عکاسی ورزشی بر پودیوم گالری راه ابریشم
یادداشتی بر عکاسی ورزشی به بهانه
نمایشگاه عکاسی ورزشی با عنوان پودیوم، گالری راه ابریشم پارک لاله
سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر
پس از آنکه پیشرفتهای فیزیکی و شیمیایی در عکاسی، شرایط ثبت لحظهای به کوتاهی یک پنج هزارم ثانیه را ایجاد کرد، عکاسی از لحظه و حرکت متولد شد. اولین عکاسی که به واقع عکاسی ورزشی را ثبت کردهاست، ادوارد مایبریج نام دارد که از حرکت اسب سوار، عکاسی نمود و در آن به زیبایی تحرک و سرعت را ثبت کرد.
عکاسی ورزشی شاخهای از عکاسی خبری یا فتوژورنالیسم است. در این نوع عکاسی اصل با ثبت لحظات ناب است. عکسهایی که هیجانات ورزشی را به خوبی منتقل کنند و به مستند کردن آن بپردازند. در این نوع عکاسی لحظهها هستند که اهمیت دارند و خبر میسازند. زیرا پویایی و تحرک که جزء لاینفک ورزش است، از ملزومات عکاسی ورزشی نیز محسوب میشود.
بعد از جنگ جهانی دوم، همراه با بالا رفتن میزان محبوبیت ورزش، نخستین عکسهایی که با هدف نمایش و تبلیغ آن صورت میگرفت از ورزشکاران بیسبال و تنیس در امریکا برداشته شد و تصویر ستارههای ورزسی در میان مردم محبوبیت یافت.
در ایران نیز همزمان با تاسیس مجله کیهان ورزشی در ۱۳۳۴، عکاسی ورزشی نیز به شکلی جدی پا به عرصه وجود گذاشت، مرحوم اسماعیل زرافشان از اولین عکاسان ورزشی ایران بود که در این روزنامه به ثبت و ضبط لحظات ورزش ایران میپرداخت همچنین علی کاوه از برجستهترین عکاسان ورزشی، عبدالله هاشمی نمین و عکاسان بسیار دیگری که در این حوزه مشغول به کار بوده و هستند، تا به امروز به طور فعالانه حوزه عکاسی خبری را گرم و پویا نگاه داشتهاند.
در نمایشگاه « پویدوم» که اینک در گالری راه ابریشم برگزار گردیده، ۵ عکاس ورزشی گرد هم آمدهاند و پروژههای متمرکز عکاسی خود را ارائه کردهاند. جاوید نیکپور، فرزام صالح، محمدعلی نجیب، پیام ثانی و روشن نوروزی عکاسان گروه پودیوم هستند. پودیوم در ورزش به معنی سکویی است که برندگان مسابقات هنگام دریافت مدال بر آن میایستند.
در نمایشگاه پودیوم هر یک از این عکاسان مجموعهای از عکسهای مستند و خبری خود را پیرامون سوژهای ورزشی ارائه کردهاست، مسابقات اسب دوانی، کشتی با چوخه، سافتبال و … همچنین یک مجموعه چند بخشی با عنوان هت تریک (hat-trick) و نگاتیوهایی تاریخی از جهان پهلوان تختی.
در تمام این مجموعهها علاوه بر حضور لحظات هیجان ورزشی، نگاه چندزاویهای به رویدادها نیز وجود دارد. نگاهی گزارشگرانه که سعی دارد جوانب مختلف سوژه را به تصویر بکشد، تماشاگران، تمرینها، مناظر میدان مسابقه و …
همین نگاه به لایههای مختلف یک رویداد ورزشی سبب میشود به ورزش تنها به عنوان بروز یک هیجان لحظهای نگاه نکنیم، بلکه آنرا بخشی از فرهنگ بدانیم که دارای عملکردهای و بازخوردهای مربوط به خود است. در میان تمدن ایرانی ورزش زیر مجموعه پهلوانی و رزمآوری قرار میگیرد که هردو ذیل عنوان « هنر» جمع بسته میشوند، امری ستوده و والا و از این رو نیز هست که در فرهنگ ایرانی ورزش دارای جایگاهی قابل توجه است و بازخوردهای فرهنگی ورزش را میتوان در مضامین پهلوانی قهرمانی جستجو کرد به معنی قائل شدن امری اخلاقی برای رقابتی ورزشی که در توجه به حواشی ورزش مانند هواداران، سلوک فردی ستارگان ورزش و غیره آنرا جستجو کرد.
به هر روی نگاه اجمالی به ورزش حتی در ابعاد مدرن آن، برای یک عکاس ورزشی به معنی دریافت خبر است، اما راه اخبار از گالریها جداست. هرچند بزرگداشت یک ژانر مهم در عکاسی قابل ارزش است، اما باید دانست آنچه آثار این نمایشگاه را برای مخاطب تخصصی هنرهای تجسمی جذاب میکند، همین نگاه چندلایه و پوشش بخشی از ناگفتههای ورزش در آنسوی چراغها ورزشگاه است.
نمایش مجموعهای آثار و کندوکاو در احساسات و اخبار حاشیهای از ویژگیهای مثبت این نمایشگاه است. این گروه از عکاسان با رفتن به درون فضای ورزشی ما را با روایتی از رویداد مواجه میکنند که امکان برقراری رابطه درونیتری را برقرار میسازد.
عکاسی ورزشی جز بخشهایی از عکاسی خبری است که علاوه بر توانایی استفاده از تجهیزات و مهارت و سرعت، نیاز به دانش و جهانبینی نسبت به ورزش مورد نظر دارد. عکاس ورزشی باید بتواند هت تریکها، یا حرکاتی را که چند امتیازی هستند بشناسد و رویدادن آن را در مسابقات ثبت کند. همچنین باید به لحظاتی که جنبه فرهنگی قوی دارند اشراف داشته باشد و در کسری از ثانیه تمام این محسبات عقلی را با چشم و دست و ابزار خود هماهنگ کند و این البته کار بسیار مشکلی است.
به هر روی تماشای این نمایشگاه در زمانیکه گرایشهای هنری و عکاسی فاین آرت در حال ابراز وجود هستند، با این انسجام شایان توجه و تقدیر است.
سایر نوشتههای این نویسنده:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
رویای تفسیر جهان، نقد نمایشگاه هرم واژگون
رویای تفسیر جهان نقدی بر نمایشگاه گروهی عکس با عنوان « هرم واژگون» در گالری نک سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر در مسیر تاریخ، هنرمندان و متفکرین همواره سعی در یافتن راهی برای عبور از موانع بیان داشتهاند. رویکردهای متفاوتی که در طی سالیان در هنر شکل گرفته نیز محصول همین تلاشهاست. هنرمندان در طی قرون و اعصار به بیان انسان و جهان از دیدگاه خود پرداختهاند و از ابزارهای متفاوتی چون ادبیات، موسیقی، نقاشی و در سده […]