نگاهی به نمایشگاه آثار سهند حشمتی افشار
سهند بیجه کلام زنجانی | هر کدامتان میتوانید بر روی این مبل بنشینید
نگاهی به نمایشگاه آثار سهند حشمتی افشار در گالری طراحان آزاد
سایت تندیس یه قلم سحر افتخارزاده
سهند حشمتی افشار که در نمایش قبلی آثار خود به نفسِ طراحی و اشتراکات آن با ضرباهنگ موسیقی پرداخته بود در آثار اخیر سادگی طراحی را محملی برای نقد اجتماعی و به پرسش کشیدن داوری اخلاقی قرار داده است. در مجموعه قبلی روزمرگی موضوعات طراحیهای افشار برای بسط چرایی و توضیح چگونگی شکلگیری خود با موسیقی و در واقع با ریاضی پیوند زده شده بودند. در مجموعه اخیر اما دیگر مسئله هنرمند خودِ طراحی نیست بلکه طراحی تنها یک ابزار است، چنان که تنها به این ابزار هم بسنده نکرده و از امکانات مدیوم ویدئو نیز در نمایش خود بهره برده است. طراحیها خلاصه، دقیق و شسته رفته هستند. طراحی در اینجا ابزاری است ساده و سرراست برای انتقال معنا و هیچ کارکرد اکسپرسیوی ندارد و دیگر حتی درگیر فرم هم نیست.
آثار این نمایشگاه هر یک بخشی از سناریوی کلی مجموعه هستند و مانند قطعات پازل در کنار هم مجموعه را کامل میکنند. در این میان تصویر مخاطب که از طریق دوربین گرفته شده و بر دیواری دیگر پروجکت میشود قطعه دیگری از همان پازل و شاید تکمیل کننده آن است. پالت سیاه و سفید و خطوط مشخص و بی تعارف طراحیها، استفاده از دوربین کمابیش پنهان و بسترسخن سیاسی-اجتماعی آثار، فضایی سرد و امنیتی با حس پاییده شدن به مخاطب منتقل میکند.
هنرمند در این مجموعه به سراغ چهرههایی رفته که نام و هویت هر یک به نوعی با وجه اخلاقی منفی یا شاید بتوان گفت با تعبیر “جُرم” گره خورده است. سهند حشمتی افشار که تصویر خود را نیز در میان این چهرهها طراحی کرده، در بیانیه اشاره میکند که این افراد “دیگران” نیستند بلکه از بستر همین جامعه که همه ما در آن هستیم و نقش ایفا میکنیم برخاستهاند. بیوگرافیهای نوشته شده زیر پرترهها محو و مخدوش است، گویی میتواند متعلق به هرکسی باشد و یا دلالت دارد بر قطعی نبودن شناخت ما از طریق چند خط زندگینامه یا چند پلان کوتاه از زندگی آدمها.
مردی که از پشت سر تصویر شده میتواند هرکدام از این صورتها را به چهره داشته باشد؛ بدنهای واحد که صورتکهایش را عوض میکند. چهرههایی که هر یک میتواند بدلی از دیگری باشد همچون گیاهانی بیریشه که با قلمه تکثیر میشوند و همه جا را میگیرند. سهند میتواند در تابلوی هاکنی در کنار شهرام جزایری نشسته باشد و با هم گپ بزنند. آنچه بر دیوار گالری پروجکت میشود تصویر آدمهایی است که هرکدام میتوانند بر صندلی بزرگ سیاه تکیه بزنند.
اما تصویر کردن چهرهها به صورت نیمرخ این شخصیتها را ورای زمان و مکان قرار میدهد و تبدیل به آیکون میکند. اگر چه این مجموعه بر آن است که اینها نمودهای واقعی جامعه ما هستند و افشار آنها را نه جدا از خود که در کنار خود تصویر میکند و یادآور میشود که هر کدام از ما میتواند روی آن صندلی بنشیند یا آن لباسها مثل لباسهای خود ما پس از شسته شدن روی رخت آویز خشک میشوند، اما این نوع تصویر کردن آن هم با مدیوم طراحی بر یکّه و شاخص بودن کاراکترها تاکید میکند.
در پرترههای سهتایی هم که گویی هنرمند با مطالعه مکرر پرتره سعی در شناخت یا تسخیر هویت صاحبش و ثبت ماهیت او دارد، هر سه مطالعه نیمرخ تصویر شده و بر نوعیبودن صاحب چهره تاکید شده است.این چهرهها از روبرو و زمانمند و یا در حالتی روزمره تصویر نشدهاند بلکه در آن شکل آرمانی چهره تبدیل به شخصیتهایی فراتاریخی شده و به واسطه تبدیل شدن به آیکون از طریق هنر، از متن روزمرگی جدا شدهاند.
خلاصه کردن هویت در سر و کاستن بدن به لباس آن هم لباسی مشخص، در این مجموعه، به ساختار قدرتی تکمحور و مردانه اشاره دارد که البته خود آثار نیز تحت سیطره همان نزج گرفته، از چارچوب آن فراتر نمیرود و از ساختمان نشانهای آن برای قوام خود استفاده میکند و چه بسا با افزودن آیکونهای تازه به این ساختمان نشانهای به آن اعتبار میبخشد.
نقد نمایشگاه دیگر از سحر افتخارزاده را اینجا ببینید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
نقد نمایشگاه نقاشی دیاکو حسن نژاد | واکسن هاری
نقد نمایشگاه نقاشی دیاکو حسن نژاد | واکسن هاری نگاهی به “هار”؛ نمایشگاه نقاشی دیاکو حسن نژاد در گالری ۲۶ سایت تندیس به قلم سحر افتخار زاده واکسن هاری دیاکو حسننژاد در اولین نمایشگاه انفرادی نقاشی خود، مجموعهای شامل بیست و یک تابلو با تکنیک رنگ روغنی روی بوم را به نمایش گذاشته است. او در “هار” خود را در قالب انسانی به تصویر کشیده که همچون موجودی نابهنجار قرنطینه کرده باشند. مکانهای بسته و ترکیب رنگی سرد و مرده […]