عکسهای محسن حرمی در تقابل جهان و انسان عصر آهن
نقد نمایشگاه عصر آهن ، محسن حَرَمی در گالری الوند
محاسبات پیچیده و جامعه انسانی
به قلم: مریم روشنفکر
نمایشگاه عکسی که اینک در گالری الوند برپا شده است، بهطور اخص پیرامون سؤالات ذهن پیچیدهی انسانی میگردد. «عصر آهن» عنوان این نمایشگاه است که با بیانیهای سه بخشی به گذشته، حال و آینده انسان از منظر محسن حرمی اشاره میکند.
حرمی دانشآموخته مهندسی عمران و متولد سال ۱۳۶۱ است، وی عکاسی و فیلمبرداری را دز “کانون سینماگران جوان” فراگرفته و عضو فدراسیون جهانی عکس FIAP فرانسه است.
حرمی جهان تو در توی خود را به واسطهی تصاویر شلوغ و چندلایهاش روایت میکند، تصاویری که با چیدمانی روایی از ابتدا تا انتهای نمایشگاه چیده شدهاند و در یک نقطه بههم میرسند.
در تمام تصاویر او انسان حضور پررنگ و قاطعی دارد و بستر اصلی، تصاویری با رویکرد مستند اجتماعی است. و تنها یک اثر است که از این قاعده مستثنی است و آن تصویری از یک معماری اسلامی است که از زاویه پایین عکاسی شده و علاوه بر عظمت بخشی به سازهی پسزمینه آسمان آبی و ابرها را نیز در قالب گنجانده است. تصویری طبیعی که در نظر اول میتواند یک تصویر کارت پستالی محسوب شود.
این عکس به عظمت و شکوه معماری معنوی اشاره دارد. در این حال یکی از قدیمیترین و همچنان ارزشمندترین هنرهای ایرانی را نشان میدهد. در واقع این تصویر بهسادگی سعی دارد عظمت و شکوه از دست رفته تمدن را یادآوری میکند.
در مقابل فضای درهم رفته و نیمه تاریک انسانی که او به تماشا گذاشته است. فضای باقی کارها از تصاویری با جمعیت انبوه مانند یک راهپیمایی آغاز شده و به تصویر انسانی تنها ختم میشود. در تصاویر ابتدایی نمایشگاه، فضای عکاسی مستند غلبه دارد اما این لایههای متعددی از تصاویر دیگر برهم نمایی شده است. فرمولهای ریاضی، تصاویری از عکسهای شناخته شدهی قدیمی، کهکشان راه شیری و البته تونلها.
تونل در آثار حرمی نقش مهمی را ایفا میکند چه به لحاظ تصویری و چه به لحاظ معنایی. اگر بهعنوان نمایشگاه بازگردیم، «عصر آهن» و نگاهی به بیانیه او بیاندازیم، درمییابیم حرمی در تلاش است تا زندگی بشر را با زمانهای ذهنی خود مطابقت دهد. تونل بهعنوان مجرای ورودی و خروجی انسان به جهان خود همواره مورد مکاشفات روانشناسانه و هستیشناسانه بوده است. و در آثار حرمی بهعنوان نمادی از پرسش او درباره کلیت و کائنات مطرح میشود.
حرمی بافت لطیفی از انواع تصاویر نشانهای را در بیشتر آثارش مصرف میکند، مانند فرمولهای ریاضی؛ که اگرچه وجهی رازگونه و اسرارآمیز به تصاویر میبخشد، اما این رازورزی در آثار عمیق نشده و در سطح میماند. حال آنکه تونلها که اغلب در مرکز تصاویر و در میانهی لایههای مختلف کار شدهاند، واقعیتر بهنظر میرسند.
او همچنین از شباهتهای بصری برای ایجاد ارتباط بین لایههای فرمی و معنایی اثرش استفاده میکند. نمونهی آن، پنجرههای ساختمان، مردان موبایل بهدست و تصویر اپلیکیشنهای موبایلی است که در عین داشتن شباهت ظاهری بر مناسبات تکرار شونده و فرکتالی جهان امروزی نیز اشاره دارد که خود را تکثیر میکنند.
در واقع عکاس با این روش سعی میکند جهان پیرامون خود را تفسیر کند. اما آثار حرمی بهتدریج بهسمت صحنههای چیده شده و تک انسانی میروند که میتواند نشانه قطع ارتباط انسان با بیرون و یا تخیلی بودن همه آن چه گفته شد باشد.
حرمی در این نمایشگاه ۱۰ تابلو عکس با ابعاد مختلف را به نمایش در آورده و از تکنیک دبل اکسپوژر سودجسته تا بتواند تصاویری را بسازد که به حوزه عکاسی فاین آرت تعلق دارند و ایجاد فضای عکاسانه در آن هدف نیست، بلکه اصل ساخت تصویر به واسطهی عکس است.
این انتخاب برای او، کمکی بوده است به بازتاب دغدغه ذهنی او در رابطه با انسان و سیر تحول تمدن او، سیری که از کشف آهن دچار تغییراتی ناگزیر شد و این عنصر مهم و حیاتبخش را بدل به نمادی از ساختارگرایی سرد و صنعتی نمود، که احساسات انسانی و به طبع آن روح لطیف دچار خلل گردید.
حرمی سعی میکند در این نمایشگاه این روند تخریبی را هم نگاه کند و هم در عین حال راوی آن باشد و همین امر نیز به نقطه ضعف نمایشگاه او مبدل گشته است، زیرا آثار را چند دسته کرده و آن پیوند مورد نظر عکاس را که بهعنوان هسته امر روایی مورد نظرش بوده ایجاد نکرده است. همین امر مخاطب را در وهلهی اول دچار سردرگمی میکند و رابطه بین مجموعههای آثار از دست میرود. بهگونهای که انتخاب او برای نقطه عطف نمایشگاه که همان بنای معماری است نه تنها نمیدرخشد، بلکه با باقی آثار بیتناسب بهنظر میرسد. حال آنکه نقطه نظر او بهصورت عقلی قابل تأمل است، اما فرم کلی نمایشگاه این توان را از آن میگیرد.
نکته دیگر زیادهگویی است که با انتخاب عناوین آثار رخ میدهد، عناوینی مانند عدد پی یا رادیکال دلتا هرچند در نگاه اول با اتصال به فرمولهای ریاضی مهگونهای که در عکسها لحاظ شده، منطقی بهنظر میرسد، اما بهسرعت به توضیحات اضافی و زیادهگویی مبدل میشوند. حال آنکه خود تصویر گویا بوده و در درون خود به اندازهی کافی چالشبرانگیز است.
اما از جهت دیگر شلوغی بصری آثار او، در بیشتر تصاویر بهلحاظ فرمی جاافتاده و مؤثر عمل کرده است. این شلوغی، هم یادآور اذهان مغشوش بشر معاصر است و هم سیل بیوقفه مطالب و دادههایی که در هر لحظه بهسمت ما جاریست.
مسیری که عکاس در این نمایشگاه پیشبینی کرده است به تجربهی زیست واقعی ما نزدیک است و سؤالی که حرمی سعی دارد بهصورتی کلی و کیهانی مطرح کند نیز کم و بیش دغدغه انسان معاصر را شرح میدهد که در میان عقل و احساس خود آویزان مانده و به ناچار انزوا گزیده است.
سایر نقدهای این نویسنده را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
نقد عکس | نمایشگاه یک تکه زندگی عباس کیارستمی
نقد عکس | نمایشگاه یک تکه زندگی عباس کیارستمی نقدی بر نمایشگاه یک تکه زندگی در گالری ایوان به قلم مریم روشن فکر اول تیرماه زادروز عباس کیارستمی است. مردی که اگر امروز در میان ما بود جشن تولد ۷۷ سالگیاش را به او تبریک میگفتیم. به این بهانه گالری ایوان نمایشگاهی را ترتیب دادهاست. پرهام دیدهور گردآورنده این نمایشگاه، ۷۷ عکس از طیفهای مختلف عکاسی ایران شامل بزرگان و جوانانی که تازه به نام رسیدهاند را انتخاب و به […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
بازی دالهای ضمنی در عکاسی | نقد نمایشگاه عکس
بازی دالهای ضمنی در عکاسی | نقد نمایشگاه عکس نقدی بر نمایشگاه عکس دالهای ضمنی در گالری محسن هنرمندان:نیما علیزاده، وحید دشتیاری، علیرضا زنگیآبادی گرد آورنده: مهرداد افسری ضمانتهای پنهان بودن سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر ضمانتهای پنهان بودن راهی که عکاسی به سوی دیدن میگشاید، در برابر جهان و رابطه چشم و ذهن قرار گرفتهاست و آن را از نو تعریف میکند. و به این ترتیب است که دلالتهای ضمنی میتوانند شکل بگیرند. در نمایشگاهی که اینک در […]