ضرورت نگاهی نو نقدی بر بخش جنبی جشن تصویرسال ۹۵

نقدی بر نمایشگاه پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ایرانی، بخش جنبی جشن تصویرسال ۹۵ در باغ موزه هنر ایرانی
ضرورت نگاهی نو

سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر

پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ایرانی عنوان نمایشگاهی است که در بخش ویژه جشن تصویرسال ۹۵ و در نگارخانه باغ‌موزه هنر ایرانی به تماشا گذاشته شده است. در این نمایشگاه آثار ۶۱ عکاس برگزیده، و به نمایش درآمده‌است.که شامل عکاسان باسابقه و حرفه‌ای و همچنین آماتور می‌شود. ۱۰ اثر از آثار این نمایشگاه به عنوان برگزیده در جشن تصویر سال معرفی شده‌اند.


در این مجموعه از آثار کوشش شده است تا روایات عکاسانه پیرامون پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها، یادگارها و زندگی‌شان به نمایش درآید و رویکرد عکاسی مستند-اجتماعی که کماکان در فرهنگ ما رویکرد غالب عکاسی به شمار می‌آید در بیشتر آثار دیده می‌شود. روایت‌ها بیشتر پیرامون شکار لحظه‌های آشنای زندگی ساده پدربزرگ‌ها و مادربزرگانی است که به عبارتی تاریخ ما محسوب می‌شوند. تاریخی به مثابه الگوهای فراموش شده سبک خاصی از زندگی ایرانی. در تعدادی از آثار نیز عکاسان به دنبال ثبت و بازنمایی روابط بین این بزرگان و نواده‌هایشان رفته‌اند، که مجموعه تاثیرگذاری از روابط انسانی را نشان داده‌است. روابطی که از دل نگاه‌ها، حالت‌های چهره و بدن و لحظات ناب بیرون می‌آیند.جشن تصویرسال

تضادهای بین پیری و جوانی، نویی و کهنگی و ارتباط عمیق و تنگاتنگ بین آن‌ها. وابستگی عمیق این تداوم نسلی به یکدیگر و در هم تنیدگی الگوهای ارزشی، در این روابط بین بزرگترها و اعقابشان مشخصه این گروه از آثار است که پیرامون موضوع روابط انسانی و ریشه‌های نسلی کنکاش کرده‌است. کودکانی که در بغل پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایشان با آرامش یله داده‌اند و آسودگی حاصل از اطمینان را نشان می‌دهند.

در کنار آثار تک عکس، چند مجموعه نیز دیده می‌شوند، مانند مجموعه عکس نینا دلنوازی که پای خود را از نمایش تصاویر دیده شده‌ی نوستالژیک کمی جلوتر گذاشته و با کنارهم قرار دادن نماهای مختلف زوایای دیگری از زندگی یک مادربزرگ را نشان داده است که حیات آرام و صبور آنان را در عین سکون ظاهری اما همزمان پویا نمایان می‌کند.جشن تصویرسال

گروه دیگری از آثار این نمایشگاه به اشیاء و متعلقات پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها اختصاص دارد که از ویژگی‌های آن رویکرد بی‌واسطه و تاکید بر نشانه‌های زبانی را می‌توان برشمرد، که در برخی آثار موفق و در برخی دیگر بلاتکلیف یا مصنوعی باقی‌مانده است. از نمونه‌های موفق در این مجموعه اثر محمدرضا معصومی است که تصویر پدربزرگ را در قابی قرار داده و قلبی در میانه تصویر دیده می‌شود که با سایه فردی همراه شده‌است، که هرچند در واقع حضور او واقعی و پدربزرگ حضوری غایب است اما در جهان تصویر، جای این حضور و غیاب با یکدیگر عوض شده و پدربزرگ است که واضح و مسلط در تصویر حضور دارد و بین او و فرزندانش پیوندی عمیق برقرار است.جشن تصویرسال

دسته‌ای از آثار نیز پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها را به پاره‌ای از رسوم و سنت‌ها، مانند پختن نذری ارتباط داده‌اند. از میان تصاویر این نمایشگاه آثار کمی را می‌توان یافت که از الگوی تصویر تکرار شونده پدربزرگ‌ یا مادربزرگ فراتر رود و بتواند نگاهی جدید یا زاویه‌ای تازه رو به واقعیت وجودی آنان بگشاید. همچنین تصویر سنت در بیشتر آثار پررنگ است و مانند امری که اساس بدیهی انگاشته شده به تصویر پدربزرگ و مادربزرگ سنجاق شده و جزئی جدایی ناپذیر از آن تلقی می‌شود که بی‌شباهت به تیپ سازی سینمایی نیست و هیچ‌گونه جستجویی پیرامون موارد خارج از این تعریف سلب و یک‌جانبه انجام نمی‌شود. در حالیکه جای بسیاری از رویکردهای دیگر در این میانه خالی می‌ماند. و اتصال آن‌ها به تنها چند مفهوم بسته مانند نوستالژی، غصه و از دست دادن، رویه‌ای یک سویه است که در شان کسانی که ریشه و هویت مارا شکل داده‌اند نیست.

جشن تصویرسال

البته فرای آن‌چه گفته شد، این محدودیت نگاه توانسته نوعی رویکرد را به موضوعی با عنوان «پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها» در نمایشگاه ارائه دهد که همان‌طور که اشاره شد بخش منفی آن، رویکرد غمگین و گذشته‌محور و بخش مثبت آن، نمایش ارتباطات عمیق عاطفی بین دو نسل است و جنبه احساسی ارتباطات انسانی و محبت بی‌پایان را به تصویر می‌کشد.

اما آن‌چه می‌توان آن را کنار گذاشتن لحظه‌نگاری و فرورفتن در عمق سوژه عکاسی دانست، موجب شده انبوهی از تصاویر زیبا گردهم بیایند که به همان اندازه که به سرعت نظر مخاطب را به خود جلب می‌کنند به همان سرعت نیز از خاطر او بروند. همچنین موجب بروز نگاه‌های تک‌سویه و یک‌جانبه شده که حاصل آن از مرز تجربه احساسی عبور نمی‌کند و لذت عقلی را بر نمی‌انگیزد.جشن تصویرسال

این تک لحظه‌های درخشان که بیشتر این نمایشگاه را به خود اختصاص داده‌اند، گرچه موجب حضور یافتن عکاسان بیشتری در این رویداد می‌شود، اما تعداد بسیار و عمق کم، امکان برانگیختن معنا و نتیجه‌گیری انتقادی و تحلیلی را مسدود می‌کند، در حالی‌که عکاسی مستند-اجتماعی همان‌گونه که از نام آن بر می‌آید، عملکردی جامعه‌شناسانه را در‌بر می‌گیرد و قدرت زیادی در انتقال مفاهیم عمیق اجتماعی دارد. مفاهیم بسیار ارزشمندی که می‌تواند فرای یادآوری خاطرات و حسرت گذشته را خوردن در بازنگری به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ایرانی بروز یابد و راهگشای نسل بعدی باشد که این همه از لحاظ عاطفی به آنان بستگی دارد، حال آن‌که آموزه‌های زندگی آنان را فراموش کرده یا نمی‌پذیرد. زیرا جوهره و عمق این مفاهیم چون ساده‌زیستی، اتصالات معنوی، سخت‌کوشی و محبت آن‌گونه که باید و شاید به او ارائه نشده‌است. عملکردی که به خوبی از عهده رسانه‌ای تاثیرگذار و مستقیم چون عکاسی برمی‌آید، اما باید برای آن برنامه‌ای داشت، پروژه‌ای تعریف کرد و به سادگی ثبت یک لحظه زیبا به آن نگاه نکرد.جشن تصویرسال

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

نقدهای قبلی را اینجا بخوانید:

[/one_half_last]