برگزاری نمایشگاه عکس گالری طراحان آزاد در خانه متروکه
دربارهی «پروژهی متروکهها»، نمایشگاه عکس آزاده بهکیش
سایت تندیس به قلم حافظ روحانی
احساساتی نشو!
نوشتهی آزاده بهکیش بر «پروژهی متروکهها» واجد اطلاعاتی است که مستقل از نمایشگاه، به خودی خود تکان دهنده است و بیننده را جلب میکند. به واقع اطلاعات آماریای که هنرمند در نوشتهاش به آنها استناد کرده میتوانند موضوع مقالات و مطالعاتی جداگانه قرار بگیرند که از یک طرف به ما کمک میکند تا صحت و سقمشان را تخمین بزنیم و از طرف دیگر میزان تأثیر عینی این آمار را بر زندگی روزمرهمان درک کنیم. این اطلاعات آماری، ناظر بر ساخت و ساز شهری در تهران در یک بازهی زمانی هفت ساله میشود که بیش از هر چیز یادآور سلطهی بیرحمانهی محاسبات اقتصادی بر روند زندگی روزمرهی ما و شهر تهران است؛ شهری که در طول سالهای گذشته به واسطهی ساخت و سازهای بیرویه تغییرات اساسی کرده.
ولی نوشتهی بهکیش در عینحال راهنمای ما برای رسیدن به یک تصویر کلی از «پروژهی متروکهها» هم هست؛ پروژهای که جدا از این نمایشگاه و احیاناً نمایشگاههای آینده در قالب یک پروژهی جمعی در فضای مجازی به حیات خود ادامه میدهد. همچنان که نامگذاری نمایشگاه به شکل بیتکلف و حتی اندکی بیظرافت کنونی (پروژهی متروکهها) هم بیشتر از آنکه به ماهیت مستقل نمایشگاهی که از ۲۶ خرداد ماه تا اول تیر ماه سال جاری با مشارکت نگارخانهی طراحان آزاد و در خانهای متروکه در خیابان فلسطین برگزار شد، دلالت کند، به روند ادامه دار خودِ پروژهی متروکهها اشاره دارد. همچنان که به نظر میرسد لحن خشک نوشتهی نمایشگاه هم بیشتر ناظر بر پروژه است، هر چند که این نثر ملهم از گونهای لحن آکادمیک است که به آثار هنری موسوم به «معاصر» دلالت دارند و به نظر میرسد که کم و بیش به همین قصد توسط هنرمند انتخاب شده. بهخصوص که در مورد چنین پروژهای دوری گزیدن از احساساتگرایی واجد اهمیت است، چون خود موضوع به خودی خود این قابلیت را دارد که با اندکی احساساتگرایی در دایرهی تکرار مضمونی ثابت بیافتد که ناظر بر گذشتهی زیبای از دست رفته و سنتهای جعلی است. به واقع بهکیش بخش عمدهی رویکردش را در نوشتهی نمایشگاه نمایش میدهد؛ چه در اطلاعات آماری و چه در لحن و نوع نثر بیتکلفش.اما جدای از پروژهی متروکهها، نمایشگاه برگزار شده واجد هویتی مستقل است که در شکل ارائهی آثار و انتخاب مکان نمایش آثار (خانهای متروکه در خیابان فلسطین) بروز میکند. در اولین قدم نمایش آثار بر روی میزهای چوبی و در داخل یک خانه به هنرمند امکان میدهد تا خود نمایشگاه را در قالب کلی پروژهی متروکهها تعریف کند. به واقع هم نوع ارائه و هم مکان ارائه (بیرون از گالری هنری) تلاشی دیگر است تا عکسها به قالب آشنا و تکراری تزئینی فرو نروند و هم اینکه تماشای عکسها برای بیننده با حضور در یک خانهی متروکه و مشارکت با کلیت پروژهی متروکهها همراه باشد.با اینحال نمایشگاه «پروژهی متروکهها» که از ۲۶ خرداد تا یکم تیر با مشارکت طراحان آزاد و در خانهای متروکه در خیابان فلسطین برگزار شد هنوز نشان از ناپختگی کلی طرح دارد. بزرگی فضای خانهی متروکه بیننده را مشتاق دیدن عکسهای بیشتر میکند. هر چند که بخشی از هدف برگزاری نمایشگاه در این خانه – چنانچه پیشتر هم ذکر شد – یک تجربهی هنری متفاوت بود که با حضور در خود خانه همراه است، ولی با اینحال میتوان در هماهنگ شدن عکسها با معماری ساختمان به دیدهی تردید نگریست، چون به نظر میرسد که معماری و ابعاد ساختمان تا حد زیادی بر کلیت فکر نمایشگاه سایه انداخته است و همچنان بر ایدهی کلی هنرمند سلطه دارد. به بیان دیگر بهکیش بر فضا فائق نیامده و هنوز فضای معماری بر نمایشگاه برتری دارد.اما ایراد عمدهی نمایشگاه این عدم هماهنگی نیست که این اتفاق تا حد زیادی به واسطهی کمبود امکانات، فرصت اندک و یا فقدان بودجه قابل اغماض است، اما مضمون کلی مورد تأیید هنرمند، بر برقراری رابطه مابین خانههای متروکه و محیط شهری هنوز برقرار نشده است. این فقدان ارتباط از یک طرف ناشی از خود عکسها ست که بیشتر از فضاهای خالی از سکنهی خانهها ثبت شده و به این ترتیب مضامین انضمامی متعددی از جمله گذر ایام و حذف آدمها از خانههای متروکه (با توجه به تأکید عکسها بر فضاهای خالی از سکنهی خانهها) یا حتی کهنگی و یا هراس از فضای باز را در ذهن متبادر میکند.به این ترتیب خود عکسها با توجه به این وضعیت در بیان مضمونی که لاجرم نیازمند نمایش تصویری عمومی از شهر هستند، ناکارآمد به نظر میرسند. هر چند ضعف عکسها در نمایش این ارتباط تا حدی با تجربه حضور بیننده در خانهای متروکه از نظر پنهان میشود، ولی عکسها به خودی خود و با وجود کمرنگ کردن وجه تزئینیشان به واسطهی عدم نمایش شهر یا هر تصویری که به مانند آنتیتزی برای عکس فضاهایِ داخلیِ خالی از سکنهی خانهها باشد در بیان وجه مورد نظر هنرمند به موفقیت نمیرسند.با اینحال باید پروژهی متروکهها را بیشتر در شکل پروژه دید، پروژهای که در فضای مجازی به حیات خود ادامه میدهد و آرامآرام در قالب یک فکر و با حضور و بروز در محیط شهری به پختگی و تکامل میرسد. آنچه در نمایشگاه برگزار شده در خانهای متروکه در خیابان فلسطین دیدیم، شروعی بود بر این پروژهی بزرگتر.
«پروژهی متروکه ها»، نمایشگاه عکس ازاده بهکیش
نقدهای دیگر حافظ روحانی را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
درباره هفتمین حراج تهران | هفت عدد خوشیمنی است
درباره هفتمین حراج تهران | هفت عدد خوشیمنی است سایت تندیس به قلم حافظ روحانی کیفیت آثار یک حراج، یکی از معیارهایی است که اهمیت یا کیفیت یک حراجی آثار هنری را تعیین میکند. به واقع یک حراجی آثار هنری فقط میزبان بهترین آثار یک هنرمند و پذیرای مشهورترین و محبوبترین دورههای کاری او ست. پس هر حراجگذاری میکوشد تا بهترین آثار را از بین مشهورترین دورههای کاری هنرمندان شناختهشده انتخاب و به حراج بگذارد. از طریق رقابت اقتصادی بین […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
آن نوادگان باهوش ما، نقد نمایشگاه نقاشی خط در گالری سهراب
آن نوادگان باهوش ما، نقد نمایشگاه نقاشی خط در گالری سهراب سایت تندیس به قلم حافظ روحانی دربارهی «نمایشگاه گروهی خط نقاشی» در نگارخانهی سهراب آن نوادگان باهوش ما فروش مستدام آثار نقاشیخط در بازارهای مبادلهی آثار هنری و اقبال همیشگی خریداران به این جریان، بقا و تداوم نقاشیخط را تضمین کرده است. به این ترتیب نقاشیخط یا خط نقاشی با تکیه بر موفقیت تجاری همیشگی، همواره به حیات خود ادامه میدهد بیآنکه در مورد مسائل نظری مربوط به آن […]