یادداشتی بر نمایشگاه سریگرافىهاى ویکتور وازارلى در گالری ثالث
سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی
نوشته های قبل را اینجا بخوانید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- یادداشتی بر نمایشگاه نقاشی هیرو شیخالاسلامی | ورووژا
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- نقدی بر نمایشگاه طراحی سعید درخشان زنگنه | گالری هفت ثمر
نهضت نقاشی آپ حدود سالهای ۱۹۵۵ میلادی و همزمان با شکلگیری هنر پاپ با هنر عام شکل گرفت. این مکتب از نقاشی بر پایهی بررسی سیستم بینایی انسان استوار است؛ خوانش و پژوهش در نحوهی بینایی انسان و مسیرهای ادراکی حسی که مرتبط باهم عمل میکنند و منحصراً با خصوصیات جسمانی و روانی بینایی که لغت علمی آن اپتیک است سروکار دارد. با انتخاب دو حرف ابتدایی این لغت، عنوان آپ آرت به این شیوه اتلاق گردید.
هنر آپ انگیزههای احساسی سبکهای جاری گذشته را نداشته و در مقایسه با شیوههای موازی نقاشی، پدیدهای کاملاً ذهنی و مبتنی بر اصول نظم و ردهبندی به حساب میآید؛ به نوعی دیگر، فرآیند و نتیجهی تحلیل علوم مادی است تا مسائل انسانی. در نتیجه میتوان گفت که کمتر مورد پسند و استقبال عامههنر دوستان قرار گرفت.
اما از سویی دیگر، هنر آپ با امکانات نامحدودِ علم و اصول فنی عصر مدرن، امکان تولید در حوزههای طراحی را به سرعت افزایش داده است. این شیوه درصدد آن بود که از هرگونه فراگردها و فرآیندهای جدید علم و صنعت بهرهبرداری کند، و شاید بتوان تازگی آن را در مقام معرفت گسستهای از زمان و مکان، و ورای کنشهای سیاسی و اجتماعی مورد توجه قرار داد. هنگامی که چشمان ما تصویر جهان پیرامون را ثبت میکنند، ما با اطمینان از واقعیت تصویری محیطمان عمل میکنیم.
در دوران رنسانس، نقاشان با اختراع نحوهی رسم با تکنیک پرسپکتیو، به فضای دوبعدی، دریافتی سه بعدی دادند، که این آغازی بود برای فریب چشمان ما، و تبدیل به سنتی گشت کهتا امروز عکاسی وجه سندیت خود را هم از دست بدهد. زمانیکه دیدگان ما دچار اختلال میگردند متوجه میشویم که ما را فریب دادهاند، این آغاز بررسیهای علمی در نحوهی ادراک تصویر بود. زمانیکه تصاویر خارج به درون ذهن ما راه مییابند، چه روندی طی میشود؛ به واقع تمایز میان تصویر تابیده شده روی شبکیهی چشم ما با آنچه ذهن ما ثبت میکند بسیار است. خوشبختانه ما این تفاوت را درک نمیکنیم و فقط نتیجهی نهایی تجزیه و تحلیل را ثبت میکنیم. در صورتی که اطلاعات متناقضی وارد مغز شود خطای دید رخ میدهد، اما این خطاها به ندرت رخ میدهند و میتوان آنها را کشف و عمداً ایجاد کرد.
آنچه هنر آپ را متمایز میکند، بیتوجهی به عالم نمایش و تصاویر طبیعتگرا و کوشش برای تولید زمینهی استفاده از اشتباه بصری به هر روش ممکن است. فضاسازیهای هنرمندان آپ در ایجاد توهم بصری خود تابع حرکت، ریتم و نور هستند، اما این نکته را یادآوری میکنند که تصویر نقاشی خود نمیتواند امر والایی باشد، بلکه ذات تجزیه و تحلیل مخاطب است که حقیقت تصویری ما را شکل داده است.
بسیاری از راویان تاریخ هنر قرن بیستم، پیت موندریان را مؤسس این سبک دانستهاند. او از معمارانی بود که با روانشناسان و نظریهپردازان علوم بصری در ارتباط بود، ولی پایهی گسترش و تحول این سبک را بایدمدیون ویکتور وازارلی دانست. این هفته مسئولین گالری ثالث با همکاری بنیاد وازارلی، مجموعه آثار سری گرافی این هنرمند فقید را به نمایش گزاردهاند.
وازارلی متولد ۱۹۰۸ میلادی در کشور مجارستان است. او طراح، نقاش و نویسندهای بود که بخش اعظم زندگی خود را در فرانسه سپری کرد. وی ابتدا در دانشگاه بوداپست پزشکی خواند و در سال ۱۹۳۷ رشتهی پزشکی را رها کرده و در آکادمی هنر بوداپست به تحصیل پرداخت. در دوران ابتدایی قرن بیستم، تفکر غالب و تأثیرگذار زیباییشناسی ساختارگرایانه نقاشان روس همچون مالویچ و مکتب کارکردگرای باهاوس در رأس کار بود و وازارلی تحت تأثیر بزرگان این شیوهها شروع به آموختن کرد. طرحهای سیاه و سفید وی ابتدا روی ورقی شفاف از جنس پلاستیک و یا شیشه کار شدهاند، ولی در سالهای ۱۹۶۰، وی اشکال هندسی چندوجهی را با بهرهگیری از اختلاف و تفاوت رنگهای درخشان و طبق قواعد ریاضی طوری سازماندهی کرد تا توهم برجستگی و فرورفتگی را ایجاد نماید.
اهمیت هنر وازارلی در این نکته نهفته است که با عبور از نخبهگرایی، آثاری را میآفرید که برای مخاطبان عادی نیز قابل فهم و استنباط باشد. آنچه به عنوان خطای دید در زندگی روزمره برای مخاطبان هراسآور به نظر میرسد، در آثار این هنرمند بانی ایجاد لذت و تأثیرات بصری هیجانآور میگردد.
وی در تلاش بود تا آثارش با کمترین قیمت در اختیار مردم و علاقهمندان به هنر قرار گیرد، آنچنان که سالها پس از درگذشت وی در سال ۱۹۹۶، کماکان این امکان برای تمامی هنردوستان و مخاطبان هنر در خارج از مرزهای زیستی هنرمند فراهم آمده و پس از گذشت نیم قرن، ما کماکان از هنر او برخوردار گشتهایم.
[/one_half_last]
[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]