بازگشایی هتل بنکسی در بیت لحم
بیت لحم، فلسطین: هنرمند مرموز بریتانیایی، بنکسی، هتلی را در جوار دیوار حائل جنجال برانگیز اسراییل در بیت لحم بازگشایی کرده است که آخرین کار هنری او در قلمرو تحت کنترل فلسطینیها به شمار میرود. این هتل با نام The Walled Off Hotel تنها چهار متر از دیوار حائلی که در کرانهی باختری رود اردن احداث شده فاصله دارد و تمام اتاقهای آن رو به دیوار هستند.
بنکسی در بیانیهای میگوید: «این هتل بدترین منظره را در میان همهی هتلهای جهان دارد.» هنرمند خودش در مراسم بازگشایی حضور نداشت اگرچه شمار زیادی از کارهای جدیدش زینت بخش دیوار اتاقها بودند. التون جان هم در مهمانی ناهار روز افتتاحیه از طریق ارتباط ویدئویی برای کارکنان و ساکنین محلی قطعاتی را اجرا کرد. گفته میشود اتاقها طوری طراحی شدهاند تا به «باشگاه نجبای انگلیسی» در دوران استعمار شباهت داشته باشند و نقش تاریخی بریتانیا در منطقه را مورد تاکید قرار دهند. مدیر هتل، ویسام سالسا میگوید هتل از ۲۰ مارس با نرخ شبی ۳۰ دلار، برای اتاقهای ارزان قیمت، آغاز به کار میکند. نُه اتاق هتل تجملگرایی فراموش شدهی سنجیدهای با ذائقهی خاص بنکسی را نمایش میدهند. بالای تخت یکی از اتاقها، یک سرباز اسراییلی و یک معترض فلسطینی با بالش با هم می جنگند، در کار دیگر یک تلویزیون شکسته، ظاهرا در حال پخش اخبار سیانان است. در یکی از راهروها تابلوی یک منظرهی زیبا پشت میلههای آهنی به دام افتاده است.
در اثری دیگری، با فشردن یک دکمه، یک مجسمهی متحرک از آرتور بالفور حکمی را امضا میکند که طی آن به یهودیان قول داشتن یک میهن در سرزمینی را میدهد که در آن زمان فلسطین نامیده میشد. در مجللترین اتاق هتل، یک جکوزی وجود دارد که آب آن از منبعی، مشابه آنچه درپشت بام خانههای بسیاری از فلسطینیها وجود دارد، تامین میشود. هفت تا از اتاقها توسط خود بنکسی، و دو اتاق دیگر هم توسط هنرمندان کانادایی و فلسطینی طراحی شدهاند. دیوار حائل یکی از تکاندهندهترین نمادهای اشغالگری ۵۰ سالهی اسراییل، و یکی از کانونهای اصلی اعتراضات و خلق آثار هنری بوده است. اینکه چگونه بنکسی توانسته روی این پروژه، که یک سال به طول انجامیده کار کند، به شدت سری است. هنرمند کانادایی دومنیک پترین میگوید او یک پیام برای مشارکت در این پروژه دریافت کرد، اما نمیداند آیا بنکسی را زمان کار در اینجا دیده است یا نه؛ «کل این قضیه یک پازل است و من یک قطعه از آن را دارم. اما این بدین معنی نیست که من میدانم تصویر بزرگ به چه شکل است.» سالسا هم در مورد نحوهی ورودش به پروژه صحبتی نمیکند و تنها میگوید او هم بخشی از آن بوده است. در پاسخ به این سوال که آیا خود او بنکسی است، وی مکثی میکند، لبخند میزند و جواب میدهد: «ببخشید، چی گفتید؟» Husam Zomlot، مشاور رییس جمهور فلسطین، محمود عباس، میگوید آنها هیچ تصوری از هتل تا زمان بازگشایی آن نداشتهاند. در حالی که بازدید از بیشتر شهرهای فلسطینی در کرانه باختری برای اسراییلیها ممنوع است، مالکان هتل اما میگویند بخشی از بیت لحم که هتل در آن واقع شده تحت کنترل اسراییل است.
سالسا میگوید آنها فعالانه اسراییلیها را تشویق میکردند تا بیایند و واقعیت زندگی فلسطینیها را درک کنند؛ «این یک فرصت بزرگ برای آنهاست تا بیایند و این کار هنری زیبا را ببینند و همچنین بیشتر در مورد تاثیر و پیامدهای این دیوار بر [زندگی] فلسطینیها کسب اطلاع کنند.» شرکتهای گردشگری در بیت لحم همیشه از این موضوع شکایت داشتهاند که دیوار حائل و اشغال کرانه باختری از سوی اسراییل کاسبی آنها را فلج کرده است. بنکسی سابقهی زیادی در سرزمین فلسطین دارد. در فوریه ۲۰۱۵، او ظاهرا از طریق یکی از تونلهای مخفی، خود را به نوار غزه رسانده، و سه کار روی دیوار خانههایی نقاشی کرده بود که طی درگیریهای سال قبل از آن بر اثر حملات هوایی اسراییلیها تخریب شده بودند.
در ۲۰۰۷، وی تعدادی کار در بیت لحم اجرا کرد؛ از جمله یک دختر جوان که یک سرباز اسراییلی چسبانده شده به دیوار را تفتیش میکند. در ۲۰۰۵ هم نُه کار استنسیلی را در نقاط متفاوتی در طول یک دیوار به ارتفاع ۸ متر کار کرده بود. کارها شامل نردبانی برای رسیدن به بالای دیوار، دختری آویزان از دستهای بادکنک برای عبور از دیوار، و یک پنجره روی بتن خاکستری میشد که کوهستان زیبایی را در پس زمینه نشان میداد. آثار بنکسی در فلسطین، همانند دیگر نقاط جهان، به جاذبههای توریستی تبدیل شدهاند. سالسا میگوید: «از سال ۲۰۰۷ هزاران نفر به صورت ویژه برای دیدن کارهای بنکسی به بیت لحم آمدهاند.» به همراه هتل همچنین یک گالری برای فروش آثار هنری فلسطینی و یک موزه برای تاکید بر تاریخ این منطقه و دخالتهای غرب در آن پیش بینی شده است. وبسایت هتل هم مهمانها را ترغیب میکند تا خودشان امکان نقاشی روی دیوار حاثل را تجربه کنند، در حالی که یک مغازهی فروش لوازم گرافیتی هم در همسایگی هتل در حال آمادهسازی است.
www.al-monitor.com
نمایش نقاشیهای فرانک رومرو
لسانجلس، امریکا: تجربیات و تصاویری که فرانک رومرو در جوانی شاهدشان بوده هنر او را عمیقا تحت تاثیر قرار داده است. نقاشیهای او، که بسیاری از آنها شالودههای فرهنگی و اجتماعی زندگی امریکاییهای مکزیکی تبار را را به تصویر میکشد، در سراسر جهان به نمایش درآمده و تحسین همگان را برانگیختهاند. اکنون تا ۱۰ مارس کارهای او در گالری Cal State LA Fine Arts در معرض دید عموم قرار گرفته است. رومرو در سال ۱۹۵۹ در Cal State LA ثبت نام کرد و واحدهای درسیاش را در فضایی گذراند که اکنون به گالری هنرهای زیبا تبدیل شده است. او درسش را متناوبا ادامه میداد، و همزمان کارهای دانشگاه و فعالیتش به عنوان یک هنرمند را پیش میبرد. در سال ۲۰۰۹، ۵۰ سال پس از اینکه وی برای اولین بار وارد کلاس درس شد، توانست لیسانس هنرش را دریافت کند و دو سال بعد هم از سوی دانشگاه به عنوان فارغالتحصیل برجستهی سال دانشگاه مورد تقدیر قرار گرفت. برخی از کارهای رومرو ناآرامیهای سیاسی و مبارزات برای برابری در دوران جنبش حقوق شهروندی چیکانو در اواخر دههی ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ را مورد تاکید قرار میدهند. نمایشگاه، نقاشیهای رنگارنگ، کارهای نئونی و سرامیکی را شامل میشود. در میان آثار، «مرگ روبن سالازار» به چشم میخورد. این نقاشی با رنگهای روشن و زنده، ماموران پلیس را جلوی کافهی «دلار نقرهای» به تصویر میکشد؛ جایی که یکی از آنها با شلیک گاز اشکآور به سمت کافه موجب مرگ سالازار میشود. روبن سالازار یکی از روزنامهنگاران پیشگام جنبش چیکانو بود که به عنوان ستون نویس نشریهی لسانجلس تایمز و مدیر بخش خبر تلویزیون KMEX فعالیت میکرد. رومرو دهها نقاشی دیواری در لسانجلس اجرا کرده است، از جمله یکی از مشهورترین کارهای شهر با عنوان «رفتن به بازیهای المپیک». این کار با تصاویر روشن و درخشانی از اتومبیلها و درختان نخل، به مناسبت المپیک تابستانی ۱۹۸۴ سفارش داده شده بود.
www.calstatela.edu
نمایش مجسمههای کارین گیبولو
لایپزیگ، آلمان: گالریArt Mûr اولین نمایشگاه انفرادی کارین گیبولو در آلمان را برگزار نموده است. این هنرمند ساکن مونترئال برای دنیاهای مینیاتوری پر جزییاتش مورد توجه قرار دارد که یادآور مجسمهها و صحنههای روزمره بازسازی شده در موزههای مردمشناسی است. در پس مقیاس تصنعی و رنگآمیزی گرم کارها، مطالعه و نقد بیرحمانهی مشکلات اقتصادی و اجتماعی جهان وجود دارد. پروژههای قبلی هنرمند او را از چین، تا هند و کانادا کشانده است. در مباحث هنر معاصر، مهاجران جایگاهی مبهم و بینابینی را اشغال میکنند که تنها در تئوری وجود دارد. آنها با حضور در فضایی حد واسط قومیت و کشور، فرهنگ و بی فرهنگی، و مالکیت و سلب مالکیت، ذهنیتی را مجسم میکنند که پیوسته عینیت مییابد و در نتیجه به ندرت فهمیده شده و مورد همدلی قرار میگیرد. هیچ جا نبودن اما همه جا بودن، نزدیک و در عین حال دور بودن، و برای همیشه مجذوب شرایطی بودن که برای اکثرا ما عادی است_ یک زندگی آرام، در نبود تهدید، گرسنگی، نسلکشی، اعدام و شکنجه_ مشکل و گرفتاری آنهاست. هیچ فردی غیر مجاز و غیرقانونی نیست. هر انسانی شایستگی دسترسی به آرامش، کامیابی و آزادی رسیدن به خواستههایش را دارد، آن خواسته هر چیزی که میخواهد باشد. باید حتما مجسمههای کوچکی محصور در محوطهی سیم خاردار کشیده شدهی یک اردوگاه ساختگی، که به شکل مناسبی در گالری چیده شدهاند وجود داشته باشد تا به ما این حقیقت را یادآوری کند که نظام و ساختار جهان ما پیامدهایی به همراه دارد و هزینه این پیامدها رنج بشر است؟ گهگاه، هنر، در نابترین شکلش، قابلیت این را دارد که انتخابهای هر روزهی ما را به یادمان بیاورد، و این خواسته را در ما برای خلق جهانی که امید دیدنش را داریم، نه جهانی که باید معرف و نمایشگرش باشیم، تقویت کند. کارین گیبولو، متولد ۱۹۸۰، در مونترئال کار و زندگی میکند و از سال ۲۰۰۰ مشغول خلق آثار متنوعی از نقاشی تا کارهای سه بعدی بوده است.
«مرغزار کلاغ» در گالری کوپیکین
لسانجلس، امریکا: گالری کوپیکین نمایشگاهی با عنوان «مرغزار کلاغ» از آثار سیری کور(Siri Kaur) برگزار نمود است. این نمایشگاه، اولین نمایش انفرادی هنرمند در این گالری است. «مرغزار کلاغ»، نامی است که کور و دوستان کودکیش به بخش بدون صاحبی از زمینهای کشاورزی نواحی روستایی منطقهی نیو انگلند داده بودند. این جریب زمین، میان جنگل و جاده، به یک منطقهی ممنوعهی جادویی تبدیل شده بود که در آن تخیل و خیال مرز مبهمی داشتند. از آنجایی که این منطقه اکنون تنها در خاطرات وجود دارد، ثبت و مستند کردن مرغزار کلاغ ناممکن است، با این حال کور با از میان بردن مرز ژانرهای سنتی عکاسی(طبیعت بیجان، منظره و پرترهنگاری) به آن دست مییابد. طی این فرآیند، «مرغزار کلاغ» نقش استعارهای برای آفرینش گونهی جدیدی از عکاسی را بازی میکند؛ گونهای که تا حدودی هم واقعیت و هم فراواقعیت را مجسم میکند. از آنجایی که این عکسهای لحظهای با ظرافت زمان و مکان را بر هم میزنند، ساختارهای روایتگری کلاسیک را به حاشیه میرانند. نتیجهی کار، گروهی از تصاویر متفاوت هستند که از بیننده دعوت مینمایند در تمام کردن هر قصه مشارکت کند. کور بواسطهی ماهیت مرموز عکسها، مراقبهی ذهنی سیالِ آن جهانی پیرامون خاطره پدید میآورد که عناصر طبیعی بر آن سایه افکندهاند. یک هشت پای تازه صید شده در یک قایق ماهیگیری تبدیل به یک طبیعت بیجان میشود؛ یک دختر و سگش به غول اساطیری کایمرا در حال استراحت بدل میگردند؛ و یک گل آفتابگردان به شکل نقش انتزاعی باروکی تغییر شکل میدهد. در پس این ظاهر آشنا و دلنشین، حس ناخوشنودی، این عزیزترین دلبستگیهای کور را میآزرد. سیری کور، متولد ۱۹۷۶ بوستون، یک مدرک فوق لیسانس از موسسهی هنرهای کالیفرنیا و یک فوق لیسانس و لیسانس هم از کالج اسمیت دریافت کرده است. کارهای کور در نشریاتی نظیر لسانجلس تایمز، نیویورکر، واشنگتن پست، و آرت فورم مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند. او در لسانجلس زندگی و کار میکند و دانشیار کالج هنر و دیزاینOtis است.
www.kopeikingallery.com