نگاهی به نمایشگاه عکس مهران مقیمی| زشتی یا زیبایی

نقدی بر نمایشگاه « درباره منظره» مهران مقیمی در  گالری ایرانشهر
زشتی یا زیبایی
«کمال مطلوب در پیروزی هنر بر وحشت است.» (نیچه)

سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر


اسطوره زمانی پایان می‌پذیرد که پیوندی عقلانی میان انسان و جهان برقرار می‌شود. در این پیوند است که زنجیره‌ای از روابط مبتنی بر سود و زیان شکل می‌گیرد و انسان با تبیین عقلانی از جهان خود را برای غلبه بر آن آماده می‌کند.
ویرانی حاصل از تحرکات بشر در طبیعت امری نیست که از آن گفته نشده باشد. اما با توجه به گسترش روزافزون آن همه این گفتارها کافی به نظر نمی‌رسند.مهران مقیمی
مهران مقیمی در نمایشگاه اخیر خود در گالری ایرانشهر، کارنمای عکاسی چهار ساله خود را به تماشا گذاشته است و در آن حاصل نگاهش پیرامون منظره را عرضه کرده‌است. نگاهی که خارج از چهارچوب تعریف شده منظره‌نگاری واقع شده‌است و آن را ضد منظره‌نگاری می‌خواند.
اما مقیمی در عین عکاسی در ژانر ضد منظره، از زیبایی‌شناسی عکاسی منظره‌نگار در آثار خود بهره برده است. او با عکاسی از مناظر تخریب‌شده، دستکاری‌شده و از بین رفته به شیوه‌ای زیبا، تصاویری را خلق کرده که مخاطب را به چالشی پیرامون خود دعوت می‌کند و این سوال را مطرح می‌کند که آیا من به عنوان مخاطب از دیدن این تصویر لذت بصری می‌برم؟ تصویری از درختی کج شده که به زیبایی در کادر مربع قرار گرفته است؟مهران مقیمی
در این کارنما آثار مقیمی به چهار دسته مختلف طبقه‌بندی شده‌اند که در هریک از این مجموعه‌ها می‌توان رشد و بلوغ نگاه او را دید، که از عکاسی نئوتوپوگرافیستی یا نومنظره‌نگاری به سمت تعبیر و بیان شخصی خود از منظره رسیده‌است. تا جایی‌که از آزمون و خطا بیرون آمده و قاطعانه قاب‌های خود را از وسط به دو نیم کرده‌است.
مقیمی در مجموعه‌های اول خود از تصویر پانوراما برای بازتاب منظره استفاده کرده‌است که اصولا قطعی است مربوط به انواع منظره و به دلیل افقی بودن و کشیدگی کادر توان جای دادن بخش بیشتری از یک منظره را در خود دارد. مقیمی در این مجموعه دغدغه‌ای مشخص درباره ادراک تصویر و رابطه ذهن با چیستی تصویر بازنموده را دارد. رابطه‌ای که خود را در تکرار تصاویر با تغییرات زاویه عکس‌برداری نشان داده‌است.مهران مقیمی
حذف کردن‌، قطع کردن‌ و از وضوح خارج کردن، تاریک کردن تصاویر و غیره همگی به او کمک کرده‌اند تا به تصاویری بیش و کم انتزاعی و یا بسیار کمینه‌گرا دست‌یابد، که دارای زیبایی بصری هستند. اما با دقت در موضوع که مناظرِ تخریب شده، ‌است ورق بر می‌گردد و چالش آغاز می‌شود. مقیمی این چالش را در چیدمان بزرگی که بر روی دیوار روبروی مخاطب انجام داده به نتیجه رسانده است و در آن قطعات متعدد این تخریب را در تصاویری زیبا و اغلب با کادری مربع با چاپ خوب و خاکستری‌های ملایم ارائه داده‌است.مهران مقیمی
قطعاتی از درختان فرو افتاده، زمین‌های بایر و خشک‌شده، تنه‌های نیمه‌جان و بیمار درختان و …
در این چیدمان او تکلیف خود را با این زیبایی ویران و زشتی دل‌انگیز روشن کرده‌است. می‌توان از دیدن این تصاویر لذت برد و «واقعیت» سوژه را به کلی نادیده انگاشت.
او همچنین در مجموعه « آن‌جا که زمین آب را ملاقات می‌کند» که بر خلاف باقی نمایشگاه مجموعه‌ای از عکس‌های رنگی است، عکس‌هایش را از وسط به دونیم کرده و هر دو نیمه را جداگانه قاب نموده‌است. این عمل موجب شده در وهله اول فضای جدا افتادگی آب و زمین مورد تاکید واقع شود و در وهله دوم در ادراک یکباره آن خلل ایجاد شود. این برخورد با موضوع، بر خلاف تصاویر که ساده و سرراست، با یک استراتژی ساده در ارائه موجب شده اثر وارد حوزه معانی عقلانی زیبایی‌شناسانه گردد.مهران مقیمی
تصویر اصلی که از مصب رودخانه‌هاست، یعنی جایی که آب و خشکی به هم می‌رسند واجد زیبایی کلاسیک منظره‌نگاری است، اما با شکستن آن در دو قاب جداگانه این زیبایی را دچار اختلال می‌کند. اما قدرت تاثیرگذاری و چالش برانگیز بودن آن از مجموعه درختان به مراتب کمتر است و بیشتر به سمت تزئینی بودن حرکت کرده.مهران مقیمی
در میان مجموعه‌های مقیمی البته گرایشات وفادارانه‌تر به نئوتوپوگرافی نیز دیده می‌شود که مجموعه‌ای از مناظر دست‌ساخته بشر مانند آلونک‌های میان بیابان و فرودگاه‌های صحرایی، زمین‌های کشاورزی و … را نشان می‌دهد. این مجموعه البته هرچند به خودی خود مجموعه‌ی کاملی است، اما بیان شخصی عکاس در آن هنوز به شدت وامدار سنت‌های منظره نگاری غربی است. اما در آثار دیگرش به تدریج به زبان شخصی خود نزدیک شده‌است و فراتر از گفتمان تصویری عکس منظره‌نگار یا حتی ضد منظره‌نگاری حرکت کرده و به بیانی نزدیک شده‌است، که مخصوص به خود اوست. مهران مقیمی
آغاز کردن از خواستگاه‌های هنر تثبیت شده غربی که موجد تمرین عملی و نظری است البته نقطه آغازین مناسبی برای یک هنرجو محسوب می‌شود، اما در مسیر هنر حرفه‌ای، تعداد افرادی که بتوانند از این سطح فراتر بروند کم است. این فرا روی مستلزم تمرکز، تعهد به عملی که انجام می‌شود، مطالعات نظری و عملی بسیار و همچنین توجه به نیازهای واقعی و تجربه زیستی دغدغه‌مند است و مقیمی در جهت رسیدن به آن گام برداشته‌است.

مهران مقیمی

 

نقد نمایشگاه قبل به قلم مریم روشن فکر را اینجا بخوانید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
عکاسی در سفر بشارت بهلولی

عکاسی در سفر نقدی بر نمایشگاه ماعیشا

عنوان این نمایشگاه « ماعیشا» است که به زبان سواحیلی به معنی زندگی است. زندگی که به روایت بشارت بهلولی از روند زیست ساده و نزدیک به طبیعت مردم تانزانیا گرفته شده. مردمانی که زیاد عمر نمی‌کنند، در فقر هستند اما نشاط و آرامشی طبیعی را با خود دارند.
سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر

۰ comments