هفت گنبد عشق نقد نمایشگاه نگارگری فرزانه عبادی فرد
گالری شمیده
نگاهی به نمایشگاه نگارگری فرزانه عبادیفرد با عنوان هفتگنبد عشق
سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر
قند پارسی
نگارگری ایرانی، با قدمت چند صدسالهی خود و مسیر درازی که در تحول و تطور خود طی نمودهاست، به یکی از نمایههای فرهنگ و هنر ایرانی در جهان بدل گشته، هنری که بار سنگینی از آرایهها و عناصر فرهنگ ایرانی را به تنهایی در حوزهی هنرهای تجسمی بر دوش میکشد. هنر نگارگری ایرانی در بیشتر عمر دراز خود، در کنار ادبیات نشسته و بر آن تکیه داشته است و موضوعات تصاویر خود را از دل این گنج با ارزش بیرون آورده.
خانم فرزانه عبادیفرد، هنرمند نگارگر معاصری است که در نمایشگاه حاضر هفت نگاره، موضوع هفت پیکر نظامی را به تماشا گذاشته است. او متولد ۱۳۶۱ در تهران و تحصیلات وی کارشناسی مهندسی شیمی است، او همچنین دارای مدرک کاردانی نقاشی ایرانی و کارشناسی ارشد پژوهش هنر است، و این نمایشگاه سومین کارنمای انفرادی اوست، که همگی در حوزهی نگارگری بودهاست. این مجموعه که شامل هفت تابلو است از ۲۲-۲۷ اردیبهشت ماه در نگارخانهی شمیده به نمایش گذاشته شدهاست. عبادیفرد همچنین شکلدهندهی برنامههای فرهنگی هنری متعددی برای کودکان در راستای آشنایی آنان با ادبیات و فرهنگ غنی ایران کهن (شاهنامه) است.
آثار عبادیفرد با بهرهگیری از سبک مکتب تبریز دوم (صفوی) و با تکیه بر میراث نگارگری گذشته شکل گرفته و نیز به تصویرگری یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبی زبان فارسی احتمام ورزیده است. خانم عبادیفرد از میراث این مکتب بهره بسیار برده؛ استفاده از رنگهای درخشان و فام، و ترکیببندیهای ساده که در آثار او به چشم میخورد، حکایت از تعلق این نگارهها به این سبک دارد؛ همچنین کوچک بودن پیکرههای انسانی نیز تا حدی بر این پیوند اشاره دارند.
اما نکتهی قابل توجه در آثار عبادیفرد، استفادهی گسترده از عناصر سمبلیک تصویری است که بر تعلقات و تأثیرپذیری او از حوزهی ادبیات اشاره دارند. سیب، انار، گور و دری که همواره از سمت راست باز میشود، از زمره نشانههای مستقیم سمبلیکی است که عبادیفرد به کار گرفته. سیب و انار به مثابه هوس و عشق مقدس، گور به عنوان تجلی حیوانی بهرام گور که بر درون آزاد و عرفانی این پادشاه افسانهای دلالت میکند و در که به مثابه ورود به مسیر شناخت و عرفان است.
عبادیفرد، فضای رنگی هرکدام از نگارهها را با توجه به رنگ همان روز یا گنبد از هفت پیکر نظامی برگزیده، که به صورت غالب در نگاره حضور یافته و به واسطهی طرح یکسان گنبدی در بالای هر نگاره بر آن تأکید میشود. او همانطور که در نگارههای دوران تیموری به بعد دیده میشود، بخشهای مختلف داستان و شخصیتها را در یک نگاره و در کنار هم به تصویر کشیده است؛ از سویی، به غیر از شخصیتهای فرعی که داستان را شکل میدهند، بهرام گور و شاهزاده خانم ساکن در آن گنبد با لباسهایی به همان رنگ در تمام نگارهها حضور دارند. و از سویی دیگر، سایر عناصری که عبادیفرد از هر کدام از داستانها برگزیدهاست، در پلانهای مختلف تصویر قرار گرفتهاند و وجوه دراماتیک آثار را شکل میدهند.
ترکیببندی در آثار عبادیفرد در برخی نگارهها، پویا و جسور و در برخی بهشدت محافظهکار است. این در حالی است که او در گنبد سرخ یا صندلی یک ترکیببندی پرتحرک را به وجودآورده، و در گنبد زرد و سبز در تقسیمبندیهای جزمی قاب گرفتار شده نتوانسته بین قسمتهای مختلف آن ارتباطی سیال بهوجود آورد. نقطهی شکست در کارهای او خط میانی افقی است که قابهای عمودی او را از وسط به دو نیم میکند و میتوان گفت در تمام آثار وجود دارد، اما آنجا که در گنبد سیاه، سرخ و صندل با عناصری چون درخت و صخره شکستهشده، ترکیببندی خود را نجات داده و رها شده است، اما در گنبد فیروزه یا زرد، تصویر را در کام خود اسیر کرده و نگارگر نتوانسته آن را نجات دهد. به نظر میرسد این اتفاق نتیجهی تکرار تصویر در، در سمت راست باشد که هرکجا خود را از فضا جدا کرده و موجودیت سمبلیکش را نگاه داشته است، توانسته از روند اجتنابناپذیر ادامه یافتن دیوار و در نتیجه تقسیم دو بخشی قاب بگریزد. به هر روی عبادیفرد در نگارهی گنبد سرخ و همچنین گنبد صندلی، نشان داده است که میتواند ترکیباتی مستحکم و شجاعانه بیافریند که در کنار اجرای دقیق و کامل، با خلاقیت در برداشت آزاد از متون ادبی، این آثار را شاخص میگرداند.
نگاه عبادیفرد به داستانهای هفت پیکر، آشکارا زاویه دیدی زنانه دارد و او روایت داستان را با محوریت زنان انجام میدهد و حضور دراماتیک زنان در آثار پررنگتر است و بهرامگور بیشتر نقشی نظارهگر را بر عهده گرفته است. این موضوع از انتخاب نقطهی قرارگیری شخصیتهای زن در ترکیببندی و تکثر حضورشان هویدا میشود. همچنین انتخاب بخشهای گوناگون هریک از داستانهای هفت پیکر برپایهی حضور معنوی و نه مادی و اغواگرانه یا جنسی آنان انجام گرفتهاست؛ به صورتی که در نگارهها، اغالب آنان در نقش راهنما و در کنار بهرام یا در نقطهی مهمتری از قاب قرار میگیرند، که این امر با جوهر داستان نظامی که بر سیر هفتگانهی رشد معنوی و عبرتآموزی از داستانهاست تطابق دارد و جنبههای غنایی و سرگرم کنندهی داستانها به نفع شأن زنانه کنار گذاشته شده است.
نقد نمایشگاه قبل از مریم روشن فکر را اینجا بخوانید:
سلام
حالا که دو سال از نمایشگاه گذشته، این آثار رو چطور میشه دید؟ آیا در کتابی یا… جمعآوری شدن؟
با سلام
دوست عزیز جهت اطلاعات بیشتر میتوانید از گالری پیگیری بفرمایید.