مجسمه‌های سورئال مانوئلا لینهاس در هنر فردا

مجسمه‌های سورئال مانوئلا لینهاس در هنر فردا 
مانوئلا  لینهاس Manuela Leinhoss
نوشته: دیوید ریدل

سایت تندیس ترجمه نگین حدادزاده

درک هنر معاصر نیازمند مطالعه‌ای وسیع است، کسب دانش تاریخی و شناختی دقیق از جهان امروز. کتاب هنر فردا از جمله کتاب هایی است که در کنار نمونه هایی از آثار هنرمندان نوظهور متونی راهگشا برای رمزگشایی و درک آثار آنها و جریان‌های هنری‌شان ارائه می‌دهد و در نهایت دورنمایی از آینده هنر جهان به دست می‌دهد. در این پرونده متون این کتاب را به همراه آثار هنرمندان آن ترجمه و در اختیار شما قرار خواهم داد. امیدوارم که این مختصر دریچه‌ای باشد برای کنجکاوی بیشتر و شناخت بهتر جهان هنر معاصر.
The Art of Tomorrow

Editors:Laura Hoptman, Yilmaz Dziewior, Uta Grosenick


مانوئلا  لینهاس Manuela Leinhoss

مانوئلا لینهاس متولد ۱۹۷۳ در مرین هلند آلمان است و در برلین کار و زندگی می کند.

مانوئلا اشیائی شبیه به مجسمه را از سنگ، چوب، فلز و مقوا می­‌سازد که می­‌توان گفت نشان­‌دهنده بینشی نسبتاً کلاسیک به مجسمه است. او با سیم­، پارچه­، بتونه و اشیا حاضر-آماده زبان بصری شاعرانه و فاخری ایجاد می­‌کند و در عین حال اجازه می­‌دهد که ردپای فرآیندی خلاق در آنها باقی بماند.

Manuela Leinhoss مانوئلا لینهاس

آثار مانوئلا به لحاظ فرمی شامل اشیایی هستند مشابه اسبابِ خانه‌ یا ساختارهایی مثل صحنه تئاتر و مدل­‌های معماری سورئال: در «هر چه نرمتر با آن بازی کنی سخت­تر می‌­شود»[۱]  شیئی کمد مانند که کتیبه­ را به ذهن می‌­آورد، توجه را به سمت ویترین‌های شیشه‌­ای می‌کشاند، کنسول و پرده و عناصری که حاکی از حضور فضای خصوصی هستند در کنار آنچه عمومی است قرار می‌گیرند. ایده استفاده از کشو و جعبه و ویترین­‌های بدون کارآیی در اثر «جعبه صرفاً موقتی است»[۲] هم وجود دارد. عنوان اثر به شعری از سیلویا پلات ارجاع می­‌دهد. لینهاس آثار دیواری و اشیا دیگری همچون «نیمه­ گشوده»[۳] را نیز خلق کرده است، که بیننده را دعوت به راه رفتن در پیرامون می­‌کند.

حضور این آثار مکالمه‌­ای بین بیننده و محیط اطراف و آثار دیگر ایجاد می‌­کند. به رغم خشک و رسمی بودن، برخی آثار بیننده را به وسیله دریچه‌ها و دستگیره­‌ها به نزدیک شدن دعوت می­‌کنند.Manuela Leinhoss مانوئلا لینهاس

در عین حال لینهاس با ارجاع به تاریخ هنر و ادبیات به نقد مدرنیسم، واژگان زیباشناختی و ویژگی­‌های مادی آن می­‌پردازد. آثار او علیرغم تقلیل فرمی­، عناوینی دارند که در سطح محتوا تداعی معانی­‌های امکان‌پذیری به دست می‌­دهند، هرچند که هرگز به طور کامل رمزگشایی نمی‌شوند و خوانشی صریح ارائه نمی­‌کنند. برخی آثار دیواری مثل «بدون نام» یا cri هنر مینیمال را به یاد می‌­آورند، حتی با وجود اینکه آگاهانه از زیباشناسی صنعتی مینیمال دوری می­‌کنند. آثار گاهی به سمت لوازم خانگی مرموز تحول پیدا می­‌کنند مثل «احساسی رسمی حاکم است»[۴]. در مقابل KOPF ۲۰۰۷ بی­‌شک کنستانتین برانکوزی را یادآور می­‌شود.

اثر بسیار ظریف «پایان قرن»[۵]  به نوعی با عنوانش الهام هنرمند را از آن زمانه لو می‌­دهد. زمانه‌ای که هنرمندانش را برای تقلیل گرایی و هنر برای هنر می­‌ستود. لینهاس با هنرمندانی چون میکائلا ایچوالد[۶] و تیا جارجادزه[۷]، همکاری داشته و کارش را به این همکاری­‌ها نیز ارجاع می­‌دهد. این مساله در کتاب هنرمند « احساسی رسمی حاکم است» مشهود است که در آن  آثار خود را به هنرمندان دیگر ربط می­‌دهد یا به رمانی از مجموعه «زن نوین» فیشر ورلاگ  یا به یادداشت­‌هایMalte Laurids Brigge اثر راینر ماریا ریلکه.

Manuela Leinhoss مانوئلا لینهاس

قسمت قبل از پرونده هنر فردا The art ao tomorrow را اینجا بخوانید:

[۱] “The softer you play it, the stronger it gets” (۲۰۰۷)

[۲] “The Box is Only Temporary”(۲۰۰۸)

[۳] “Ajar”(۲۰۰۸)

[۴] “A formal feeling comes”(۲۰۰۷)

[۵] (۲۰۰۷) “Finde de ciècle”

[۶] *Michaela Eichwald

[۷] *Thea Djordjadze