آنچه بر عکس مینماید: آندریاس لانگ
عکاسان امروز جهان
سایت تندیس ترجمه امیر کوشا منش
عکسهای سرزنده آندریاس لانگ در نتیجه افسانهها، اساطیر، رویاها، و یا خاطرات مدفون شده کودکی است که همیشه نمیتوان به طور عقلانی درکشان کرد اما به عنوان احساسات و تجربیات وجود دارند. به همین دلیل تصاویر به شیوهایی ساخته شده که الهام بخش تخیل ما باشند. استیج تاریک و مبهم او شبیه سناریوها است، و استفاده کم از نور، اغلب چیزی نگرانکننده، غیر طبیعی، گیج کننده، مرموز، اما آشنا را منتقل میکند.
آندریاس لانگ در تسوایبرکن/پالاتینانت به دنیا آمد. در سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۵ به عنوان درامر در گروه Nasse Hunde Punk مشغول به فعالیت بود. بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ به عنوان دستیار در کنار عکاسانی همچون دیتر بلوم، مایکل لیس، ورنر جاندا به فعالیت پرداخت. در سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱ در پاریس به عنوان عکاس آزاد گذران زندگی کرد. از سال ۱۹۹۵ در جهت ماموریتهایی در زمینه تهیه ویدئو مستند و تجربی سفری به عراق و شمال هندوستان داشت. در سال ۱۹۹۵ اقامتی در استرالیا داشت، ابتدا در آنجا بر روی منظره و طبیعت کار کرد، سپس از سال ۱۹۹۹ کار بر روی پروژه بلند مدت خود در زمینه مناظر اروپا را آغاز کرد. در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ در نیویورک به کارهای عکاسی و ویدئو مشغول گردید. در سال ۲۰۰۶ در سفری به مالی و صحرای آفریقا از مردم آنجا عکاسی نمود. در سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ جهت کار بر روی پروژه جنگهای مذهبی و مسیحیت به مصر، اسرائیل، فلسطین، سوریه و ترکیه سفر کرد. در سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ در قاهره و دمشق برای انجام پروژههای جدیدتر سکنی گزید. در سال ۲۰۱۱ به دنبال پروژه استعمار در آفریقای مرکزی، بر اساس تحقیقات بر روی اجسام تاریخی، سفری به کامرون، چاد، منطقه کنگو و جمهوری آفریقای مرکزی داشت.
در نمایشگاه «نور تغییر کرده است»، دو هنرمند فوقالعاده اهل برلین، بتینا شولز و آندریاس لانگ، در یک فضا همدیگر را ملاقات کردند. زمانیکه شولز، نور میان نقاشیهای چند لایه پشت شیشههای اکریلی را ثبت میکرد، لانگ دوباره در کامرون با دوربین خود در جادهها پرسه میزد. در عکسهای طبیعت لانگ، مناظر واقعگرایانه و تصاویراش از جنگلها را به خوبی عناصر انسانی، همچون یک چراغ که سوی نگاه بیننده را تغییر میدهد عکاسی شده است.
لانگ در ادامه مسیر پدربزرگ خود، پروژه نمایشگاهی موفق خود را با نام «کامرون و کنگو. در جست و جوی ردپاها و جغرافیای فریبنده» در موزه تاریخی برلین برپا کرد.
در نمایشگاهی تحت عنوان «سکوت مبهوت» ۲۵ اثر کار شده در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ از نفوذ رمانتیسم و سورئالیسم در اکتشافات معاصر عکاس از مناظر و طبیعت به نمایش گذاشته شد. پس از سالهای متمادی زندگی در پاریس، آندریاس در سال ۲۰۰۱ به آلمان بازگشت. در درگیری برای جستجوی ریشههای فکر خود، شروع به کشف اهمیت تاریخ، اسطوره و منظره در اروپا کرد. او به پیروی از آثار رمانتیسم آلمانی و باز یافت فضای بومی خود در مرز فرانسه، جایی که توسط وقایع تاریخی تسخیر شده بود پرداخت. این نتایج بیشتر در اروپا و محل اقامت او در لهستان اتفاق افتاد. او مسافرتهایی به شرق نزدیک داشت و مناظری از مسیحیت و جنگهای مذهبی در جایی که سرزمینها و جنگهای مقدس با آن عجین بودند به ثبت رساند. از سال ۲۰۱۰ در پروژه بلند مدت خود بر روی استعمار آلمان، جا پای پدربزرگ خود نهاد و استعمار کامرون توسط آلمان را مورد توجه قرار داد. اغلب عکسها در تاریکی و تُن سیاه و سفید نشان داده شدهاند. تصاویر لانگ فصل بیپایان تاریخ اروپا را نشان میدهد که بوسیله آن کیفیت زبان تصویری خود را بیانتها نشان داده است. تصاویر او از مناظر، تجسم و تصاویر درونی ذهن جمعی ما را به بیرون میکشد.
او گفته است: « در کارهام لایههای مختلف تاریخ، اسطوره، و زمان حاضر را در غالب یک عکس روایتی به عنوان یک فرم باستانشناسی بصری، در زمان اختلاط یا برخورد با واقعیتهای اجتماعی، سیاسی و واقعیات زیستمحیطی بررسی میکنم. در این روش یک تصویر به جایی برای تخیّل تبدیل میشود. اغلب به مانند یک مجموعه فیلم، در برزخ و در جایی بین واقعیت و خیال، گذشته و حال، ظاهر میشود. من بیشتر با عکاسی آنالوگ و استفاده از فیلمهای کلاسیک کار میکنم.»
آندریاس لانگ پیوسته در تلاش برای درک زمانهای مرئی و نامرئی، « مکان نبوغ» یا «روح یک مکان» بوده است. اروپا با هر دو نشانگر تاریخی و مذهبی/فرهنگی شایع گشته در حالیکه مناظر آن هیچ معنی مقدسی در خود ندارند. به هر حال کارهای لانگ همیشه توپوگرافیهای تاریخی مانند آنچه در لهستان اتفاق افتاد و وقایع آسیبزای جنگ جهانی اول و دوم که هنوز قابل لمس است نمیباشد، حتی اگر همیشه قابل مشاهده باشند. یا مانند مناظر در حال توسعه بین اسرائیل و سینا، جایی که جنگهای مذهبی به نام خدا تحمیل شده است.
عکسهای سرزنده لانگ در نتیجه افسانهها، اساطیر، رویاها، و یا خاطرات مدفون شده کودکی است که همیشه نمیتوان به طور عقلانی درکشان کرد اما به عنوان احساسات و تجربیات وجود دارند. به همین دلیل تصاویر به شیوهایی ساخته شده که الهام بخش تخیل ما باشند. استیج تاریک و مبهم او شبیه سناریوها است، و استفاده کم از نور، اغلب چیزی نگرانکننده، غیر طبیعی، گیج کننده، مرموز، اما آشنا را منتقل میکند. ما در میان واقعیت و رویا، فراتر از زمان و فضا در یک قلمرو متافیزیکی، که منظر آنگونه که هست به نظر نمیرسد معلّق میشویم و سعی بر دیدن فرای سطح را داریم. در تصاویر او تحمّل نور توسط تاریکی اندیشه میشود.
او در طول سفرهای خود به هندوستان فلسفه شرق دور را مورد مطالعه قرار داد. در فرانسه به کاوش سورئالیسم مشغول بود، و پس از بازگشت به آلمان رمانتیسیسم. در طول دورهایی که در پاریس اقامت داشت واژگان تصویری خود را کامل کرد و مجذوب جهان زیبای سورئال در فیلم ژان کوکتو گردید. سطح درخشان آب در فیلم اورفی به آینهایی اشاره دارد که اورفیوس با عبور از آن به قلمرو مردگان جهت بازگرداندن اوردیس به جهان زندگان میرسید. تصاویر حقیقی که فراتر از یک عکس (به عنوان «فضای روحی») تولید میشوند مرهون خیال هنرمند و به طبع بیننده آن است. ما همانند اورفی وارد عکس آندریاس لانگ میشویم. از قسمت مرئی اینجا و اکنون به نامرئی آخرت حرکت میکنیم. در اوایل سال ۲۰۰۰ هنگامیکه لانگ به آلمان بازگشت، مواجهه او با کارهای دیوید فریدریش یک تجربه موثر بود. از آن زمان او ناسیونالیسم رو به افزایش اواخر نیمه دوم قرن نوزدهم را به عنوان دلیلی بر فجایع هر دو جنگ جهانی مشاهده کرده بود. پسایند آن هنوز در درگیریهای داخلی اروپا احساس میشود. در میان بیشترین چرخش اخیر قرن، اصطلاح «میهن» یکبار دیگر در پسِ زمینه قبلی خود و فراتر از معانی نازی مورد بحث قرار گرفت.
تعامل لانگ با نوالیس و دیوید فریدریش چشمهای جهانیبینی خود را به اندازه متعالی در تاریخ اروپا گشود که حامل لحن مصالحهآمیزتری از مفاهیم جغرافیایی و یا ملتسازی سازی بود. در ترکیب استیج او، با اقتباس از مطالعه نقاشی، فیگور انسانی در نبود آن ارائه شده یا بر روی قسمتی از بیننده طرح ریزی شده است. درست به مانند نقاشیهای فریدریش، کسی که تجربه طبیعت و تاریخ آن مکان را در همه ابعاد اثر مینگارد، گذشته و آینده، دنیوی و اخروی، واقعی و باطنی، زمینی و رویایی یکی هستند.
نمایشگاههای انفرادی هنرمند:
۱- نور تغییر کرده است. مارس ۲۰۱۷
۲- کامرون و کنگو. سپتامبر ۲۰۱۶
۳- اکلیپس. نوامبر ۲۰۱۶
۴- سکوت مبهوت. سپتامبر ۲۰۱۶
۵- انجمن ۳۰-گرگ و میش. آگوست ۲۰۱۳
۶- در استانها و دیگر مکانهای جذاب. جولای ۲۰۱۲
۷- منظره و رمانتیسیسم. سپتامبر ۲۰۱۰
۸- مکانهای مخفی. فوریه ۲۰۰۳
و نمایشگاههای گروهی مختلف از سال ۱۹۹۹ تاکنون
[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]
قسمت های قبلی را اینجا بخوانید:
[/one_half_last]
[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]