاری که ما باید بکنیم این است که با همان چیزی که ما را استثنا میکند، کار کنیم. کار کردن با این استثنا به معنی داشتن هر دو جنبه قضیه است. به این معنی که از صنعتی که با آن مخالفیم بخواهیم برای تامین محتوا به ما پول بدهد. با وجود اختلاف طبقاتی شدید بین هنرمندان، دنیای هنر بدون شک دنیای نخبگان و برشمردگان است. این بدین معناست که درخواست مزد باید به واسطه آنها و به نیابت درگیری طبقاتی وسیعتری باشد.
سازمان W.A.G.E توزیع مجدد منابع را در این صنعت تبلیغ میکند و فرمهایی از اتحادیه را پیشنهاد میکند که بر مبنای مشکلات جمعی در تمامی طبقات ریشه دارد.
مارک اسپیگلر
مدیر بین المللی، آرت بازل
Marc Spiegler
دنیای هنر و تمام بازیکنانش- از کیوریتورها، مجموعهداران و هنرمندان تا مدیران موزه ها، منتقدان هنری، مشاوران هنری و …- بیشتر از هر زمان دیگری بینالمللی و به هم پیوسته هستند. ما در حرکتی دائمی بین افتتاحیهی جدیدترین موزهها و بینالهایی که حتما باید ببینیم گیر کردیم. این گسترش هر روزه فوقالعاده است، اما سرعت بالای این اتفاقات فشار عظیمی بر دوش هنرمندان میگذارد که همواره و بدون توقف در حال تولید خلاقانه باشند. در شرایطی که هنرمندان به زمان و فضا احتیاج دارند تا اندیشهی هنریشان پخته شود، دنیای دیوانه وار امروزی هنر، هنرمندان را به سوی بیش فعالی با ریسک پایین آمدن کیفیت آثار و طول عمر فعالیتشان سوق میدهد.
بدون شک همه ما در شکل دادن به این دنیای بیش فعال نقش داریم و نمایشگاههای بین المللی چون آرت بازل هم شامل آنها میشود.
و این یکی از دلایلی است که ما اولویت را بر روی کارهایی میگذاریم که فقط برای بازار به وجود نیامده اند. (مثل فیلمها و پرفورمنسها در بخش Unlimited) همچنین ما سعی میکنیم بیشتر با گالریهایی همکاری کنیم که هنرمندانشان را تحت فشار بازار قرار نمیدهند.این هم به نفع خودشان است و هم به نفع ما که دوست داریم آثار خوب از سرتاسر جهان ببینیم. در بلند مدت، دنیای هنر با قدم های آهسته تر شانس موفقیت بیشتری نسبت به دنیایی بر روی تردمیل با سرعت جت دارد.
قسمتهای قبل را اینجا بخوانید:
[/one_half_last]