جایزه‌ی موزه‌ی رایکس امستردام برای یک بازدیدکننده

جایزه‌ی موزه‌ی رایکس امستردام برای یک بازدیدکننده
دنیاگردی
مجله هنرهای تجسمی تندیس شماره ۳۵۱ و ۳۵۲

ترجمه سجاد عمادی


جایزه‌ی موزه‌ی رایکس امستردام برای یک بازدیدکننده

امستردام، هلند: موزه‌ی مشهور رایکس امستردام این هفته به دهمین میلیون بازدید کننده‌اش با اهدای یک جایزه‌ی ویژه‌ی رویایی خوش آمد گفت، که شاید تنها یک بار در زندگی بخت بردنش وجود داشته باشد؛ این جایزه سپری کردن یک شب به تنهایی در جوار شاهکار رامبراند، «نگهبان شب» است. استفان کسپر، هنرمند و معلم مدرسه‌ی هلندی که خریدار بلیط شانس بود می‌گوید: «من در فاصله دو متری نگهبان شب خوابیده‌ام. این یک جادوست. هنوز هم نمی‌توانم باور کنم.» تاکو دیبیتس، مدیر موزه، می‌گوید که از شمار بالای بازدیدکنندگان خشنود است. موزه در پی یک دوره‌ی مرمت و نوسازی، که یک دهه به طول کشید، در نهایت در سال ۲۰۱۳ دوباره به روی عموم گشوده شد. اما این نخستین بار بود که کسی اجازه یافته است شبی را فقط تحت حفاظت گروهی از نظامیان هلندی قرن هفدهمیِ تصویر شده در نقاشی مشهور رامبراند بگذراند. کسپر بلیط طلایی‌اش را روز پنجشنبه برنده شد؛ زمانی که به همراه دانش آموزانش از کالج مونتسوری شهر آردن هات مشغول گردش بودند. کسپر هیجان‌زده در گفتگو با خبرگزاری فرانسه می‌گوید که او کاملا در طول شب تنها بوده و موزه برای او سنگ تمام گذاشته است: «هیچ نگهبانی نبود، یا خیلی خوب پنهان شده بودند.» کسپر می‌افزاید وی از فرصت استفاده کرد تا «چند سلفی بگیرد و با شلوار و جوراب گشتی در تالارهای کاملا خالی بزند»، پیش از آنکه از سوپ پاسپاچو و ران گوساله‌ای که توسط سرآشپز رستوران رایکس تهیه شده بود لذت ببرد. کسپر اقرار می‌کند که به صورت خاص طرفدار کارهای رامبراند نبوده، اما می‌پذیرد که از زاویه‌ی جدیدی به نقاشی رامبراند نگاه کرده است؛ «شخصیت‌هایی را در کار کشف کردم که پیشتر هرگز ندیده بودمشان. آنها در مقابل من جان گرفتند. این تجربه‌ای است که برای همیشه در حافظه‌ی من حک خواهد شد.»

www.artdaily.org

موزه‌ی رایکس امستردام

نمایشگاه بزرگ نقاشی‌های پیتر سائول

فرانکفورت، آلمان: گالری شِرن فرانکفورت نمایشگاه بزرگی از آثار نقاش امریکایی، پیتر سائول(Peter Saul) برگزار نموده است. سال‌ها پیش از آنکه «نقاشی بد» به دغدغه‌ی اصلی هنر معاصر تبدیل شود، پیتر سائول آگاهانه از معیارهای خوش ذوقی مرسوم تخطی می‌کرد. از اواخر دهه‌ی ۱۹۵۰ او با تلفیق پاپ آرت، سوررئالیسم، اکسپرسیونیسم انتزاعی، تصویرگرایی شیکاگو، هنر فانک سن فرانسیسکو، و فرهنگ کارتون، اسلوب به شدت شخصی خود را شکل داد. اسلوبی که موفق شد در آن مسائل پیچیده‌ی سیاسی و اجتماعی را مورد اشاره قرار دهد.نقاشی‌های پیتر سائول

سائول اشتراکاتی با پاپ‌آرت در علاقه به امور پیش پا افتاده، جامعه‌ی مصرفگرا و جهان تصویری شاد کمیک‌ها با رنگ‌های درخشان و جذاب دارد. با این وجود کار او با تدابیر زیبایی‌شناسی ضدفرهنگ کالیفرنیا مرتبط است. او زمانی که جنبه‌های تاریک‌تر «رویای امریکایی» را ترسیم می‌کند، گونه‌ی نقاشی تقریبا خشم‌آلودی را می‌آفریند. در این نقاش‌ها او طنز شاد و انتقاد تند اما شوخ طبعانه از سیستم را ترکیب می‌کند. وی از جوک، دلقک بازی، بازی با کلمات، کمدی، ریشخند و اغلب طنز عریان در حملات کاریکاتور مانندش به فرهنگ فاخر امریکایی بهره می‌گیرد. فارغ از مکاتب هنری بزرگ، سائول تجربیات مختص به خود را توسعه داده است. او که هرگز رابطه‌ی حقیقی با هیچ گروه و جنبشی نداشته است، برای بیش از پنجاه سال به شیوه‌ی شخصی خودش علیرغم مُدهای متغیر هنری مشغول نقاشی بوده است.نقاشی‌های پیتر سائول

نقاشی‌های سائول داستان می‌گویند، به اغراق تمایل دارند، و تفاسیر صریح را بر نمی‌تابند. گالری شِرن حدود شصت کار از این «هنرمند محبوب هنرمندان» که تا کنون کمتر مورد توجه قرار گرفته را گردآوری کرده است، که در میان آنها «نقاشی‌های یخچالی»، «نقاشی‌های ویتنام» از دهه‌های ۵۰ و ۶۰، و منتخبی از طراحی‌ها و کارهایی از دهه‌ی ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۰۰ دیده می‌شود. دکتر مارتینا واینهارت، کیوریتور نمایشگاه در مورد نقاشی‌های هنرمند می‌گوید: «شوخ‌طبعی و عصیان، سلاح‌هایی هستند که پیتر سائول بی هیچ ملاحظه‌ای از آنها در کارش، از همان اوایل شروع فعالیت هنری در دهه‌ی ۱۹۶۰، بهره گرفته است. سال‌ها بعد این ویژگی تحت عنوان نقاشی بد به استراتژی اصلی هنر معاصر تبدیل شد. به عنوان دشمن حقانیت سیاسی، سائول به خوبی از اثربخشی جوک‌ها آگاه است، و کارش را به عنوان یک یورش قدرتمند عیله قوانینی که می‌گوید یک کار هنری مدرن باید چگونه باشد، ساماندهی می‌کند.» پیتر سائول نقاشی را در یکی از هیجان‌انگیزترین دوره‌های تاریخ هنر امریکا آغاز نمود.نقاشی‌های پیتر سائول

در اواسط دهه‌ی ۱۹۵۰ نسل جوانی از هنرمندان، قوانین و ارزش‌های اکسپرسیونیسم انتزاعی را برهم زدند. آنها همانندیِ جدیدی میان هنر و زندگی کشف کردند؛ تناظری که در آن دیگر کارهای هنری سنتی روزگارشان به سر آمده بود. در تعامل‌شان با امور روزمره، آنها تصور طبقه‌ی متوسط از اصالت و منحصربفرد بودن را پس زدند. پاپ، خودش را به عنوان فرهنگ پیشرو تثبیت کرد، به یک پدیده‌ی جهانی تبدیل شد، و بهترین تجلیاتش را در آثار اندی وارهول، روی لیختنشتاین، جسپر جونز، و روبرت راشنبرگ یافت. نقاشی‌های پیتر سائول اغلب در رده‌ی پاپ آرت طبقه‌بندی می‌شدند. اما علیرغم نقشمایه‌های مشابه و علاقه به فرهنگ روزمره که کار او را به پاپ مرتبط می‌کند، آنها به روشنی از پاپ فاصله می‌گیرند. نمایشگاه شِرن با «نقاشی‌های یخچالی» اولیه‌ی هنرمند آغاز می‌شود. در جامعه‌ی پس از جنگ، یخچال نمادی از رفاه و رشد اقتصادی بود. نقاشی‌های سائول فزونی بی‌قاعده‌ی کالاهای مصرفی را نشان می‌دهد، و از آینده‌ای که آنها ارائه می‌دهند، می‌گوید.

نقاشی‌های پیتر سائول با یک زبان عجیب ساختاری، سائول تمام زندگی را در این یخچال‌ها جای می‌دهد. با ساختار تصویری پیچیده‌شان آنها همچنین شباهت خاصی با کنش‌های پویای نقاشی‌های اکسپرسیونیستی ویلم دکونینگ دارند. به عنوان شخصیت‌های روایات تصویری‌اش، او مکررا به قهرمانان محبوب کمیک استریپ نظیر میکی ماوس، سوپرمن و دانلد داک رجوع کرده است. در کارهایش از دهه‌ی ۱۹۶۰، هنرمند از شخصیت‌های کمیک در تعامل با مسائل سیاسی جدی استفاده نمود. سوپرمن بارها در کار او رخ نشان می‌دهد. اما سائول نقش بی‌عیب و نقص این ابرقهرمان را در هم می‌شکند؛ وی سوپرمن را در یک محیط عادی تصویر می‌کند و روی لحظات تاریک شکست او تمرکز دارد.نقاشی‌های پیتر سائول

از این مجموعه، شِرن «سوپرمن و سوپرداگ در زندان» را نمایش داده است. در این نقاشی، سوپرمن با یک لباس پاره در زندان نشسته است، درحالی که پیش پای او سوپرداگ با اشتها در حال آشامیدن از یک کاسه توالت است. در کار دیگری، «تنبیه سوپرمن» این ابرقهرمان زیر یک جاده صاف کن بزرگ پهن شده است. در اواسط دهه‌ی ۱۹۶۰ سائول به شکل روزافزونی پیام‌های سیاسی را در کارش گنجاند. نزدیکی او به فانک آرت(Funk Art)، بویژه فرهنگ جانک(Junk Culture)، ژانر خاصی که در کرانه‌ی غربی امریکا بویژه سن فرانسیسکو با اهمیت شمرده می‌شود، مشهود است. موضع هنری او، با ترجیح هر چیز عجیب، شهوانی، بی‌قاعده و اغلب حتی زشت، در کارهای به نمایش درآمده در نمایشگاه مشهور فانک در سال ۱۹۶۷ در موزه‌ی هنر دانشگاه برکلی قابل مشاهده است.نقاشی‌های پیتر سائول

فانک آرت ترجمان یک ضد فرهنگِ در حال قدرت گرفتن بود، با انزجار شدید از اغواگری‌های مصرفگرایی، تعصب، خشونت، وحشیگری و بی‌عدالتی جهان. در سال ۱۹۶۵، سائول یکی از نخستین نقاشانی بود که با نقاشی‌های مجموعه‌ی «ویتنام» یکی از تیره‌ترین فصل‌های تاریخ امریکا را مورد توجه قرار داد. در کار اصلی این مجموعه، «سایگون»، هنرمند نسبت به جنگ موضع می‌گیرد و خشمش نسبت به سبعیت‌هایی نظیر شکنجه و خشونت‌های جنسی را(که ارتش امریکا در ویتنام مرتکب می‌شد) ابراز می‌کند. در کنار این موضوعات، سائول در هنرش به کشمکش‌های نژادی و تفاوت میان فقر و ثروت می‌پردازد. وی بارها مارتین لوتر کینگ و فعال حقوق بشر آنجلا دیویس را تصویر کرده است. پیتر سائول(متولد ۱۹۳۴، سن فرانسیسکو) در مدرسه‌ی هنرهای کالیفرنیا و دانشگاه واشینگتن تحصیل کرده است.

www.schirn.de

 

نمایش آثار جیل مالیدی

برن، سوییس: عنوان «هراس از هراس» حال و هوای این نمایشگاه را مشخص می‌کند، و یا حتی بیشتر؛ این عنوان تعیین اتمسفری است که در کارهای جدید هنرمند آرژانتینی_سوئدی، جیل مالیدی، جریان دارد. زبان انگلیسی سال‌هاست که واژه‌ی آلمانی «هراس»(Angst) را پذیرفته و اصطلاح «هراس آلمانی» هم به صورت معمول مورد استفاده قرار می‌گیرد. کار جیل مالیدی با فیلم «هراس از هراس»(۱۹۷۵)، به کارگردانی راینر ورنر فاسبیندر آلمانی پیوند دارد که در آن شخصیت اصلی به نام مارگوت از حملات اضطرابی مبهمی رنج می‌برد و به سرعت از سوی جامعه به عنوان بیمار روانی مورد قضاوت قرار می‌گیرد. فاسبیندر دغدغه‌ی نمایش حس غریبگی یک انسان در زندگی خودش، که یک وضعیت طبیعی انسانی است، را داشت. در نقاشی‌های مالیدی ما اعمال و حرکات صامتی را شاهدیم، گویی که کسی هنگام تماشای یک فیلم صدا را کم کرده است. او پیکره‌هایش را در میانه‌ی حرکاتشان میخکوب، و این موجودات خیره و هیپنوتیز شده را درون ژست‌های مرموز خودشان محصور و قرنطینه می‌کند. حتی وقتی فهم طرح داستانی میسر نیست، تصاویر هنرمند را نمی‌توان هرگز به محتوای روایت گرانه‌شان تقلیل داد؛ چیزی در تجربه آنها همیشه باز و در تعامل با مخاطب باقی می‌ماند. مالیدی در نقاشی‌هایش میان فضاسازی‌های به شدت تصنعی و طبیعت‌بیجان‌های خانگی بی‌تکلف حرکت می‌کند. در هر دوی این فانتزی‌های فیگوراتیو و واقعگرایی‌های روزمره، و حتی در خود همین حرکت و تغییر ناآرام، او می‌کوشد تاثیر متقابل میان محرک‌ها و واپس‌رانی‌ها، تحریکات جنسی و ترس را نمایش دهد. می‌توان اشاراتی به ادوارد مانه و یا پیکره‌های معلق کارهای فیگوراتیو پیر کلوسوفسکی را هم در کار او تشخیص داد. همانند کلوسوفسکی، تصاویر مالیدی هم به شکل شیطنت‌آمیزی نابهنگام و از مُد افتاده به نظر می‌رسند، و بی‌تفاوتی عامدانه‌ای به شکل هنر معاصر را ابراز می‌کنند. این نمایشگاه جیل مالیدی در گالری Kunsthalle Bern استمرار برنامه‌ی گالری برای پرداختن به امکانات و تجلیات نقاشی معاصر است. جیل مالیدی متولد ۱۹۸۰ مونته ویدئو، در لس‌انجلس زندگی و کار می‌کند.

https://kunsthalle-bern.ch/

جیل مالیدی

 

مروری بر عکس‌های ولفگانگ تیلمانز

بازل، سوییس: نمایشگاه تابستانه بزرگ امسال در بنیاد بِیِلِر به هنرمند آلمانی ولفگانگ تیلمانز اختصاص داده شده است. در این نمایشگاه حدود ۲۰۰ عکس از سال‌های ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۷ به همراه یک چیدمان صوتی تصویری به نمایش درآمده است. این نمایش نشان می‌دهد که چگونه تیلمانز در کارش دغدغه‌ی آفرینش یک زبان بصری جدید را دارد، نه عکاسی به مفهوم مرسوم آن. فعالیت هنری تیلمانز اغلب در ارتباط با شخصیت او فهمیده می‌شود. نقش و جایگاه هنرمند در بسترهای اجتماعی متفاوت به روایتی منتهی می‌شود که به عنوان کلیدی برای فهم کار او در نظر گرفته می‌شود. نمایشگاه بنیاد بیلر به دنبال رویکرد متفاوتی نسبت به کار تیلمانز است.ولفگانگ تیلمانز

نمایشگاه از منظر یک درونمایه یا زمینه‌ی روایی خاص شکل نگرفته، بلکه از خود تصاویر شروع شده و حول محور آنها می‌چرخد. بنیاد بیلر، با گنجینه‌ای از آثار هنری معاصر و مدرن، بستر ایده‌آلی را برای نمایش این موضوع فراهم می‌کند که چگونه تیلمانز مدیوم مکانیکی عکاسی را به زبان بصری بیانگر و مستقلی تبدیل کرده است. تیلمانز اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ با عکس‌هایی که فرهنگ جوانان و حال و هوای نسلی که خود به آن تعلق داشت را به تصویر می‌کشید، به شهرت رسید.ولفگانگ تیلمانز

او به زودی حوزه‌ی کارش را وسعت داد، و به تجربه‌ی ابزارهای عکاسی به شیوه‌ای خلاقانه، جسورانه و در عین حال مطمئن، به منظور ابداع گونه‌های تصویری جدید روی آورد؛ تصاویری انتزاعی که بدون استفاده از لنز دوربین خلق شده‌اند. از این رهگذر تیلمانز نه تنها ژانرهای سنتی چهره‌نگاری، طبیعت بیجان و منظره را بسط داده و از نو احیا می‌کند، بلکه گستره‌ی کامل میان عینیت‌گرایی و انتزاع را به کار می‌گیرد. هنرمند همزمان نوع خاصی از چیدمان را شکل داده است. عکس‌های او به ندرت در کنار هم با یک ارتفاع آویزان هستند، بلکه با چینشی آزاد در سراسر دیوار پراکنده می‌شوند. در این شیوه‌ی ارائه‌ی کار، روابط بصری میان تصاویر، به اندازه‌ی یک تصویر منفرد حائز اهمیت هستند. این طریقه‌ی نمایش همچنین به این معناست که تصاویر منفرد همواره به عنوان بخشی از یک روایت منسجم دیده می‌شوند. ولفگانگ تیلمانز در سال ۱۹۶۸ در رمشاید آلمان متولد شده، و در بورنموث و کالج هنر و دیزاین پول تحصیل کرده است. کارهای او از دهه‌ی ۱۹۹۰ مورد توجه قرار گرفته و در سراسر جهان به نمایش در آمده‌اند.

www.fondationbeyeler.ch

ولفگانگ تیلمانز

شماره قبل از دنیاگردی را اینجا ببینید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
شیرین نشاط

نمایش جدیدترین آثار شیرین نشاط در دنیاگردی

نمایش جدیدترین آثار شیرین نشاط در دنیاگردی شماره ۳۵۰ مجله هنرهای تجسمی تندیس ترجمه سجاد عمادی نمایش جدیدترین آثار شیرین نشاط نیویورک، امریکا: گالری گِلَدستون نمایشگاهی از کارهای جدید شیرین نشاط، مشتمل بر یک فیلم و مجموعه عکس‌های مرتبط، با آن برپا نموده است. بواسطه‌ی تصاویر پر احساس و میزانسن‌های برانگیزاننده، چیدمان عکس و فیلمِ نشاط، ساختار فرهنگی تفاوت‌ها را مورد نقد قرار می‌دهد. در این نمایشگاه برای نخستین بار نشاط توجه‌اش را کاملا به فرهنگ امریکایی معطوف کرده است، و تجربه‌ی […]

۰ comments