منتقد هنر و نقد هنری در ۱۰۰۰ کلمه
گفتگو با مارگارت سندل سردبیر منتقدین مجله چهار ستون
چرا مجله چهار ستون شبیه به جعبهای از شکلات گودیوا (شکلاتی بلژیکی) است.
سایت تندیس ترجمه یاسمن نوذری
در دورانی که افراد زیادی ادعای همهچیزدانی میکنند و خوانندگان عجول شدهاند، جسارت زیادی میخواهد که کسی مجله ای را تماما به نقد اختصاص بدهد. با این وجود، مارگارت سندل Margaret Sundell، همین کار را با مجله آنلاین خود به نام “چهارستون” یا ۴Columns کرده است که هر هفته چهار مقاله درباره هنر در آن آپلود میشود. چهارستون غیرانتفاعی است و فعالیت خود را به تازگی با انتشار نقل قولی از چالرلز بودلر شروع کرده و نوشتههایی از منتقدان به نام هنر نظیر هیلتون آلس Hilton Als، الکس کیتنیک Alex Kitnick و ایمی توبین Amy Taubin را وعده داده است. هر مقاله تنها هزار کلمه خواهد بود و بر روی فرمهای هنری متفاوتی تمرکز خواهد داشت. اولین شمارهی این مجله (که برای همگان رایگان است) مقالهای از آرونا د’سوزا Aruna D’Souza دربارهی آلما تامسAlma Thomas و نقدی از اد هالتر Ed Halter دریاره سریال RuPaul’s Drag Race خواهد بود. مصاحبه زیر از طریق تماسی تلفنی با ساندل انجام شده. او دربارهی تصوراتش برای “چهارستون” و اینکه چرا این مجله شبیه به جعبهای از شکلات گودیوا (شکلاتی بلژیکی) خواهد بود، صحبت میکند.
آرتنیوز: کمی در مورد ایده چهارستون برایمان بگو.
مارگارت ساندل: این سایت رسانهی یک سازمان غیر انتفاعی است. این سازمان برای برپا کردن وبسایت، همچنین حمایت کردن و ترویج دادن نقد هنر و منتقدان هنری از طریق “چهارستون” شکل گرفته است. با وجود اینکه این مجله آنلاین است اما بی شباهت به مجلههای چاپی نیست. هر هفته، چهار ستون که هر کدام به موضوعی متفاوت میپردازد و همه با هم آپلود می شوند، خواهیم داشت و مقالههای قدیمی تر آرشیو خواهند شد.
آیا هر هفته قرار است به فرم هنری متفاوتی بپردازید؟
ما میخواهیم تمام هنر را پوشش دهیم. هنرهای تجسمی قرار است بخش اعظم مجله را شامل شوند و هر هفته هم مقالهای به نمایشگاههای روز میپردازد. همچنین هر هفته قرار است نقد کتابی داشته باشیم و به موسیقی، تئاتر، فیلم و هنر اجرا هم خواهیم پرداخت. اما تمرکز عمده بر روی هنرهای تجسمی است و میتوانید هر هفته منتظر آن باشید.
آیا ایده مشخصی در مورد نقدها وجود دارد؟
این نقدها برای عموم مخاطبان تهیه میشوند برای همین باید برای یک خوانندهی تحصیل کرده، قابل درک باشد. آکادمیک نیست. چهارستون نمیخواهد در رده دیسیپلین های خاص قرار بگیرد. تا افرادی که از لحاظ فرهنگی و ذهنی کنجکاوند، بتوانند از فرمهای دیگر هنری (در کنار آن فرمی که خود در آن فعالیت بیشتری دارند) آگاه شوند. من فکر میکنم که اکثر خوانندهها از دنیای هنر و دنیای ادبیات خواهند بود. اما من میخواهم کسانی که در دنیای ادبیاتند، متوجه نقدهای دنیای هنر و بالعکس شوند.
تاکید مجله بر روی منتقدان و آثار آنهاست. نه کسی که از دور قضاوتی بیطرف و عینی میکند، بلکه کسی که در دنیای واقعی است، میتواند کارها را ببیند و آن ها را به چیزهای دیگر و تجربیات و کارهای پیشین، ربط دهد. من فکر میکنم، تمرکزی بر روی منتقد به عنوان مخاطبی با دید منکسر وجود دارد.
چهارستون هر هفته، چهار مقاله مربوط به هنر انتشار میدهد. تمام مقالههای قدیمی آرشیو میشوند و برای عموم رایگاناند.
نقطه اتکای چهارستون بر روی نقدهای هزار کلمه ای خواهد بود. به من بگویید چرا این فرم برای شما جذابیت پیدا کرد.
هزار کلمه، طول نقدهای اصلی مجله تایم اوت است. من قبلا برای آنها مینوشتم. همچنین طول نقدهای طولانی تر مجله آرتفوروم است. به عنوان منتقد، این چیزی است که من با آن سر و کله میزنم و به نظر من طول بسیار مناسبی است. زیرا به اندازه کافی بلند هست که بتوانید چیزی که میخواهید را بنویسید، اما باید در مورد آن سختگیر باشید. نمیتوانید هرچیزی در آن بگویید. این تعداد کلمه، برای مخاطبان آنلاین ما هم بسیار مناسب است. چون می توانند یکجا کل مقاله را تا انتها بخوانند و آن را دنبال کنند. یک هجویه نیست. جایی است که فرد یک بحثی را بسط میدهد و شما مثلا حسی از آن نمایشگاهی (که در موردش نوشته شده) خواهید داشت. این طول با لحاظ کردن نویسنده در ذهن انتخاب شده است. اما از طرفی با این نکته که چهارستون مجلهای آنلاین است و باید خود را با سرعت آن وقف دهد، هماهنگ شده است.
بدون شک الان شروع چهارستون است. اما چه چیزی برای آینده آن در ذهن دارید؟ ممکن است که از قالب چهارستون داشتن خارج شود؟
چیزی که تا امروز برایش برنامه چیدیم، اضافه کردن ستونی به نام ستون پنجم است. شما میخندید، چون میدانید ارجاعش به چیست. ستون پنجم عامل داخلی انهدام چهار ستون خوب ماست. این برای ما لحظهای خواهد بود که کار متفاوتی کنیم (دوره به دوره تکرار می شود) و فرمتمان را عوض کنیم و به هم بریزیم. مثلا ما در حال حاضر ستون پنجم ماه دیگرمان را برنامه ریزی کردهایم که در آن Creative Time Summit را کاور کردهایم. آن مقاله در قالب مصاحبه با نیتو تامپشون Nato Thompshon و از طریق بلاگ آنلاین انجام خواهد شد.
شاید سوال گسترده ای باشد. اما آیا مسئلهای بنیادی در نقد هست که شما زیاد در موردش فکر بکنید؟
چیزی که معمولا به آن فکر میکنم ارزش نقد و نقد به عنوان ژانری مستقل است. به عنوان ژانر ادبی در موردش صحبت میکنم. من تحصیلات آکادمیک داشتهام و فکر میکنم که ترکیب نقد و هنر معاصر، همیشه برای منتقدان معاصر خوشایند نبوده است. من به نقد به عنوان یک شیوه از نوشتار فکر میکنم، نه به عنوان فرمی از تاریخ نگاری هنر معاصر. اگر متوجه منظورم شده باشید.
متوجهم. در اینترنت نقدهای بسیاری وجود دارد و مردم دیگر نمیتوانند به راحتی نقدهای خوب را از بد جدا کنند.
کاملا درست است. من در مورد سایت این ایده را داشتم که انگار یک جعبه کوچک تست مزه شکلات است. وقتی بچه بودم جعبه های تست شکلات گودویا را میگرفتم که برای امتحان، چهار مزه متفاوت شکلات را در خود داشت. آنها همین شکلاتهای کوچک تستی هستند. آنها به هم مربوطند، اما هر کدام مزه و غنا و بافت شخصی خود را دارد. به عبارتی دیگر، چهارستون این تجربه را برای مخاطب به ارمغان میآورد.