عبور متلاطم
سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر
غلامرضا رسولزاده پس از سپری کردن حدود سه دهه نقاشی کردن، اینک کارنمای آثار متاخر خود را در گالری هنر ایران به تماشا گذاشته است. مجموعهای از تابلوهایی که با تکنیک آکریلیک بر روی بوم کار شدهاند و بیانگر عبور پر تلاطم او در طی این سالهای متمادی از بستر نقاشی هستند. عبوری که نقطه عزیمت آن پدر و مادری هنرمند و معلمی خوش ذوق بودهاست، رسولزاده در دوران تحصیل خود معلمی دارد به نام آقای حسینپور که دنیای نوجوانی او را با هنر آشنا میکند و ازین پس نقاشی همواره با او میماند. رسولزاده پس از آن نقاشی رئالیستی را نزد هنرمندانی چون حسین کاشیان و عباس کاتوزیان میآموزد و در همین دوره است که اصول پایه رنگ و طراحی در او شکل میگیرد. اما جهان او پس از آشنایی با اساتید مدرن مانند آیدین آغداشلو و علیرضا سمیع آذر و دیگران، رنگ دیگری به خود میگیرد و اینک بیقراری همیشگی رنگها و ضربات قلم او بستر مناسب خود را برای بروز پیدا میکنند.
رسولزاده سالیان درازی را برای یافتن خود طی کردهاست و این تلاطم و پویایی در مسیر کاری او مشهود است، او جان ناآرام را با رنگ و ضربات قلم تسکین میدهد و از پاشیدن و درهم شکستن مرزهای اشکال استفاده میکند تا درهم تندیگی جهان را ترسیم کند.
آثار این مجموعه رسولزاده بیش از سایر مجموعههای او شخصی و مستقل هستند. تا پیش از این ردپای جستجو در آثار دیگران و تلاش برای بیانگری با تکیه بر چیزی بیرون از خود، مانند تجربه انواع تکنیکها در رنگگذاری و دفرماسیون صورت میگرفت، اما در این مجموعه تکنیک هنرمند برای ارائه آثار به فردیت رسیده و نحوه پاشیدن و گذاشتن رنگ و همچنین درهم ریختن اشکال، شکل گرفتهاست.
در این سری آثار رسولزاده ترکیببندی و اشکال را از نگارگری ایرانی و به خصوص تک نگارههای دوران صفوی وام گرفته است که با توجه به غلبه شیوه بیانگر او در استفاده از رنگ و ایجاد سطوح رنگی پرتنش به وسیله شرههای رنگ و لکههای بزرگ و نامنظم جسمی، به آن ویژگی اکسپرسیو را افزوه کردهاست. البته استفاده او از سبقه نگارگری اواخر تیموری و اوایل صفویه در به کار گیری رنگهای درخشان و ضرباهنگ پرتوان در آثار دیده میشود، اما او استحکام ترکیببندی و ریتم پرتحرک آن را وا گذاشته و به جای آن لکههای رنگی رها و بدون مرز خود را قرار دادهاست، که در برخی آثار به تمامیت کار لطمه زده و باعث افول ترکیببندی گشتهاست. در برخی آثار نیز سعی شده با قلمگیریهایی به شیوه نگارگری مرز اشکال را به دست آورد که در بیشتر مواقع به اندازه کافی در اثر جا نیافتاده است. در حالیکه استفاده از خطوط پهن و تیره در کنارهها در عین اشاره به قلمگیری در نگارگری با فضای کلی آثار رسولزاده ارتباط بهتری پیدا میکنند. همچنین روابط هندسی پیچیده که از ویژگیهای نگارگری مکتب تبریز محسوب میشود نیز در آثار رسولزاده جایی ندارد، در حالیکه میتوانست به انسجام فرمی آثار او کمک کند.
در آثار او استفاده از تضادهای رنگی و رنگهایی با درجه خلوص بالا با پس زمینهای خاکستری همراه است که عمق را بسته و پلانبندی اثر را محدود میکند و تمرکز را بر پرهیب فیگورهای پیشزمینه قرار میدهد، که نشسته یا ایستادهاند و فرم و نحوه ایستاییشان کاملا از نگارگری استخراج شدهاست، حتی نحوه به دستگیری جام یا چوبدستی به مانند نگارههای قرن دهم و بعد از آن است.
در یکی از آثار مردی نشسته با لباس زرد درخشان در نقطه طلایی پایین سمت چپ اثر که جامی نیز در دست دارد، این مرد در زمینهای قرار گرفته که از آبی تیره به قرمز چرک حرکت کرده است به نحوی که گویی مرد چراغی است که بر شب سورمهای درخشیده و به فضای آن تلالؤ سرخ رنگ داده است و ارتباط او با این شب از طریق رنگ شالی که به کمر بسته تقویت میشود، اما نکته اصلی این است که مرد صورتی ندارد و هیئت او وقتی به صورت رسیده رها و گم شدهاست، اما کمی بالاتر در میان زمینه سرخ روشن، صورتی نیمه پنهان با خط ترسیم شده که به سمت بالا در حرکت است.
در زمینه نیز نوشتههای مبهمی وجود دارند که پیدا و پنهان میشوند اما هرگز به طور کامل وضوح نمییابند، این نوشتهها در برخی از دیگر آثار نیز وجود دارند با کلمه عشق یا بخشهای جدا افتاده به صورت ع، ش و ق که بعضا به عنوان خطوط جدا کننده یا برای عمق بخشیدن به اثر شکل داده شدهاند و در برخی نیز به مانند موتیف در پسزمینه مورد استفاده قرار گرفتهاند، مانند تابلو زنی با چادر سفید و ردای نیلی که پیالهای در دست دارد و به وسیله رنگ سفید درخشان چادر فضای نیلی فیگور را از پس زمینه و کلمه عشق جدا کردهاست.
به طور کلی آثار غلامرضا رسولزاده، سیری مطالعاتی را در پیش گرفته و اینک به نقطه روشنی از مسیر خود رسیدهاند. در مجموعه نگاه مدرن به نگارگری که در گالری هنر ایران به تماشا گذاشته شده، او با بهرهگیری از میراث نگارگری مانند رنگهای فام و شکلفیگورها و ترکیب آن با قلمموی سریع و تاشهای هیجانی مخصوص به خود، آثاری بیانگرا با موضوعیت نگارگری ایرانی به وجود آورده که خط ربط گذشته و حال جهان بصری ایرانی را درکنار هم ترسیم میکند.
[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″][/one_half_last]